به گزارش پایگاه 598، به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی حجتالاسلام والمسلمین روحالله حسینیان طی یادداشتی به بررسی شبهاتی که با عنوان مذاکره امام حسین (ع) با عمر بن سعد مطرح شده است، پرداخت که مشروح آن را در زیر میخوانید:
در منابع اسلامی مطلبی به نام مذاکره امام حسین (ع) با عمر بن سعد به معنای امروزی نیامده است، بلکه در منابع "دعوت" آمده است. ابن اعثم کوفی نقل میکند که امام حسین(ع) ابن سعد را خواست شبانه بین دو اردو ملاقات کردند و امام حسین (ع) به ابن سعد نهیب زد: "وای بر تو" یا به عبارتی «ویحک» که کلمه ترحم و دلسوزی در مقابل «ویل» است و فرمودند: «ای پسر سعد آیا از خداوندی که بازگشت تو به سوی اوست نمیترسی که میخواهی با من بجنگی؟ در حالی که میدانی من پسر کیستم. اینان را رها کن و به من بپیوند من تو را به درگاه خداوند نزدیک میکنم». ابن سعد بهانه آورد و امام بهانههای او را جواب دادند، ولی ابن سعد بازگشت و امام حسین (ع) او را نفرین کرد. (ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج 2، ص 147).
طبری هم همین ملاقات را نقل میکند و اضافه میکند که بعد از این ملاقات شایعاتی شد، از جمله اینکه امام حسین پیشنهاد کرد یا اجازه بدهید به جایی که آمدهام بروم یا به یکی از مرزها بروم یا دست در دست یزید بگذارم. اما طبری برای رد این شایعات بلافاصله از عقبة بن سمان یکی از بازماندگان کربلا نقل میکند که من از مدینه یا کربلا و شهادت امام حسین (ع) با او بودم، «به الله قسم که این چیزهایی که مردم میگویند و گمان میکنند درخواست نکرد.» (طبری، ج 3، ص 312)
در ارشاد شیخ مفید هم این ملاقات نقل شده، ولی هیچ چیز از متن ملاقات را ذکر نکرده، بلکه نامه عمر بن سعد به عبیدالله را آورده که به احتمال زیاد عمر بن سعد به دنبال ترک مخاصمه بوده است (شیخ مفید، ارشاد، ج 2، ص 87)
*** پاسخ به شبهه دست دادن امام حسین (ع) با ابن سعد
در هیچیک از منابع سخنی از دست دادن ذکر نشده، بلکه برعکس سخنی از دست ندادن است که کنایه از بیعت نکردن یا تسلیم نشدن است. قیس بن اشعث به امام پیشنهاد سازش با ابن زیاد را داد. امام در پاسخ فرمودند: «به خدا قسم هرگز دست ذلیلانه به شما نخواهم داد و مانند بردگان فرار هم نخواهم کرد» (شیخ مفید، همان، ص 97)
روز نهم که پیام ابن زیاد به ابن سعد رسید که یا جنگ یا تسلیم حسین، ابن سعد پیام ابن زیاد را تسلیم امام حسین (ع) کرد. حضرت در پاسخ فرمودند: «آیا حکم پسر زنازاده را گردن بنهم. به خداوند سوگند که چنین نخواهم کرد. مرگ از تسلیم شدن برای من راحتتر و شیرینتر است.» (ابن قتیبه دینوری، الامام والسیاسه، ج 2، ص 11) روز عاشورا هم حضرت آن خطبه بالابلند را رو در روی سپاه ابن زیاد خواند که یک جملهی آن این بود: »الا انّ دعی بن دعی قد رکزنی بین السلیة و الذّله و هیهات مناالذله» (ابن شعبه حرانی، تحفالعقول، ص 244)