شهریار که معتقد است حضور در جام شهدا قداست خاصی دارد، تیمش را برای دیدار با پرسپولیس آماده میکند و میگوید که همیشه مدیون حمایت و لطف هواداران پرسپولیس است.
کاپیتان و مربی سابق سرخها که از روند رو به رشد این تیم راضی به نظر میرسد، نمی دانست که مرحوم همایون بهزادی عکس دو نفرهشان را به دیوار اتاقش چسبانده بوده!
اظهارات دایی را در ادامه می خوانید:
* در مورد بازیتان با ذوبآهن صحبت میکنید؟
- همانطور که مطلع هستید بازیهای لیگ دچار یک وقفه شد و انجام این بازی و تورنمنتی که در آن هستیم، فرصتی را برایمان به وجود آورد تا باز هم در کوران بازیها قرار بگیریم و یکی، دو بازی سنگین انجام دهیم.
* در این بازی گل بدی هم خوردید.
- بله... ما توپ را تقدیم حریف کردیم ولی خدا را شکر که خیلی زود توپ و میدان را در اختیار گرفتیم و توانستیم برنده بازی باشیم.
* برای فینال آماده هستید؟
- ما آمدهایم توی این تورنمنت تا آماده شویم و شرایطمان را حفظ کنیم و انشاءالله که ضمن مرور کارهای تاکتیکی و برنامههایمان بتوانیم یک بازی خوب را انجام دهیم.
* گفته بودید این بازی برایتان حساسیتی ندارد!
- بحث حساسیت نیست... بحث این است که منظورشان رویارویی ما با پرسپولیس بود و میخواستند در این مورد سوال بپرسند ولی من ترجیح دادم که در مورد این قضیه صحبتی نکنم چون واقعا هدف ما از حضور در این تورنمنت چیز دیگری بود.
* چه چیزی؟
- قداست این بازیها برای ما مهم بود. من از سازمان لیگ، بنیاد شهید و آقای تاج تشکر میکنم. این بازیها مزین به اسم شهدا شده و باید تحت هر شرایطی قداست این بازیها را حفظ کنیم.
* با تمام این حرفها و ضمن حفظ قداست نام این تورنمنت، در مورد بازی با پرسپولیس چه صحبتی دارید؟
- یک بازی مثل بقیه بازیها... البته این را هم باید بگویم که این بازی در یک تورنمنت دوستانه اتفاق میافتد و هر دو تیم بهدنبال مرور کارهای تاکتیکی و برنامههایشان هستند. با تمام این حرفها میدانم که فوتبال این حرفها سرش نمیشود و قطعا هر دو تیم میآیند تا بازی خوب و تماشاگرپسندی را انجام دهند.
* رویارویی با پرسپولیس و هواداران این تیم را چطور میبینید؟
- هواداران پرسپولیس همیشه نسبت به من لطف دارند. از اینکه باز هم آنها را میبینم، خوشحالم و البته دلیل این خوشحالی این است که پرسپولیس روند خوبی را طی میکند و توانسته تا حدودی دل هواداران را شاد کند. پرسپولیس تیم محبوب من است و همیشه خودم را مدیون پرسپولیس، هوادارانش و مردم میدانم.
* درگذشت همایون بهزادی باعث شد تا همه پرسپولیسیها عزادار شوند.
- همایون بهزادی تصویر خوبی از خودش در ذهن ما بهجای گذاشت. همایونخان جدا از مسایل فنی و عملکردی که در مستطیل سبز داشته، همیشه لحن دلنشینی داشت و من ارادت خاصی به ایشان داشتم. باز هم درگذشت همایونخان را به خانوادهاش تسلیت میگویم و برای او طلب آمرزش و آرامش میکنم.
* جالب اینکه در اتاق همایونخان عکسی از ایشان و شما به چشم میخورد و شما تنها چهرهای بودید که همایونخان عکس او را به دیوار اتاقش زده بود.
- از این موضوع خبر نداشتم ولی این نشان از لطف همایونخان دارد و من ایشان را خیلی دوست داشتم. یادم هست که در مراسم AFC هم وقتی همراه همایونخان بودیم، ایشان نسبت به من خیلی محبت داشتند و من هم تلاش کردم تا رسم استاد و شاگردی را رعایت کنم.
* جالب اینکه سرطلایی فوتبال ایران آخرین مصاحبهاش را با ما انجام داد و در آن میگفت علی دایی سرطلایی است و فوتبال ایران را با شما میشناسند.
- گفتم که... همایونخان نسبت به من لطف داشتهاند ولی من ایشان را سرطلایی میدانم و باز هم میگویم که از فقدان ایشان بهشدت ناراحت هستم و امیدوارم روح همایونخان غرق در آرامش شود.
* در مورد بازدیدی که از موسسههای خیریه داشتید، صحبت میکنید؟ چه شد که با بهمن دهقان و محمد محمودی به موسسههای خیریه شهر قدس رفتید؟
- همراه با دوستان عزیزم سری به این موسسهها زدیم و اتفاقا در آنجا یک اتفاق جالب افتاد. این از شانس ما بود که به طور سرزده در مراسم تولد یکی از بچهها شرکت کنیم و بتوانیم در کنار آنها باشیم.
* کلی هم عکس یادگاری گرفتید.
- بچهها نسبت به من لطف داشتند و عکس یادگاری گرفتیم.
* ماجرای یکی از بچهها که میخواست دست شما را ببوسد هم جالب بود.
- من او را بغل کردم... شک نکنید که من با دعای همین بچهها شدم علی دایی... همیشه خودم را مدیون آنها میدانم و دوست هم ندارم که بیشتر از این در مورد این ماجرا صحبت کنم.
* شنیدیم که برای کارکنان این دو موسسه هم سخنرانی کوتاهی داشتید.
- سخنرانی که نبود... فقط خواستم به نحوی از آنها تشکر کنم... مهربانی صفت خداوندی است و شک نکنید کسانی که با مهربانی این عزیزان را نگهداری میکنند، این صفت را در وجودشان دارند و خدا این مجال را به هرکسی نمیدهد. من به تمام این عزیزان خستهنباشید میگویم و امیدوارم که همیشه سلامت و سربلند باشند.
* شنیدیم که برای این موسسهها یخچال، لباس و یکسری هدیه بردهاید.
- هیچ جوابی ندارم! ببخشید... زنگ زدید که اینها را بپرسید؟!
* آخر حضور شما در مشهد هم برای بچههای بیسرپرست و معلول همدم بسیار قابل توجه بود.
- من با دعوت خداداد (عزیزی) به مشهد رفتم و خوشحالم که توی لیست خداداد بودم.
* اما در تمرین تیمتان حاضر نشدید و چندساعته خودتان را به مشهد رساندید!
- وقتی خداداد دعوت کرده، دیگر نمیشود حرفی زد. من به خداداد و بقیه بچههای تیم خستهنباشید میگویم و امیدوارم که خداوند حامی این عزیزان و دوستانی که به این بچهها خدمت میکنند، باشد. وظیفه من بود تا سری به بچههای بیسرپرست و معلول مشهد بزنم و کاری را به اندازه وسع و اندازه خودم انجام دهم.
* جالب اینکه حتی حاضر نشدید خداداد برایتان بلیت هواپیما بگیرد و خواستید تا همه چیز به بچهها برسد.
- یکبار خواهش کردم از این سوالها نپرسید... همین که این بچهها را دیدم، برایم کافی بود. راستی از قول من از مردم مهماننواز مشهد هم تشکر کنید... امیدوارم که باز هم فرصتی شود تا به مشهد بروم و ضمن دیدار با مردم خوب این شهر، سری به کودکان بیسرپرست و معلول همدم بزنم.