کد خبر: ۳۶۰۱۱۴
زمان انتشار: ۱۲:۴۳     ۲۸ دی ۱۳۹۴
در سیره و اندیشه امام سازش ناپذیری موج می‌زند و در همه‌ی صحیفه امام یک جمله مثبت در آمریکا وجود ندارد بلکه دهها جمله نظیر «همه بدبختی‌های ما از آمریکاست»، «ما آمریکا را زیر پا می‌گذاریم » و ... وجود دارد.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، علاوه بر چرایی و چگونگی تحریف، «ابعاد تحریف» امام نیز قابل توجه است.

تحریف کنندگان بیشتر به کدام بعد از امام متمرکز هستند و اصولا تحریف در کدام یک از ابعاد امام متمرکز شده است؟ دقت در اظهار نظرها نسبت به امام از سال 1376 تاکنون نشان می‌دهد مسئله تحریف به سه بعد از ابعاد حرکت امام صورت گرفته است.

* سیره شخصی و تعاملی

آنچه از سیره امام ثبت و در معرض افکار عمومی است و یا توسط یاران تراز اول امام طرح می‌شود و یا توسط خود ایشان اعلام شده است این است که امام با هیچ کس در هیچ  مرتبه‌ای عقد اخوت نبسته بود و این مهم را  خود نیز با صراحت فرموده که: « چارچوب دوستی من با افراد در درستی راه آنها نهفته است.»

و به همین منظور شاخص مهمی را اعلام می‌دارد که: « دفاع از حزب الله اصل خدشه ناپذیر نظام اسلامی است.» بنابراین تعامل و قرابت و فراقت امام با افراد نه بر اساس سابقه آشنایی که بر اساس «درستی راه افراد» بوده است.

سیره امام در برخورد با آیت‌الله منتظری، مواجهه ده ساله با نهضت آزادی ( آبان 1358 تا خرداد 1368) و ... نشان می‌دهد که مصلحت نظام جمهوری اساسی اعتماد و اعتقاد به افراد بوده است و در نامه کوتاهی که فروردین 1368 به وزراء و نمایندگان مجلس درباره قضیه آیت‌الله منتظری می‌نویسد یه این مهم اشاره می‌کند.

تمجیدها و تعریف‌های امام از افراد از طول نهضت نیز توسط خود امام سامان دهی می‌شود و « میزان حال فعلی افراد است» را به همین دلیل پس از امضاء وصیت‌نامه مجدداً‌ می‌نویسد و مجدداً امضاء می‌نماید.

تا دگردیسان احتمالی امروز ، به سوابق دیروزمراجعه ننمایند. دقت در سیره تعاملی امام نشان می‌دهد ایشان با کسانی که اندک زاویه با سیر انقلاب اسلامی داشتند میانه‌ای نداشت و بعضاً موضع هم داشت.

نپذیرفتن مجاهدین خلق، ‌رد نهضت آزادی، خروش علیه جبهه ملی، مواجهه با غائله آذربایجان، ماجرای مهدی هاشمی معدوم و بی‌توجهی یا کم توجهی به کسانی که تا حد مرجعیت هم پیش رفته بودند به همین دلیل بود.

مذاکره امام با دگراندیشان و چپی‌ها و منافقین نیز صرفاً از باب نصیحت بود که « به دامن اسلام برگردید»، « با ملت همراه شوید» و ...

* اندیشه سیاسی:

بدون تردید اندیشه سیاسی امام اندیشه ایجادی و دگرگون ساز بود.

امام براساس جامعیت و جهانشمولی اسلام، قیام را بنا نهاد و از اول سه سطح: ایران، جهان اسلام و عالم مستضعفین را مد نظر داشت.

امام نسبت به بخشی از جهان که آنان را با کلید واژه « جهانخوران» معرفی می‌کرد نه تنها روحیه «تعامل» نداشت بلکه « به دفاع» هم معتقد نبود بلکه از موضع « هجوم » و طلب کاری سخن می‌گفت.

امام توسعه و رفاه و ارزش گرایی را قابل جمع می‌دانست و قائل به صورت تزئینی از دین نبود. دمکراسی مد نظر امام در درون خطوط قرمز دین تعریف می‌شود و به‌شدت از عرفی‌گرایی سیاسی بر حذر بود.

امام حکومت را نسبت به ابعاد فرهنگی،‌اخلاقی و اجتماعی جامعه مسئول می‌دانست و صرفاً ‌به بعد امنیت و رفاه توجه نداشت.

اما امروز بخشی از نخبگان دیروز و امروز قدرت تلاش می‌نماید بین ارزش‌گرایی و رفاه فاصله بیفتد و شرط رفاه را تعامل با جریانی از جهان معرفی نمایند که در اندیشه امام جهانخوران معرفی شده بودند.

امام معتقد بود که جهانخوران در هیچ شرایطی موجودیت و ماهیت انقلاب اسلامی را به رسمیت نخواهند شناخت و سامانه نظام سازی خود را بر همین باور استوار ساخته بود و می‌فرمود: « ما چه بخواهیم و چه نخواهیم استکبار و جهانخوران در تعقیب ما خواهند بود تا حیثیت مکتبی‌مان را لکه دار نمایند.»

درجای دیگری می‌فرمود: « راهی جز مبارزه نمانده است؛ یا پیروز می‌شویم و یا به پیروزی بالاتری که شهادت است می‌رسیم که در مکتب ما هر دو پیروز است».

طرح دیدگاههای صرفاً واقع‌گرایانه، نشان از تحریف جنبه‌های آرمانی اندیشه امام دارد و برخی صرفاً ‌از موضع شرم و یا عدم پرداخت هزینه به رد علنی آرمانهای امام روی نمی‌آورند.

برخی دیدگاههای امام را به مثابه « جنگ با دنیا » معرفی کرده‌اند و « تعامل » را به همین دلیل طرح کردند.

هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند رابطه ایران و غرب بعد از امام بدتر شده است؛ بنابراین نقادان و حمله کنندگان به سیاست خارجی چه به زبان بیاورند و چه نیاورند امام را عامل تنش در روابط غرب با ما می‌دانند و از قضا امام در زمان حیات پاسخ آنان را داده است که: «آنان که بر این باورند که ما خامی کرده‌ایم و جمهوری اسلامی سبب دشمنی‌ها شده و موجب گردیده است ایران از چشم شرق و غرب بیفتد، ‌خوب است به این سوال پاسخ دهند که کشورهای جهان سوم خصوصاً‌ ملت ایران کی نزد غربی‌ها و شرقی‌ها محترم بوده است که ما امروز آن را بی‌اعتبار کرده‌ایم».

* القاء فاصله بین اعلانات و اقدامات امام:

در سیره و اندیشه امام سازش ناپذیری موج می‌زند و در همه‌ی صحیفه امام یک جمله مثبت در آمریکا وجود ندارد بلکه دهها جمله نظیر «همه بدبختی‌های ما از آمریکاست»، «ما آمریکا را زیر پا می‌گذاریم » و ...
وجود دارد.

اما در سالهای اخیر بارها تلاش شد به دکترین نه شرقی و نه غربی امام خدشه وارد شود. خاطراتی از توافق امام با حذف شعار علیه شوروی و مرگ بر آمریکا در حالی عنوان می‌شود که مکتوبات امام چیزی دیگر را نشان می‌دهد.

« آمریکا از شوروی بدتر و شوروی از آمریکا بدتر و انگلیس از هر دو بدتر» نمونه‌ای از نگاه امام به سیاست نه شرقی و نه غربی است.

برائت از مشرکین در حج که تا مرز کدورت‌های عمیق بین‌ ایران و سعودیها پیش رفت بر پایه تاکید و اصرار امام بر راهبرد وحدت جهان اسلام علیه جهانخواران بود.

علاوه بر آن امام برای پیش‌گیری از این مسئله که اعلان و اقدام وی متفاوت معرفی نشود، به ملت اطمینان می‌دهد که اینگونه نیست: « کسی گمان نکند ما راه سازش با جهانخوران را نمی‌دانیم  اما هیهات که خادمان اسلام و سیراب شدگان کوثر عاشورا به ملت خود خیانت کنند و تن به مرگ ذلت بار دهند».

این ادبیات اکنون در تاریخ انقلاب ثبت است. کم کاری‌ها در امر کار آمدی نظام و جمهوری اسلامی را نمی‌شود با دست درازی به آمریکا و عبور از امام حل کرد.

آنان که راه امام را باور ندارند باید وصیت امام مبنی بر « قطع هم رگه‌های وابستگی» و « جشن سروری محرومان و مستضعفان علیه مستکبران» را دنبال نمایند.

شرط آن فهم عمیق،‌ جهانی، ‌فرامادی، الهی و حقیقی از قیام امام است.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها