به گزارش پایگاه 598، «سیدجعفر قنادباشی» در روزنامه «حمایت» نوشت:
موج انتفاضه جدید در شرایطی سرزمینهای اشغالی را درنوردیده است که بر اساس محاسبات و پیشبینیها، وقوع چنین خیزشی تقریباً غیرممکن بود. این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که بحرانها و رویدادهای جاری در کشورهای اسلامی که موجبات مشغلههای داخلی را به وجود آورده است از یک سو و تقویت آتش تروریسم در منطقه از سوی غرب و صهیونیسم در کنار اختلافات داخلی گروههای فلسطینی باعث شد هیچ نشانه بیرونی برای شکلگیری چنین قیامی متصور و محتمل نباشد. «انتفاضه سوم» فلسطین در چنین شرایطی رخ داد و به واقع میتوان آن را «قیام تمام عیار» نامید زیرا از تمام اقشار این ملت مظلوم از جمله جوانانی بین سنین 17 تا 21 سال، در آن شرکت دارند. مشکلات فعلی جوانان فلسطینی مانند بیکاری، توهین به عقاید و معضلات اجتماعی باعث نشد تا این نسل جدید از کنار اهانتهای یکماه گذشته به قبله دوم مسلمانان و یکی از مقدسترین اماکن مذهبی جهان اسلام بیتفاوت عبور کنند. هر چند این قیام دارای ابعادی گوناگون به لحاظ زمینههای اجتماعی و سیاسی است اما تعمّق در نکات ذیل، تصویر دقیقتری از وقایع جاری فلسطین به دست میدهد:
1- واکاوی این ماجرا از نگاه صهیونیستها نشان میدهد اشغالگران تا چه اندازه در تحلیلهای خود سطحی، ضعیف و سادهنگر هستند. آنان با توجه به شرایط بحرانی جهان اسلام و مشکلات داخلی گروههای فلسطینی، سادهلوحانه میپنداشتند اکنون بهترین فرصت برای تقسیم زمانی و مکانی مسجدالاقصی است. اشتباه در این محاسبه ابلهانه هنگامی هویدا شد که نسل سوم فلسطین – همانهایی که پیمانهای ننگینی چون اسلو و کمپدیوید را یا ندیدهاند و یا به خاطر نمیآورند – در کرانه باختری به خیابانها آمدند و نشان دادند تبلیغات وسیع صهیونیستها برای زندگی ننگین مسالمتآمیز با آنان کاملاً بیاثر بوده و نتیجه معکوس داشته است. هر کدام از این جوانان شجاع که این روزها شاهد هجوم و شهادت آنان هستیم، به تنهایی سندی بر بطلان رژیم صهیونیستی هستند زیرا اگر آنگونه که سران تلآویو ادعا دارند حق مجاورت و همسایگی را به خوبی ادا کرده بودند و توانسته بودند اذهان این جوانان را نسبت به اشغالگری دگرگون کنند، چنین قیامی را شاهد نبودیم. اما آنها در عملیات فریب و تسلیم کردن نسل سوم هم ناتوان و عاجز هستند چه رسد به نسلهای گذشته که انگیزهای قوی برای مقابله با جنایات رژیم کودک کش دارند. کارشناسان منطقهای و ناظران دلسوز بینالمللی از عدم واکنش در قبال توحش صهیونیستها نگران بودند اما انتفاضه سوم ثابت کرد روح مقاومت همچنان زنده است و با مذاکره و مصالحه تضادّ ماهوی و اساسی دارد.
2- کرانه باختری و اعراب ساکن در بیتالمقدس که در گذشته به سبب رویکرد سازشکارانه تشکیلات خودگردان فلسطین و سرکوبها در انتفاضههای اول و دوم نقش کمتری در مبارزه علیه اشغالگری بر عهده داشتند، اکنون وارد فاز جدید و تاثیرگذاری شدهاند و جز لفظ «فلجکننده» نمیتوان تعبیر دیگری را برای وضعیت این روزهای رژیم غاصب به کار برد. ورود ساکنان کرانه باختری و بیتالمقدس در حالی است که گروههای مقاومت در نوار غزه نیز مانند گذشته و این بار با انگیزهای مضاعف با بهرهگیری از زرادخانه مجهز خود به حمایت از برادران مجاهد خود برخاستهاند. «انتفاضه سوم» با سلاح سرد آغاز شد اما پشتیبان و حامی آن، موشکها، پهپادها و سلاحهای پیشرفتهای است که از سوی جبهه مقاومت به رهبری ایران در اختیار آنان قرار گرفته است. انتفاضههای گذشته غالباً با مشخصه سنگ و سلاحهای سرد شناخته میشدند اما این انتفاضه با حمایت مسلحانه از سوی مجاهدین نوار غزه متمایز است و جوانان فلسطینی از هر آنچه که در اختیار دارند برای مبارزه بهره میبرند.
3- رژیم صهیونیستی هیچگاه و در هیچ مقطعی از تاریخ در مقابله با خشم فلسطینیان تا بدین اندازه احساس عجز و ناتوانی نکرده است. اولین نشانه آن، آمادگی نخست وزیر این رژیم برای مذاکره بدون پیششرط با فلسطین است! تصمیمگیران این رژیم به خوبی آگاهند پشتوانه این قیام، مشت آهنین مسلحانه در غزه است که چندین مرتبه آنان را در جنگهای 22 روزه، 8 روزه و 52 روزه به زانو در آورده است و میدانند فشار بیش از حدّ به مبارزان، چشیدن دوباره طعم تلخ شکست را در پی دارد. در بیتالمقدّس، شهری که همواره آن را پایتخت و مرکز حکومت خود میدانند، شرایط به گونهای است که زندگی روزمره ساکنان سرزمینهای اشغالگر مختل شده و حتی افراد عادی قادر به خروج از منازل خود نیستند. انتفاضه این روزهای سرزمینهای اشغالی آنچنان گسترده شده که ساکنان صهیونیست در خانه خود نیز احساس امنیت نکرده و حبس شدهاند. خدمات عمومی و برخی از امورات اداری که توسط اعراب ساکن در فلسطین اشغالی انجام میشد اکنون به حالت تعطیل درآمده و حالت آمادهباش در همه جا مشاهده میشود. خفّتی بالاتر از این برای بزدلان صهیونیست وجود ندارد که در مرکز بیتالمقدس از عبور عادّی و معمولی جوانان در خیابانها نگرانند و از تامین امنیت زندگی روزمره مهاجران صهیونیست برای از سرگیری فعالیتهای خود، عاجز شدهاند.
4- با نگاهی به عکسالعمل کشورهای عربی و سازمانهای حقوق بشری همپیاله با استکبار و صهیونیسم، در مییابیم مسئله فلسطین برای آنان از کمترین جایگاه نیز برخوردار نیست. سند رسوایی، سازشکاری و خنثی بودن کشورهای عربی بیشمار است اما تازهترین آن گفتگوی ننگین «عادل الجبیر» وزیر خارجه عربستان با روزنامه صهیونیستی معاریو است. وی در این گفتگو تصریح کرده بود برای ریاض، سوریه و یمن مهمتر از حل مسئله فلسطین و دفاع از مردم آن است. سازمانهای حقوق بشری که همواره موضعی محتاطانه یا جانبدارانه در قبال قتل عام فلسطینیان اتخاذ میکنند، درباره شلیک مستقیم به جوانان و زنان فلسطینی به طرز شرمآوری سکوت کرده و هیچ بیانیه یا اطلاعیهای در محکومیت این جنایات صادر نکردهاند. بیلیاقتی، بیکفایتی و خیانت کشورهای عربی در شرایطی آشکار شده است که انتفاضه خودجوش و متکی به نیروهای درونی جوانان فلسطینی در حال ورق زدن برگی دیگر از حقانیت جبهه مقاومت و قدرت روز افزون آن است. ملت فلسطین همواره در مقاومت و رویارویی با دشمن دست به ابتکار عملهای مختلفی زده است. انتفاضه تنها پرتاب سنگ به سوی دشمن نیست و قطعاً در جبهههای مختلف، مقاومت و نبرد ادامه مییابد. امروز تمام اقشار ملت فلسطین بزرگ و کوچک، زن و مرد قیام کردهاند و نیروهای مقاومت در حماس و جهاد اسلامی نیز در صف نخست این انتفاضه قرار دارند. شکی نیست که وعده الهی برای ریشهکن شدن صهیونیسم محقق خواهد شد و پیروز این میدان، مظلومین و مجاهدینی خواهند بود که با ایمان به وعدههای الهی از بذل جان و مال خود دریغ نکردند.