598 به نقل از "صراط" - دانشگاه آزاد اسلامی با هدف راهگشایی کسب علم برای طبقات مختلف جامعه و جلوگیری از به هدر رفتن سرمایه علمی و مالی نخبگان و جوانانی که به هر دلیلی پشت سدی به نام کنکور سال های عمرشان را صرف می کردند، تاسیس شد. در ابتدا به قدری ظرفیت دانشگاه های دولتی کشور پایین بود که تا سال ها بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی نیز کشور قادر نبود کسب علم را همگانی کند و وسعت چشمگیری بخشد.
بخش زیادی از نیروهای آماده و جویای علم به خارج از کشور گسیل می شدند و به این ترتیب همراه خود ذخیره ارزی کلانی نیز خارج می کردند و سرانجام نیز مشخص نبود نیروی متخصصی که به کشور بازمی گردد تعهدی به انقلاب اسلامی دارد یا تنها با تخصصی که بی شک مسئولیتی دولتی نیز برای ایشان در پی خواهد داشت، به مام وطن پای گذاشته اند.
دانشگاه آزاد اسلامی با حمایت های بی دریغ حضرت امام خمینی (ره) و با همکاری همه مسئولین وقت نظام و بهره مندی از سرمایه بیت المال مسلمین آغاز به کار کرد. همه امکانات کشور بسیج شد تا امکانی که برای یک جوان مرفه جویای علم در پایتخت فراهم است با نسبتی مناسب برای جوان روستایی که تکفل خانواده اش را هم به عهده دارد در شهرستان فراهم گردد.
بنا بر این بود تا با بورس های دولتی امکانات میان آحاد ملت تقسیم گردد و دیگر شاهد این نباشیم که هر که مسئولیتی دارد پست و مقام اش به آقازاده اش به ارث برسد چرا که در رده های پایین تر جامعه رغیبی برای قشر مرفه با جمعیت حداقلی اما بهره مندی از حداکثر امکانات، وجود نداشت.
به لطف خداوند متعال و توجه مسئولین، دانشگاه آزاد اسلامی تا حد زیادی موفق به همگانی کردن علم آموزی در جامعه اسلامی شد و از شکاف عظیم طبقاتی موجود در دهه ۶۰ کاست اما آن چه موجب شد نارضایتی هایی در میان مردم ایجاد شود برخوردهای غیردولتی یا به عنوانی غیر ملی صورت گرفته در دانشگاه بزرگی بود که با بهره مندی از امکانات ملی و میهنی حیات یافت، وارد میدان شد و رشد کرد اما تبدیل به بنگاهی پولساز و غیر ملی شد. شکی وجود ندارد که نگاه مدیریتی غلط امثال جاسبی با حمایت هیئت موسس، موجبات ایجاد این دلخوری ملی از دانشگاه آزاد را فراهم آرود. امثال جاسبی همان مقدار که در موفقیت های دانشگاه آزاد اسلامی سهیم هستند در سوء استفاده از امکانات دولتی به بهانه سرویس دهی ویژه به هر آن کس که مایل بودند یا به عبارت بهتر به اشخاصی که منافع و مطامع سیاسی و حزبی شان را بهتر و بیشتر برآورده می کردند هم سهیم اند.
اگر یک دانشگاه که هستی اش را مدیون خدمات بی دریغ دولت است میان روستایی فقیری که با انگیزه کسب علم و ارتقاء شرایط اجتماعی و فرهنگی خانواده بزرگ اش در یک شعبه این دانشگاه ثبت نام کرده است و نماینده مجلسی که برای ارتقاء شرایط شغلی در شعبه مرکز مشغول به تحصیل است، تفاوت مثبتی قائل نباشد بی شک از مسیر پیمایش اهداف اش، منحرف شده است.
مدیریت ۳۰ ساله آقای جاسبی با همه کاستی ها و نقاط قوت اش به پایان رسیده است و آن چه ستودنی است ملی شدن یک بنگاه صرفا اقتصادی و بازگشت دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان فرزندی که از سفره همه ایرانی ها ارتزاق کرده، به آغوش ملت است.
امید است این بار آن که در 21 دی ماه و در جلسه هیئت امنای دانشگاه آزاد به عنوان سکان دار این مجموعه بزرگ علمی کشور برگزیده می شود فراجناحی بیاندیشد و متخصص متعهد پروری و ملی سازی علوم را هدف قرار دهد. ۳۰ سال زمان کمی نیست اما به سرعت سپری شد، بازنگری در اهداف و بازگشت به اصول اولیه پایه گذاری دانشگاه آزاد و توجه به پسوند اسلامی آن حتما موجبات رشد و بالندگی بیشتر این مجموعه و آشتی ملت را فراهم خواهد ساخت.