
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا * * * شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. * * * بدون کشته شدن سرنوشت بیهوده است / شهید اگر نتوان شد بهشت بیهوده است
به گزارش پایگاه 598، دیدار دو تیم تراکتورسازی و ذوبآهن یکی از جذابترین بازیهای تاریخ لیگ بود. علاوه بر 8 گلی که بازیکنان دو تیم به ثمر رساندند، صحنههای جذاب دیگری هم رقم خورد. ابتدا یحیی گلمحمدی بود که در یکی از صحنههای بازی کاپشنش را به زمین کوبید و با عصبانیت به آن لگد زد. در نیمه دوم هم این شاهین ثاقبی بود که پس از آنکه گل سوم تراکتوریها را زد پیراهنش را درآورد، آنرا به سویی پرت کرد و سپس به خوشحالی پرداخت. اینطور که به نظر میرسد فشار روی بازیکنان و اعضای کادرفنی دو تیم به قدری زیاد است که خیلی زود از خود بیخود میشوند و با هر عصبانیت و شادی، احساستشان را بر سر لباسهای خود خالی میکنند. این درحالیست که هنوز نیمفصل تمام نشده و معلوم نیست با بیشتر شدن حساسیت بازیها قرار است چه صحنههایی را مشاهده کنیم!