به گزارش پایگاه 598، مدتهاست که تب و تاب حضور امارات در اقتصاد ایران فرو نشسته است و کمتر
خبری از حضور اماراتیها در اقتصاد ایران شنیده میشود. این ظاهر داستان
است و آنگونه که فعالان اقتصادی میگویند، اماراتیها هم همچون چینیها،
تلاش زیادی برای دور زدن تحریمهای ایران داشتهاند و تنها به دلیل سهامدار
بودن آمریکاییها در بانکهای خود، کمی پا را از اقتصاد ایران عقب کشیده و
جای خود را به چین و هند دادهاند.
اینک اما دوباره، جریان رفت و
آمد تجار اماراتی در ایران به راه افتاده است. البته نه آنچنان که اکنون
دیگر کشورها در رفت و آمد هستند بلکه گویا اماراتیها در ایران نشستهاند و
سرمایهگذاریهای قبلی خود را نظاره میکنند. اطلاعات آنها آنقدر تکمیل
است که نیازی به رفت و آمد و به روزرسانی اطلاعاتشان برای سرمایهگذاری
ندارند. البته در مقاطعی هم، حسابهای ایرانیها در دوبی، مسدود شده است،
اما باز هم، تبادلات تجاری، راه خود را در پیش گرفته و به ۱۸ میلیارد دلار
در سال ۲۰۱۴ رسیده است. یعنی چیزی برابر با تجارت ایران و چین. اینها را
مسعود دانشمند، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و امارات میگوید. مشروح
گفتگوی مهر با وی را در پی میآید:
*
برای شروع مصاحبه تحلیلی از وضعیت فعلی روابط ایران و امارات با توجه به
توافق هستهای صورت گرفته میان ایران و ۱+۵ ارایه دهید. چه چشماندازی را
میتوان برای آینده روابط تجاری ایران و امارات متصور بود؟
-
روابط ایران و امارات همواره از سطح خوبی برخوردار بوده است. براساس
آمارهایی که به تازگی اماراتیها ارایه کردهاند، در سال ۲۰۱۴، ایران و
امارات نزدیک به ۱۸ میلیارد دلار تبادل تجاری داشتهاند.
این رقم در
حالی عنوان شده است که آمارهایی که دولت ایران اعلام کرده، این میزان را
نشان نمیدهد اما اماراتیها تبادل ۱۸ میلیارد دلاری را در آمارهای خود ثبت
کردهاند و عنوان میکنند که اکنون، ایران شریک چهارم تجاری آنها است. به
هرحال روابط ما رو به گسترش است؛ اگر چه طی سالهای اخیر، این روابط کم شده
است. دلیل کاهش روابط هم، تحریمهای اقتصادی بوده است.
البته
آمریکاییها بانکهای اماراتی را هم تهدید کرده بودند که جلوی نقل و
انتقال مالی با ایران را بگیرند ولی به مجرد اینکه تحریمها برداشته و
شرایط برای تبادلات تجاری و بانکی عادی شود، حجم روابط تجاری میان ایران و
امارات توسعه خواهد یافت.
برخلاف نظر عمومی که فکر می کنند با امضای
توافق هستهای، روابط ایران و امارات کاهش می یابد و از این پس کالاها
مستقیم به ایران وارد میشود، من این تصور را ندارم.
دلیلش هم این
است که برای اینکه ایران دوباره به اقتصاد جهانی برگردد و جایگاه خود را
بیابد، فروشندههای ایرانی بتوانند کار خود را انجام دهند و شبکه بانکی
بتواند تجارت را پشتیبانی کند، گذشت زمان نیاز است و این طور نیست که با
برداشته شدن تحریمها، فردا صبح نظام بانکی ما شروع به کار کردن مثل ساعت
کند بلکه این امر، زمان بر است.
به عبارت دیگر، تازمانی که رابطه
کارگزاری بانکی خود را با سایر بانکها برقرار سازیم و فروشندگان کالای
دنیا دوباره با ما ارتباط برقرار کنند، مدتی طول خواهد کشید و به علاوه
اینکه آنهایی که در کشورهای عربی از جمله امارات نشسته اند، تلاش می کنند
که رابطه واسطه گری خود را در دنیا حفظ کنند و بنابراین یک رابطه بسیار
ظریفی باید برقرار شود که در طول زمان امکانپذیر است.
سوی دیگر
داستان این است که اگر فردا صبح تحریمها برداشته شود تا بنادر ما به یک
بندر تجاری تبدیل شوند که بتوانند ظرفیت کالاهای تجاری ما را تحمل کرده و
کار جابهجایی را انجام دهند، زمان میبرد، چراکه بندری همچون شهید رجایی
که قرار است حوضچه شماره سه آن فعال شود، باید تجهیزات لازم را در اختیار
داشته باشد در حالی که به دلیل تحریمها، تجهیزات برای توسعه این بندر را
به ایران نفروختند و بنابراین اگر تجهیزات خریداری و نصب شود، چند ماه به
طول خواهد انجامید.
فارغ از بحث تجهیزات، باید بهرهوری نیز در
بنادر افزایش یابد. اگر اکنون بهرهوری بنادری همچون بندر عباس را با بندر
همتای خود در امارات یعنی «جبل علی» مقایسه کنیم، بهرهوری ما نزدیک به ۶۰
درصد بهرهوری جبل علی است. به هرحال این بهره وری را باید با آموزش نیروی
انسانی و مدیریت افزایش داد تا بتوان کار را پیش برد.
در اینجا شاید
بهتر باشد یک مثال بزنیم. اگر بهره وری کارخانه فولاد پایین باشد، تنها به
خود کارخانه و تولیدات و قیمت تمام شدهاش، مربوط است در حالی که بهره وری
جایی مثل بندر، به دلیل ارتباط با زنجیره های تجارت، بسیار مهم است و اگر
در حد استانداردهای قابل قبول نباشد، کشتیهای پهن پیکر نمیتوانند در آن
پهلو بگیرند و کشتی های کانتینربری که ظرفیت ۱۲ هزار کانتینر را دارند،
نمیتوانند در صف بایستند و زمان طولانی برای تخلیه و بارگیری سپری کنند،
چراکه آنها برنامه مدونی دارند و باید به موقع، به مقصد بعدی رسیده تا
ضررده نشوند.
در نتیجه تا زمانی که ما به نقطه قابل قبول بندری
نرسیم، به لحاظ بین المللی کشتی ها تغییر مسیر به بنادر ایرانی نمی دهند و
کماکان بنادر کشورهایی عربی را انتخاب می کنند. در این شرایط طبیعی است که
آنها تلاش می کنند که به سمت بنادر ایرانی تغییر مسیر ندهند.
سوی
دیگر ماجرا این است که وقتی تحریم برداشته شود، ایران برای فعال سازی
کارخانجات خود، نیاز به واردات مواد اولیه و تجهیزات و ماشین آلات دارد و
این نیاز به حمل بار بیشتری دارد. این بار اضافه تر، تهدیدی برای شرایط
فعلی بنادر کشور است؛ بنابراین برای وفق دادن شرایط ترانزیت در ایران با
استانداردهای بینالمللی باید خود را هماهنگ با سایر کشورها کنیم و این
موضوع نیاز به زمان ندارد.
وقتی در چنین شرایطی قرار بگیریم،
اماراتی ها هم خواهند دانست که تحریم برداشته شده و ما می توانیم مستقیما
از منابع دیگری به غیر از تجار اماراتی خرید کنیم اما در مورد خرید از
برندهای معروف دنیا، بسیاری از این برندها، نمایندگان انحصاری خود را در
خاورمیانه به امارات داده اند و بنابراین برای اینکه این نمایندگان را مجدد
به ایران برگردانیم، نیاز به زمان داریم و بدین ترتیب باز هم باید با
اماراتی ها کار کنیم اما به هرحال، آینده روابط ایران و امارات روشن است و
امیدواریم همچون سایر کشورهای دنیا، روابط این دو کشور همسایه نیز گسترش
یابد.
* خود اماراتیها هم در جریان رفع تحریمها هستند. در ماههای گذشته، تغییر جهتی در تجارت آنها با ایران دیده می شود؟
-نه
خیر، هنوز نه. تصمیم آنها تصمیم مقامات بالاسر آنهاست. البته تجار
میخواهند تغییر مسیر در تجارت با ایران داشته باشند و البته اکنون هم با
ما خوب کار میکنند اما تصمیم، تصمیم دولت امارات است. دولت امارات نیز
نگاه می کند به روابط تجاری که با اتحادیه اروپا و آمریکا دارد و حجم رابطه
با آنها را نگاه میکنند.
البته در شرایطی که تحریمها بر علیه
ایران برداشته شود، آنها نیز ترجیح خواهند داد که با ایران ارتباط بیشتری
داشته باشند اما اکنون که تحریمهای بانکی پابرجا است، به دلیل اینکه
آمریکاییها سهامداران عمده بانکهای اماراتی هستند، اجازه کار کردن با
ایران را ندارند، چراکه آمریکایی ها در مجامع و هیاتمدیره های آنها، تصمیم
گیر هستند و بنابراین از سوی غربیها تحت فشار قرار می گیرند؛ با وجود
اینکه اماراتیها دوست دارند رابطه خود را با ایران گسترش دهند.
اماراتی
ها این را هم میخواستند که حسابهای ایرانیها را در امارات در شرایط
تحریم مسدود نکنند اما به هرحال به دلیل شرایط تحریمها، ناچار به این کار
بودند. تنها بانکهایی که در امارات در شرایط تحریم با ایران کار کردند،
بانکهای ملی و صادرات بودند که آنها هم نمیتوانستند درست کار کنند اما به
هرحال بعد از برداشته شدن تحریم، اوضاع متفاوت خواهد بود.
* در جریان تحریمها حسابهای ایرانیها هم در امارات مسدود شده بود؟
-
آن دسته از حسابهایی در شرایط تحریم در امارات بلوکه شد که از نظر
اماراتیها مرتبط با تجارت کالاهایی با مصرف دوگانه بود. بله، این حسابها
بسته شدند. در بخش دوم، حساب شرکتهایی که دیگر در امارات فعال نبودند و
دفتر نداشتند هم مسدود شد و به تبع آن، حساب افرادی که استخدام این شرکتها
شده بودند نیز از سوی دولت امارات مسدود شد.
بنابراین اجازه
اقامت آنها هم لغو شد. وقتی اجازه اقامت لغو میشود، حساب هم مسدود خواهد
شد. اجازه اقامت در دوبی به این نحو است که باید شرکتی متقاضی ورود نیروی
کار باشد و به این شرط، فرد می تواند اجازه اقامت بگیرد، به شرط اینکه در
آن شرکت کار کند اما اگر فعالیت این شرکت به هر دلیلی لغو شود، طبیعی است
که افرادی که از این شرکت اجازه کار و اقامت گرفته اند نیز لغو مجوز
میشوند.
برخی ایرانیها البته از یک شرکت اجازه اقامت و کار
گرفته بودند اما در یک شرکت دیگری کار میکردند ولی دولت امارات مجوز اقامت
برخی از این دسته افراد را لغو کرد در حالی که اگر ایرانیها اعتراض
میکردند، اعلام میشد که مجوز شرکتی که برای شما مجوز کار صادر کرده، باطل
شده و بنابراین شما اجازه ماندن در امارات را ندارید. این گونه بود که
حساب برخی از افراد نیز به این دلیل مسدود شد.
* پولها نیز بلوکه شد یا فقط حسابها مسدود گردید؟
-
این افراد را مطلع کرده و گفتند که پولهای خود را از حساب بانکی بردارند،
ضمن اینکه گفته شد وقتی شما اجازه اقامت در امارات را ندارید، پس انداز را
هم در این کشور نیاز نخواهید داشت.
* برآوردی دارید که این حسابها چه حجمی داشته است؟
- برآورد دقیق نیست. چنین آماری را هم بانک مرکزی امارات یا نهاد دیگری اعلام نکرده است و من هم نمی دانم.
* اماراتی ها تمایلی برای سرمایه گذاری در ایران دارند؟
-
الان هم که داریم با هم صحبت میکنیم، بسیاری از اماراتیها در ایران
هستند و سرمایهگذاری کردهاند اما این سرمایه به اسم خودشان نیست و در
قالب شراکت با ایرانیها و بیشتر به نام ایرانیها ثبت شده است.
سرمایه
به نام اماراتی ها نیست، چراکه اماراتیها میترسند که به دلیل تحریم،
مورد شماتت دولت خود قرار گیرند. البته آنها، بازار ایران را به شدت پرسود
نسبت به سایر بازارهای جهانی میدانند و سرمایه گذاری یک میلیون دلار در
کشورهای خارجی، سود چندانی برای آنها ندارد. اینجا سرمایه بیشتر سود
میدهد. بیشتر اماراتیها در کارهای تجارتی و واردات و صادرات در ایران
فعال شده اند و بیش از امارات نیز سود میبرند اما از ترس اینکه مبادا
سرمایههایشان بلوکه شود، به اسم خود در ایران کار نمیکنند.
* هزینه مبادله با امارات در تحریم چقدر افزایش یافته است؟
-
در بخشهای مختلف متفاوت است. در بخش حمل و نقل کانتینری، هزینه حداقل در
کالاهایی که از امارات میآید، ۱۵ درصد افزایش یافته است. حداقل ۵ درصد نیز
مالیاتی است که دولت امارات از کالاهای ورودی و خروجی می گیرد. بنابراین
هزینه ها حداقل ۱۵ درصد افزایش یافته است.
* در دوران تحریم چین نقش بالایی در دور زدن تحریمها به نفع ایران داشت، امارات هم این نقش را بازی می کرد؟
- چین نقش فعال نداشته است.
*
حداقل این طور میگویند که خیلی از کالاها از طریق خریدهایی بوده که یا
بانکهای چینی انجام میدادند و یا چین مستقیم به ایران وارد می کرده است.
-
وقتی تحریمها برای ایران وضع شد، مقرر شد که نفت ایران به چند کشور
فروخته شود. در نتیجه در ازای فروش نفت، به دلیل تحریم بانک مرکزی، نقل و
انتقال پول بسیار مشکل شد و بنابراین سود این تحریم را چینیها بردند.
کالایی که ایران نیاز داشت را چینیها یا میخریدند و با درصدی سود به
ایران تحویل میدادند یا کالاهایی مشابه آن را در چین تولید کرده و به
ایران میفروختند.
در این میان اتفاقی چندان به نفع ایران رخ نداده
است، البته حجم این خریدها نیز بالا نبوده است. در مورد هند هم این گونه می
گویند. به عنوان مثال، ما یک سفارش خرید به بانک چینی می دادیم و بانک
چینی این را از سیستم خود یوان به خارج از کشور ارسال و تبدیل به دلار می
کرد، بنابراین این دلار در خارج از کشور آزاد می شد و می توانست در مقابلش،
جنسی برای ایران خریداری شود اما این کار پیچیده ای بود و ۷ تا ۲۰ درصد
برای ایران هزینه داشت؛ البته بسیار کم اتفاق افتاد در حالی که چینیها جنس
خود را به ایران میفروختند.
آنقدری که کالا از امارات آمده و
امارات واسطه خرید و ورود کالا به ایران بوده است، چین نبوده است. البته
امارات تولیدکننده کالا نیست و همه دنیا این را می دانند. در سال گذشته، ۴
میلیارد دلار صادرات ایران به امارات و ۱۴ میلیارد دلار واردات ایران از
امارات بوده است که با چین برابری می کند.
* امارات نقش فعال تری در تحریم داشته است؟
-
حتما فعال تر از چین بوده است. درست است با چین رابطه داشته ایم ولی چین
کالاهای ساخت خود را به ایران فروخته است. مشتری چینی در خیابانهای تهران
می چرخد و در هر گروه کالایی، تولید کرده و به ایران می فروشد.
با
همه این تفاسیر، حجم تبادلات ما با چین در حد امارات است ولی چرا امارات را
نمیبینیم به دلیل اینکه امارات کالای آلمانی را وارد می کند نه کالای
اماراتی را، در حالی که بر روی همه کالاهای چینی، « MADE IN CHINA» حک شده
است. پس حضور امارات را در بازار ایران ملموس نمی بینیم. پورشه و بی ام و و
هیوندایی و تویوتا از امارات می آید ولی هیج جا شما بر روی آنها، پرچم یا
برند امارات را نمیبینید. همه اینها را امارات وارد میکند.
به هین
دلیل توجه عمومی این است که چین نقش فعالتری در تحریمها داشته است، در
حالی که آمریکاییها، ادارهای در دوبی برای نظارت بر تحریمها دایر کرده
بودند که ۸۰ پرسنل دارد که اگر فعال نبود، امارات در تحریم نمیآمد که آنجا
دفتر باز کند و پرسنل داشته باشد؛ چراکه امارات در تحریمها فعال بوده است
و نقش داشته و همیشه نیز سعی کرده بدون اینکه این نقش را بیان کند و سند و
مدرک باشد، با ایرانی ها همراهی داشته باشد.
*
طی چند ماه گذشته، هیاتهایی از کشورهای مختلف به ایران آمدند، جای خالی
امارات احساس می شود. آنها آمده اند یا هیاتهایی به ایران اعزام کردهاند؟
- روابط با امارات در قالب هیات رسمی که بیاید یا ما
برویم، شکل نگرفته است. در هفته ۵۵ تا ۶۰ پرواز از ایران به امارات میرود.
بنابراین دسترسی اماراتی ها به اطلاعات ایران خوب است در حالی که برخی از
کشورها، اطلاعاتی از ایران ندارند و بدین تریتب هیات میفرستند تا اطلاعات
را به روز کنند اما اماراتیها گیا در ایران نشسته اند.
تعداد
زیادی اماراتی در ایران زندگی می کنند و ایرانیهای که مقیم امارات هستند
هم زیادند و از اطلاعات و قوانین دو کشور کاملا مطلع هستند. گویا همه در
تهران نشسته اند و ارتباط نزدیکی دارند. البته حجمی از تجارت ایران و
امارات به سمت هند و چین رفت و ۱۰ میلیارد دلار کاهش روابط دو کشور را رقم
زد. تا به امروز هم مقررات تحریمی اجازه داد که به هند و چین نفت بدهیم و
بنابراین رابطه افزایش یافت اما در نهایت، امارات ۱۸ میلیارد دلار تجارت با
ایران را رقم زد.
* چشم انداز روابط چطور خواهد بود؟
- روابط توسعه پیدا میکند.
* تا چقدر؟
تا ۳۰ میلیارد دلار هم جای کار دارد.