آمریکا علنا نماد کفر و ظلم است ولی جمهوری اسلامی ایران در دنیا و در چشم آزادگان جهان به عنوان نماد مبارزه با ظلم و کفر مشهور است. آمریکا تمامی هستی خود را خرج حفظ رژیم نجس صهیونیستی کرده و تا آخر عمر منحوس این رژیم هم خواهد کرد ولی آرمان ایران که همان آرمان اسلام و قرآن و انبیاء و اولیاء خدا می باشد، نابودی نمادهای ظلم و جور که در حال حاضر شاخص ترین آنها حکومت آمریکاست، می باشد. ضمن اینکه شرایط برابر در مذاکره وجود ندارد و هدف آمریکا از مذاکره، وادار کردن ایران به کرنش در برابر استکبار جهانی است تا با خم کردن کمر ایران، کمر همه مردم و مقاومت جهانی علیه استکبار را بشکند.
حالا چگونه میتوان با این شیطان مذاکره کرد؟ در این مذاکره چه باید در مذاکره بدهیم و چه بگیریم؟
مطمئنا کاسه لیسان شیطان بزرگ در داخل کشور در آرزوی لبخندی از سوی آنها هستند و امریکا را ارباب و کدخدای خود می دانند ولی یادمان نرفته روزگاری یاسر عرفات هم اسیر مذاکرات طولانی و بی حاصل به اصطلاح صلح با اسراییل و با میانجی گری امریکا بود ولی همان رژیم پلید به کسی که سالها دور یک میز خوردند و نوشیدند و گفتگو کرده و لبخند زدند نیز رحم نکردند و ترورش کردند.
این را باید دانست که شیطان در پیشگاه خداوند متعال قسم خورده که انسانها را گمراه خواهد کرد و آمریکا هم شیطان بزرگ وبه فرمایش رهبر مقتدر و مظلوم آزادگان جهان، شیطانی بدتر از ابلیس است و قطعا مانند آفتاب پرست هر روز به رنگی درآمده و تغییر ماهیت و تغییر تاکتیک میدهد تا نفوذ کند.
و اینکه جدا دانستن آمریکا از رژیم صهیونیستی و فرق گذاشتن بین این دو تنها از افراد جاهل یا خائن بر می اید وگرنه همه می دانند که هر دو یک روحند در دو کالبد.
نکته دیگری که باید مورد دقت قرار گیرد این است که دشمنان از جمله امریکا در چارچوب مذاکره و دوستی و دست دادن با ایران پروژه نفوذ را دنبال می کنند.
راه های نفوذ دشمن بسیار زیاد و پیچیده خواهد بود البته تاثیر مسئولان و دولتها هم در ایران بسیار زیاد می باشد. متاسفانه در بدنه دولت فعلی عناصری حضور دارند که اصلا اعتقادی به دشمن ندارند و برخی هم، از دوستان آمریکا در فتنه هشتاد و هشت بودند . دشمن از طریق فضای شدید و یکطرفه رسانه های ماهواره ای، اینترنت و فضای مجازی و همچنین عوامل خود در رسانه های زنجیره ای داخل در صدد تغییر محاسبات مردم و مسئولین ساده اندیش ما می باشد. در خلال مذاکرات دوسال اخیر با لبخند و تبریک عید و سخنان عامه پسند و نشان دادن نمایی مثبت و مهربانانه از چهره خود، از روش تزویر استفاده کردند.
در داخل کشور هم برخی نخبگان شبهاتی را مطرح و خوابهایی را تعریف می کردند. در فضای بی در و پیکر فضای مجازی هم که با انواع تحلیلها و تعبیرات و وارونه نشان دادن تاریخ اسلام و انقلاب و به تعبیری با یک پالایشگاه بزرگ حذف نفرت از آمریکا مواجه بودیم.
مصاحبه های متعدد افراد معلوم الحال در فضای رسانه های مکتوب و مجازی و همچنین دادن پایگاه های ثابت سخنرانی به این افراد در دانشگاه ها هم به این فضای مظلوم نمایی آمریکا دامن زد. گره زدن همه مشکلات مدیریتی صد سال اخیر ایران و حتی بدهکار کردن انقلاب و شهدا و امام به استکبار جهانی و استفاده از واژگانی همچون تنش زدایی و کنار رفتن سایه شوم جنگ هم از مواردی بود که در قالب سخنرانی ها و مکتوبات بصورت زنجیره وار مشاهده و شنیده شد.
شکستن تابوی مذاکره با امریکا در قالب دست دادن و تلفن زدن وبرگزاری جلسات خصوصی و محرمانه چندین ساعته ودوطرفه با مسئولین شیطان بزرگ و دهها مورد دیگر، حکایت از برنامه ریزی گسترده عوامل نفوذی یا ساده اندیش و یا غرب زده داخل کشور برای زمینه سازی این پروژه دارد.
بعد از برجام هم که همگان شاهد رواج مراودات گسترده فرهنگی، اقتصادی و... در پوشش علمی و خبرنگار و... بوده و حتی شاهد گشت وگذار و دیدارهای خصوصی و عمومی یک عامل موذی مانند جک استراو در شهرهای مختلف ایران هستیم و جالب اینجاست که عوامل نفوذی دشمن در رسانه های زنجیره ای بصورت علنی و با وقاحت سخن پراکنی می کنند که نمونه اش تیتر یک روزنامه افراطی غرب گرا تحت عنوان: اعتراض به حضور جک استراو در اصفهان باعث بی اعتمادی و ایران هراسی می شود ، بود که باید توسط مقامات و متولیان امر جلوی این رسانه های مزدور گرفته شود.
اینها همه و همه در یک جمله خلاصه می شود و آن این است که باید مراقب نفوذ دشمن بود و روزنه ها را بر روی آن بست.
منبع: گیلان خبر/ محمدرضا عوض نیا