به گزارش پایگاه 598، جشنواره فیلم فجر تمام شد و پنجشنبه شب سیمرغهای سیو چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر صاحبان خود را شناختند اما عدم حضور برخی فیلمها در میان نامزدها صدای اعتراض منتقدان و رسانهای ها را بیش از تصور مسئولان جشنواره درآورد.
«بادیگارد» آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا یکی از آثاری بود که به گفته اکثر منتقدان و صاحبنظران سینما حداقل لیاقتش حضور در بین نامزدهای بخش کارگردانی بود که این اتفاق رخ نداد و تقریبا نامزد سیمرغ مهمی بجز بخش بازیگری مرد نشده بود. و البته «بادیگارد» بزرگتر از آنی بود که داوران بتوانند چشم خود را روی آن ببندند و ما نکته بینتر از آن که براحتی باور کنیم حذف «بادیگارد» دلیل فنی و حرفهای داشته است.
اما حساب «سیانور» از «بادیگارد» جداست، آخرین فیلم بهروز شعیبی زمانی برای اهالی رسانه در برج میلاد به نمایش درآمد که حاضران سالن به جز افسوس و تاسف خوردن برای عدم نامزدی این فیلم در هیچ رشتهای کار دیگری نمیتوانستند انجام دهند. «سیانور» به حقیقت نادیده گرفته شد، فیلمهایی در جمع نامزدان بخش های مختلف بودند که به مراتب چندین پله در فرم و محتوا از فیلم شعیبی پائینتر بودند.
از بازی به اندازه اکثر بازیگران و باور پذیری نسبی نقش مهدی هاشمی، هانیه توسلی، بابک حمیدیان، بهنوش طباطبایی و حامد کمیلی در سیانور که بگذریم، عدم انتخاب فیلم در بخش طراحی صحنه واقعا جای تامل داشت، این فیلم با رعایت همه موارد و مسایل ما را به دهه 1350 ایران میبرد و با سختگیری زیاد هم کمتر میتوانی از دکور و طراحی صحنهها ایراد گل درشتی بیابی و به همین دلیل حداقل، شایسته حضور در جمع نامزدهای این بخش بود.
در روایت قصه، «سیانور» گرههای خوبی در دقایق مختلف دارد که حتما مخاطب را با خود همراه میکند. آغاز و پایان فیلم متفاوت از دیگر آثار تاریخی مرتبط با انقلاب و دهه 50 و 60 ایران است.
در محتوا «سیانور» منتقدانی دارد که برای عمده انتقادات جوابهای سینمایی وجود دارد. فی المثل گفته میشود در فیلم که اشارهای بر زندگی مجید شریف واقفی (از جداشدگان از گروهک منافقین در زمان تغییر ایدئولوژی این گروهک) است، چرا درست و دقیق زندگی ایشان واکاوی نمیشود یا چرا ماهیت اصلی گروهک نشان داده نمیشود و ... ، ایرادات محتوایی که به فیلم گرفته میشود دقیقا از نقاط قوت و هوش بالای شعیبی در پرداخت قصه است. طبیعتا او نمیتوانسته ماهیت پلید منافقین را در مدت زمان 90 دقیقه روی پرده سینما ببرد اما توانسته بخوبی بخشهای از آن را در قالب یک داستان عاشقانه _ تاریخی به مخاطب عرضه نماید.
شعیبی محتوای اثر را به مثابه قلابی قرار داده تا تماشاگر پس از دیدن بخشهایی از شرایط درونی منافقین در آن دهه در پوشش یک داستان جذاب و پرکشش به موضوع علاقمند شود. اطلاعات تاریخی «سیانور» در حقیقت برای درگیر کردن ذهن مخاطب نسبت به آن دوران است و قرار نبوده اثر شبیه مستندهای ادامهدار تلویزیونی، ریشهای به روشنگری دست بزند چرا که با این کار قطعا جذابیتهای سینمایی کار به حاشیه میرفت و «سیانور» را تبدیل به یک کار خستهکننده و بدون تماشاگر می کرد در حالیکه اثر پیش رو با توجه به در نظر گرفتن استانداردهای فروش، به شرط اکران مناسب ارتباط خوبی با مخاطبان سینما برقرار خواهد کرد.
«سیانور» به همراه فیلم «امکان مینا» دو اثر سینمای ایران در سال 94 هستند که به شیوهای جذاب و در دل داستان عامه پسند به منافقین پرداختهاند و به گواه کارشناسان هر دو فیلم در زمره آثار قوی و سربلند سینما در موضوع فوق قرار دارند که متاسفانه«سیانور»نیز مانند «بایدگارد» در جشنواره سیو چهارم اگر نگوئیم اصلا دیده نشد باید اذعان کنیم آنطور که باید در داوریها دیده نشد.