به گزارش پایگاه 598، حسن روحانی 2 روز پیش، در جمع معدودی از مردم مازندران گفت: هیچکس حق ندارد
از جیب مردم شعار بدهد. رئیسجمهور در ادامه، حرفهایی را که درباره
«بیسابقه بودن توافق» در محافل دیگر نیز مطرح کرده بود تکرار کرد.
انتخابات 24خرداد 92 اگرچه فراز جدیدی در تغییر و تحولات سیاسی کشور را رقم
زد اما آرای شکننده حسن روحانی در آن انتخابات تا ماهها مورد تحلیل و
بررسی قرار میگرفت. برخی نزدیکان نظری به دولت در همان ابتدا این دولت را
فاقد بدنه اجتماعی عنوان کردند و از اساس وجود گفتمانی با نام «اعتدال» را
زیر سوال بردند. بیگفتمانی دولت، فراز و فرودهایی را در نزدیکی یا قهر
بدنه اجتماعی از دولت موجب شد. تحلیل پدیدههای اقتصادی و اجتماعی و چرایی
قهر و آشتی مردم با دولتها، نتایج قابل تاملی در بردارد. یکی از پدیدههای
اجتماعی و اقتصادی که دولت یازدهمیها این روزها از آن به «شب کابوس»
تعبیر میکند، موضوع یارانه است. فروردینماه سال گذشته بود که دولت با به
رأی گذاشتن موضوع انصراف از یارانه، خود را به رأی گذاشت. بهرغم خواهش و
تهدید مسؤولان دولتی 73 میلیون نفر برای دریافت یارانه ثبتنام کردند. هر
دهک به طور متوسط 5/7 میلیون نفر جمعیت دارد. انصراف 2 میلیون و 400 هزار
نفر یعنی انصراف یک سوم یکی از دهکها. این آمار پس از تشکیل کمپینهای
متعدد دولتی برای انصراف از یارانه بود. همه کسانی که در انتخابات 24
خرداد به حسن روحانی و سیاستهای اقتصادی و اجتماعی او رأی داده بودند و
همه کسانی که به او رأی نداده بودند (به غیر از 4/3 درصد ناقابل) از
ثبتنام یارانه انصراف ندادند. یعنی با سیاست رسمی دولت که «نه به یارانه»
بود، موافقت نکردند. حتی آنهایی که به پولش احتیاج نداشتند! پس از آن،
موضوعات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فراوانی اتفاق افتاد که آرای شکننده
روحانی را شکنندهتر کرد و جز در مقاطعی چندروزه که به شادیهای پفکی توافق
مربوط میشد، میزان رضایت عمومی از دولت را بشدت کاست تا جایی که در نتیجه
فعالیتهای دولت انتقادهای مردمی از فعالیت دولت روند افزایشی به خود
گرفت. گرانی نان، آب، برق، انرژی، اقلام مصرفی و کالاهای ضروری موضوعی
نبود که مردم به آنها بیتوجه باشند. این گرانیها که به واسطه
بیتدبیریها در دیپلماسی انرژی و کاهش 58 دلاری قیمت نفت در توطئه سعودی -
آمریکایی دامن ایران را گرفت، بودجه را محقق نکرد و افزایش قیمتها ادامه
داشت. با همه این موارد، حسن روحانی در اظهار نظری «بیسابقه در علم
اقتصاد» گفت: تورم بهمنماه صفر است. در همان ایام در خراسان اعلام کرد: از
رکود عبور کردیم. تبلیغات حسن روحانی اما با واقعیتها نمیخواند. مردم از
این اظهارات تعجب میکردند تا اینکه هفته گذشته در نامه 4 وزیر به روحانی
مردم دریافتند تعجبشان بیدلیل نبوده و آمارهای اقتصادی روحانی با
واقعیتهایی که در نامه اقتصادی 4 وزیر آمده، همخوانی نداشته است.
بیکفایتیهایی که بدنه اجتماعی به آنها حساس بود در بخشهای دیگر نیز وجود
داشت. در روزهای پیادهروی کری و ظریف بود که 333 روز از ماجرای «پشت در
سازمان ملل ماندن نماینده ایران» میگذشت. ظریف نتوانست برای او ویزا بگیرد
و نماینده دیگری معرفی شد. مردم این مسائل را رصد میکردند. در همان ایام
پیادهروی، ماجرای توهین و بیشرمی نشریه موهن فرانسوی به ساحت پیامبر
اعظم(ص) اتفاق افتاد. ظریف که در فرانسه حضور داشت از دیپلماسی ادعایی دولت
برای مواجههای قابل قبول با این بیشرمی استفاده نکرد. در ماههای بعد
مسائلی چون فرودگاه جده و انفعال دستگاه دیپلماسی، به خشم مردم منجر شد.
ماههای بعد اتخاذ همین سیاستها به توهینهای بیشتر کشورهای حاشیه
خلیجفارس و اخراج سفیر و کاردار ایران از این کشورها انجامید و اخیرا
فاجعه منا دولت را بشدت در شرایط افول بدنه اجتماعی قرار داد. موضوعی که
در استقبالهای اخیر از روحانی آنقدر مشهود بود که رسانههای دولتی مجبور
بودند در کادرهای بسته از استقبالکنندگان حسن روحانی عکس و فیلم تهیه
کنند. در یکی از تصاویر خودروی حسن روحانی در خیابان است و مردم بیتفاوت
از کنار وی عبور میکنند. استقبال اخیر در شهرهایی مانند سنندج و ساری که
از شهرهایی هستند که آرای بیشتری به روحانی دادهاند، شوکی به همراهان و
خود روحانی بود. به طوری که در استقبال از هیچ رئیسجمهوری آن هم در سال دوم ریاستجمهوری استقبال این اندازه کم
نبوده است. در این میان دولت به جای اندیشه به این موضوع که چرا به چنین
وضعیتی در افکار عمومی رسیده، شعارهای پیشین و تبلیغاتی خرداد 92 را تکرار
میکند. شعارهایی که هنوز دردی از مردم درمان نکرده است. روحانی شعار
میدهد و میگوید: هیچکس حق ندارد از جیب مردم شعار دهد.