کد خبر: ۳۲۸۱۱۳
زمان انتشار: ۱۰:۵۲     ۰۴ مرداد ۱۳۹۴
حجت‌الاسلام رهدار در تحلیل بیانات رهبری:
رئیس مؤسسه فتوح اندیشه گفت: عبارت «اسلام رحمانی» غلط و عبارتی متناقض‌نما است و روشنفکران با طرح آن تلاش دارند ساحت سخت‌افزاری دین از جمله جهاد و امر به معروف و نهی از منکر را از اعتبار ساقط کنند.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از خبرگزاری فارس ـ زهره سعیدی: رهبر معظم انقلاب اسلامی چندی پیش در جمع عده‌ای از دانشجویان مباحثی را درباره سکولاریسم، لیبرالیسم اسلامی، اسلام رحمانی، آرمان‌گرایی، واقع گرایی و در نهایت محافظه‌کاری بیان کردند که از اینجا قابل مطالعه است.

حجت‌الاسلام احمد رهدار، رئیس مؤسسه فتوح اندیشه درباره اهداف مغرضانه دشمنان در طرح گفتمان اسلام رحمانی و ارائه مصادیقی از اهداف روشنفکران غربگرا در طرح این عبارت و راه‌های مقابله با آن مباحثی را مطرح داد که در ادامه می‌خوانیم.

*رهبری در صحبت‌های اخیرشان در جمع دانشجویان از حامیان «اسلام رحمانی» انتقاد کردند و تصریح داشتند که اینها تفسیر نادرستی از دین اسلام ارائه می‌دهند. برداشت شما از مفهوم «اسلام رحمانی» چیست؟

-مقدمتاً عرض کنم که سال‌ها پیش میزبان پروفسور ساشادینا از اساتید دانشگاه ویرجینیا از مسلمانان اثنی‌عشری بودم، ایشان برای برنامه‌ای به قم آمده بودند و برای ما خاطره‌ای نقل کردند که یک زمانی دانشگاه هاروارد به ایشان تألیف کتابی را درباره جهاد پیشنهاد داده بود، ایشان هم دراین باره طرحنامه‌ای می‌نویسند و برای بستن قرارداد به دانشگاه می‌روند، مسئولان این پروژه به ایشان می‌گویند که می‌خواهند مبحث مربوط به تبیین جهاد اکبر باشد نه جهاد اصغر!

خلاصه تحلیل ساشادینا این بود که آنها می‌خواستند با پررنگ کردن بحث‌های جهاد اکبر و مبارزه با نفس بر بحث جهاد اصغر و مبارزه آشکار و علنی با استکبار دینی و شیطان بیرونی سایه بیاندازند.

از سال‌ها پیش عده‌ای در دنیای اسلام پروژه‌ای را رقم زدند تا اسلام را به وجه باطنی آن تقلیل دهند و منحصر کنند، به عنوان مثال پروفسور سیدحسین نصر حدود دوازده سال پیش کتابی با عنوان «قلب اسلام» منتشر کرد که در مقدمه و مؤخره آن تصریح کرده؛ از نظر من قلب اسلام، اسلام قلبی است یعنی همان اسلام باطنی!

از سال‌ها پیش عده‌ای در دنیای اسلام پروژه‌ای را رقم زدند تا اسلام را به وجه باطنی آن تقلیل دهند و منحصر کنند

این نوع نشانه‌ها به دفعات در دنیا وجود دارد و نشان می‌دهد که دنیای غرب و آمریکا پروژه‌هایی زیادی را از دهه‌ها پیش در این زمینه راه انداخته‌اند و این فعالیت‌ها در ایران هم به زبان‌های مختلف توسط روشنفکران در جهان اسلام پیاده شده است و چتر عام و کلانی که می‌تواند همه این مباحث را پوشش دهد، همین واژه اسلام رحمانی است که مقام معظم رهبری نیز درباره آن مباحثی را مطرح کرده‌اند و در کشور با آن آشنا هستیم. همین پروژه معنویت «ملکیان» که داعیه چنین عنوانی را نیز دارد رسماً، آشکارا و آگاهانه از دین فاصله می‌گیرد و تصریح می‌کند که دین متافیزیک سنگین و مناسک زیادی دارد و معمولاً به خشونت ختم می‌شود ما به جای دین و پروژه دین‌ورزی می‌خواهیم از پروژه معنویت‌ورزی حمایت کنیم.

*بالاخره اعتقاد شما چیست که پروژه و واژه اسلام رحمانی توسط چه گروه و کسانی ابداع شده است؟

-بهرحال این واژه در ایران ابداع نشده است بلکه یک ابداع روشنفکری غربی است که از فضای داخلی روشنفکران ما طرح می‌شود هدف هم که با این مباحثی که گفتیم مشخص شد.

خاطرم می‌آید که اوایل دهه هفتاد حدود سال 71 و زمانی که شهید آوینی در قید حیات بودند در میزگردی در لندن حضور داشتند که موضوعش مباحث معناگرایی و معنویت در ایران بود یکی از شرکت‌کنندگان آن میزگرد -که الان اسمش را فراموش کرده‌ام- مطرح کرده بود که ما باید در ایران پروژه حافظ‌پژوهی راه بیاندازیم و آن را مدیریت کنیم، سپس تحلیلی هم ارائه داده بود که ما به بهانه حافظ‌پژوهی می‌توانیم حرف‌هایی از جنس می و ساقی و خال و ابرو بزنیم و درست است که اینها در ادبیات عرفانی ایرانی ـ‌ اسلامی معنای خاص خود را دارد اما اگر بتوانیم این ادبیات را بدین سطح تنزل دهیم و آن را عمومی کنیم، یعنی ژورنالیسم بسازیم و یک لایه وسیع از افرادی را که متخصص نیستند هم با معنی مبتذلی از این واژه مواجه کنیم و آنها را در دام بیندازیم، موفق شده‌ایم! یعنی به نام معنویت و عرفان از همین خُم، خَم و می و ساقی کار را آغاز کنند و بعد تحلیل‌های خود را ارائه دهند.

در همان دهه هفتاد یکی از شخصیت‌هایی که مفصل و گسترده سلسله جلسات حافظ‌شناختی را در تهران راه انداخت، دکتر عبدالکریم سروش بود که خاطرم است در همان سال‌ها شب‌های ماه رمضان حلقه بحث‌ حافظ شناسی را آغاز کرد و بعد از آن هم به مولوی‌پژوهی روی آورد و مقالات و مباحثش در قالب کتاب هم منتشر شد.

در دهه هفتاد سلسله جلسات حافظ‌شناسی را با هدف تنزل دادن ادبیات عرفانی ایرانی ـ اسلامی به می و ساقی راه‌اندازی شد

بنابراین عقیده بنده این است که پروژه اسلام رحمانی به معنای عام و کلان پروژه‌ای است که به اندازه کافی درباره آن منابع موجود است و آگاهانه هم رقم خورده است، هدف از طرح این پروژه هم کمرنگ کردن بخشی از مناسک دین است، اینها می‌خواهند بگویند که دینداری به سجده و مهر نیست کافی است که دلت پاک باشد ، آنگاه دیندار هستی! مباحثی چون جهاد و امر به معروف و نهی از منکر، ساحت ظاهری دین که عمدتاً مناسک دین هستند را می‌خواهند از اعتبار بیاندازند و دین را صرفاً یک امر باطنی غیر متدین، غیر منضبط و غیر قابل سنجش به شمار بیاورند به گونه‌ای که دیگر نتوان ارزیابی کرد چه کسی دیندار و چه کسی غیر دیندار است ،‌چه عملی جزو مصادیق دین است و چه اعمالی از مصادیق آن نیست؟ یعنی عملاً‌ همان ادعای کلانی که سکولاریسم یعنی حذف مرجعیت دین در عرصه اجتماع دارد.

بنابراین مقام معظم رهبری هم در فرمایشات دیگرشان به درستی فرمودند که این پروژه سکولاریستی است و اساساً بدیل دین رحمانی چیز دیگری نیست. درست است که دین عین رحمت است اما زمانی که چنین واژه‌ای درباره دین اسلام مطرح می‌شود معنایش این است که این دین تنها رحمت است و در برابرش یک دین غیر رحمانی هم موجود است بنابراین این واژه متناقض نما و واژه غلطی است حال که دین صورت ظاهری، باطنی،‌ مناسکی و ضمانت اجرایی دارد و بخشی از آن بخش سخت و مدل جهادی است در نهایت پروژه اسلام رحمانی غیر منضبط و ره زن است.

*پس در برابر این گفتمان که توسط روشنفکری غربی مطرح می‌شود چه تصویر جامع و کاملی از اسلام باید ارائه داد؟

-برای دیالوگ، سنجش و مدیریت اجتماعی باید دین فقاهتی را مطرح کنیم، دین فقاهتی دینی است که مبانی، ابزار، روش‌ها و قاعده‌هایش از بستر یک روش نظیر اجتهاد به حجیت رسیده است، این دین فقاهتی است که فقهای ما پاسداران آن در طول تاریخ بوده و اکنون نیز هستند، اسلام فقاهتی هم تعامل خوبی برقرار می‌کند و هم منطق و دیالوگ روشنی دارد و حتی با کسانی که خارج از دین هم هستند سر عقلانیت آن می‌توان به گفت‌وگو نشست و احکامش را به صورت عقلانی توجیه و قابل دفاع کرد.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها