سرهنگی در ابتدای سخنان خود در این مراسم به خاطرات سرهنگ صبار فلاح، از
فرماندهان عراقی، اشاره کرد و گفت: کتاب خاطرات او در ایران ترجمه و منتشر
شد. وی در این کتاب میگفت که هر شب فرماندهان مطالبی را در قالب خاطرات
نقل میکردند. سرهنگ سامر یکی از فرماندهانی بود که شبی خاطرهای از دختری
خرمشهری را یاد کرد که به عنوان غنیمت به خانهاش برده بود.
خاطره تکاندهنده سرهنگ عراقی از یکدختر خرمشهری
وی افزود: در ادامه این خاطره ذکر شده است که این دختر مأمور به انجام
امور خانه بوده و در مسیر رفت و آمد به شهر و خانه، مقر سازمان ملل را
شناسایی میکند و به آن پناه میبرد. وقتی سامر به این دختر اصرار میکند
که به خانه برگردد، او از تمایل خود برای بازگشت به کشور میگوید. سامر نقل
میکند که در این زمان من سیلی محکمی به او زدم و او در پاسخ گفت که شرف
نعلین خمینی از تو و امثال تو بیشتر است. در آن زمان محبان خمینی(ره) در
عراق محکوم به مرگ بودند و دو هفته بعد نیز خبر کشته شدن او به گوش این
سرهنگ رسید.
وی در ادامه به نقش زنان در جنگ تحمیلی اشاره کرد و گفت: در جنگهای
دفاعی وجود روحیه استقامت در زنان، مقاومت مردان را تعیین میکند. هرچقدر
این استقامت در زنان در پشت جبهه بیشتر باشد، مقاومت مردان نیز بیشتر خواهد
بود. ناپلئون میگفت قبل از حمله به جایی، اول روحیه زنان آنجا را بررسی
میکند. نقش زنان ایران در هشت سال دفاع مقدس آنقدر زیاد است که یکی از
نویسندگان روسی در جدیدترین کتاب خود فصلی را به آن اختصاص داده است.
سرهنگی ادامه داد: در جنگهای دفاعی زنانی هستند که ساک پدران، پسران و
برادران و همسران خود را میبندند و آنها را روانه جنگ میکنند. در واقع یک
زن از چهار جهت در جنگ در فشار است. حوزه هنری براساس همین نقش تأثیرگذار
آنها، امسال حدود چهار عنوان کتاب از خاطرات این زنان را چه در دوره جنگ و
چه پس از آن منتشر میکند که از جمله این خاطرات خاطرات همسر شهید لشکری
است.
وی در ادامه با اشاره به مقاومت همسر شهید لشکری در سالهای اسارت وی
گفت: همسر شهید لشکری 18 سال منتظر بازگشت وی بود. وقتی همسرش به کشور باز
میگردد، دیگر آن خلبان خوشتیپ نیست و او را نمیتواند بشناسد. شهید لشکری
تا روزی که به شهادت میرسد، هر شب کابوس میبیند. در واقع زندگی این
همسران نشان میدهد که اتفاقات زیادی در این زندگیها در جنگ و بعد از آن
رخ داد که زنها آن را هدایت و حمایت کردند. عشق بود که این زندگیها را
حفظ کرد. در حقیقت هیچگاه زور گلوله بر قدرت عشق در دوران دفاع مقدس غلبه
نکرد.
به گفته سرهنگی؛ آنهایی که آتش جنگ را به دامن ما انداختند، گمان میکردند که ما زندگیمان را به آنها تقدیم میکنیم، اما ما نه تنها زندگی مان را به آنها ندادیم بلکه اعلام کردیم که زندگی جدیدی را شروع خواهیم کرد و این همه نقش زنان ایرانی را نشان میدهد.