
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا * * * شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. * * * بدون کشته شدن سرنوشت بیهوده است / شهید اگر نتوان شد بهشت بیهوده است
همسر کاپیتان پرسپولیس در مصاحبه ای که امروز در روزنامه گل منتشر شده روایت جدیدی از ساعات آخر زندگی نوروزی داشته. او گفته: هادی که همیشه 11 می خوابید آن شب تا ساعت 3.30 بیدار بود. دکتر تیم گفته بود او نمی تواند سه هفته بازی کند اما هادی می گفت که از فردا سر تمرین میروم. وقتی او خوابید، نیم ساعت بعد با صدای نفس های عمیقش از خواب پریدم. فکر کردم خواب بد می بیند نگو که نفس های آخرش است. چنان نفس می کشید که دختر کوچکم از خواب پرید و روی سینه های پدرش رفت و هادی در حالیکه هانا را روی سینه اش داشت از دنیا رفت.