کد خبر: ۳۴۸۹۹
زمان انتشار: ۲۰:۴۰     ۲۱ دی ۱۳۹۰
مگر اين نغمه ز ناي شهدا جاري نيست ... مگر اين زمزمه در خون خدا جاري نيست / كه سكوت منو تو وقت خطر جايز نيست ... كوفه كوفه ست ولي ترك سفر جايز نيست
سرویس دین و آئین پایگاه 598، حاج مهدی سلحشور از مداحان مخلص سیدالشهداء شعری را درباره ماهیت فتنه 88 و ساکتین فتنه  که سروده حجت الاسلام جواد زمانی می باشند را خوانده اند که در ادامه می آید:

بال پرواز گشاييد كه پرها باقي ست
بعد از اين باز سفر باز سفرها باقي است

پشت بت ها نشود راست پس از ابراهیم
بت شكن رفت ولي باز تبرها باقي ست

گفت فرزانه اي هر روز شما عاشورا ست
جبهه ها باقي ست، شمشير و سپرها باقي ست

جنگ پايان پدرهاي سفر كرده نبود
شور آن واقعه در جان پسرها باقي ست

گر چه پيروزي از آن من و تو خواهد بود
شرط ها باقي ست اما و اگرها باقي ست

شرط اول قدم آن است كه مجنون باشي
در ره منزل ليلي كه خطرها باقي ست

نيست خالي دل ارباب يقين از غصه
فتنه ها مي رود و خون جگرها باقي ست

سخن از فتنه شد و  چرت غزل شد پاره
واژه ها در به در و قافيه ها آواره

قصه تلخ است چه تلخ است بگويم يا نه
صبرتان مي رود از دست بگويم يا نه

قصه آن بود كه دشمن دهنش آب افتاد
كشتي وحدت ما سخت به گرداب افتاد

آتش فتنه چنان شد كه خدا مي داند
آنقدر دل نگران شد كه خدا مي داند

قصه آن بود كه يك طايفه كه فتنه از اوست
دوست را دشمن خود خواند و دشمن را دوست

آري آن طايفه خود را زخدا منفك كرد
روي بر سامري آورد و به موسي شك كرد

سامري گفت بياييد به شهرت برسيد
با پرستيدن گوساله به قدرت برسيد

سامري گفت كه در شور حكومت شعف است
بايد اين بار به قدرت برسيم

اين هدف است گرچه ياران علي بودند، سازش كردند
با معاويه نشستند و خوش و بش كردند

نكته ها بر لبمان رفت و خريدار نبود
گوش آن طايفه انگار بدهكار نبود

قصه آن بود كه يك طايفه درويش شدند
جانماز آب كشان عافيت انديش شدند

گاه از اين سوي سخن گاه از آن سو گفتن
هرچه گفتند در آن روز دو پهلو گفتند

خواستند امن نمايد به هميت مولا
تن دهد باز به امر حكميت مولا

همچو امروز پر از فتنه شود فرداها
افتد اين كار به تقدير ابو موسي ها

مگر اين نغمه ز ناي شهدا جاري نيست
مگر اين زمزمه در خون خدا جاري نيست

كه سكوت منو تو وقت خطر جايز نيست
كوفه كوفه ست ولي ترك سفر جايز نيست

همه گفنتد بمان مرتبه پيمايي كن
در همين مكه اقامت كن و آقايي كن

دست كم سمت حوالي وطن هجرت كن
اي عقيل از همه بگذر به يمن هجرت كن

همه گفتند بمان و سخنی  ديگر داشت
آن سفر كرده هواي وطني ديگر داشت

گفت، هركه دارد هوس كرب و بلا بسم الله
هركه دارد به سرش شور و نوا بسم الله

كوچ كرد از وطنش بال و پري پيدا شد
رفت در جاده شتابان سفري پيدا شد

گفت هنگام قيام است سر و جان بازيد
سر مدزدید اگر فتنه گري پيدا شد

واي اگر از اهل بصيرت احد از ياد بردند
چون غنيمت زدگان ترك خود از ياد بردند

گفت اي پاك دلان ختم بخير است این راه
راه بيداري صد حر و زهير هست اين راه

اين چنين بود اگر يك شبه رسوا شد خصم
با دو صد دبدبه و كبكبه رسوا شده خصم

اين چنين است كه ما بيرق و پرچم داريم
هرچه داريم منو تو زمحرم داريم

عبرت آموز زتاريخ كه خائن كم نيست
اين هم از عبرت ايوان مدائن كم نيست

بخدا هست و هر آن چيز كه از وي باقي ست
فتنه خاموش شد و اما نهم دي باقي ست

اين چنين بود كه ايران همه عاشورا شد
با سر انگشت دعا مشت خيانت وا شد

و حسين بن علي باز به امداد آمد
و چنين بود خداي تو به مرصاد آمد



نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۳
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
سید محمد پوست فروش
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۳۲ - ۲۲ دی ۱۳۹۰
۱
۰
دست شما درد نکنه بسیار عالی بود . یا علی
پاسخ
اميد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۱۰ - ۲۲ دی ۱۳۹۰
۱
۰
فوق العاده بود
پاسخ
هادی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۰:۵۹ - ۱۸ فروردين ۱۳۹۱
۰
۰
خیلی خوبه!!!!!نمیشه دانلود کنی!!!!!!!
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها