کتاب حاضر بهتازگی که از سوی نشر سخن منتشر شده، جلد دیگری است از یادداشتهای روزانه سیاستمدار و ادیب ایرانی دوره قاجار، محمدعلی فروغی که بهسفارش و درخواست ایرج افشار بهکوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش تدوین و در سال جاری منتشر شده است.
یکی از منابع اصلی و دست اول مطالعه تاریخ، خاطرات رجال مؤثر سیاسی است و یادداشت روزانه بیشک اطمینانبخشترین نوع خاطرهنویسی است. در این خاطرات فروغی رویدادهایی را شرح میدهد که هر روز با آنها روبهرو میشده است؛ روزهایی که فروغی این خاطرات را مینوشت روزهای پرالتهابی بود. یادداشتهای حاضر از ایامی است که ذکاءالملک به سمت رئیس دیوان عالی تمیز جزو هیئت اعزامی ایران برای راهیابی به کنفرانس صلح عازم پاریس شد. او در طول تقریباً دو سال (17 دسامبر 1918 تا 11 اوت 1920/ 25 آذر 1297 تا 20 مرداد 1299) اخبار و وقایع هر روز را یادداشت کرده و چون خود در مسیر جریانها بوده و به جزئیات بسیاری ورود داشته، یادداشتهایش دربرگیرنده نکتههای تازه و ناگفته فراوان درباره علل ناکامی ایران در راهیابی به کنفرانس صلح، داخل شدن ایران در مجمع ملل، روابط انگلیسها با وثوق الدوله، قرارداد نهم اوت 1919 و بعضی از رجال سیاسی ایران در آن روزگار است.
جز این، چنان که انتظار میرود، یادداشتهای فروغی حاوی فواید فرهنگی و ادبی فراوانی نیز هست. این یادداشتها نزدیک به صد سال نزد خانواده فروغی محفوظ بوده و اکنون برای نخستین بار منتشر میشود. نویسنده در این یادداشتها دید و باز دیدها و مسائلی را شرح میدهد که برای خواننده امروزی یک سند تاریخی است؛ چرا که او از یک سو وابسته به یک خانواده مهم و پرنفوذ بود که با دربار حشر و نشر داشتند و از سوی دیگر میان مردم و دانشآموزان مدارس و اهل ادب رفت و آمد داشت. به همین دلیل وقایع مربوط به دو طیف کاملاً متفاوت را بیواسطه دیده و نوشته است.
پیشتر نیز از فروغی یادداشتهایی بهکوشش زندهیاد ایرج افشار منتشر شده بود که در آن وضعیت ایران در دورهای بحرانی که از رعیت تا شاه دست بر دعا داشتند تا از شرّ روس در امان بمانند، شرح داده شده است. از سوی دیگر، مدتی کوتاه پس از دورهای که فروغی خاطراتش را نوشته است، مظفرالدین شاه فرمان مشروطه را صادر میکند، به همین دلیل این خاطرات چون تصویری از ماههای منتهی به مشروطه را نشان میدهند بسیار باارزش هستند. فروغی همچنین تحلیلی اجتماعی در خلال نوشتههایش از وضعیت روشنفکران ایران در آن زمان ارائه میدهد که از آن جمله میتوان به علامه محمد قزوینی، صور اسرافیل، سید حسن تقیزاده، امید بستن به عینالدوله، روحانیون بانفوذ تهران و نجف، رشدیه و ... اشاره کرد.
خاطرات و خطرات دوره قاجار از نگاه یک ادیب سیاستمدار
محمدعلی فروغی دردشتی، که پس از مرگ پدرش محمدحسین فروغی (ذکاءالملک)، از ادیبان و مترجمان دوره قاجار، لقب ذکاءالملک (ثانی) را دریافت کرد، تحصیلات خود را در رشته پزشکی در دارالفنون آغاز کرد ولی بعد به ادبیات رو آورد و فرهنگستان ایران را تأسیس کرد. وی چندبار وزیر، دو بار نماینده مجلس شورای ملی و یکبار رئیس دیوان عالی تمیز (دیوان کشور) شد. در 1304 پس از تصویب انقراض دودمان قاجار، که خود در آن نقش داشت، کفیل نخستوزیری شد. او نخستین و آخرین نخستوزیر ایران در دوره رضاشاه بود. وی همچنین عضویت و ریاست هیئت اعزامی ایران به کنفرانس صلح پاریس (1919) و جامعه ملل را بهعهده داشته است.
محمدعلی فروغی پس از درگذشت پدرش در 32سالگی به ریاست مدرسه علوم سیاسی برگزیده میشود که رجال و دیپلماتهای زیادی را تربیت کرد و بعدها تبدیل به دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد. او همچنین معلّم خصوصی احمدشاه بوده است. از فروغی علاوه بر فعالیتهای سیاسی، آثار ادبی ماندگاری به یادگار مانده است که از مهمترین آنها، تصحیح او بر دیوان سعدی است.
کنفرانس صلح پاریس
کنفرانس صلح پاریس نام کنفرانسی بود که از 18 ژانویه 1919 تا 21 ژانویه 1920 به طول انجامید. قرار بود در این کنفرانس کشورهای برنده جنگ جهانی اول، سهم خود را از پیروزیها تعیین کنند و ایران بهعنوان کشور «بیطرف» در جنگ که خسارتهای بسیاری از این جنگ دیده بود، با دعاوی اصلی «گرفتن غرامت» تحت یک هیئت عالیرتبه که فروغی بهعنوان رییس دیوان تمیز، مسئولیت کار حقوقی تیم مذاکرهکننده را بهعهده داشت، به پاریس رفت.
با شکست آلمان و متحدان آن در جریان جنگ جهانی اول، مقدمات امضای قرارداد پایان جنگ و ترک مخاصمه بین طرفهای درگیر فراهم آمده بود و کارشناسان مالی و اقتصادی که پس از پایان جنگ اول جهانی، به حساب هزینهها و خسارات وارده بر کشورهای متخاصم رسیدگی کرده، خسارات جنگ را بیش از ٣٣٠ میلیارد دلار برآورد کردند و برای جبران این خسارت، شرایط سنگینی را بر شکستخوردگان تحمیل کردند. از ایران تیم مذاکرهکننده برای گرفتن حق و حقوق ایرانی راهی پاریس شد که این تقریباً دو سال (١٧ دسامبر ١٩١٨ تا ١١ آگوست ١٩٢٠/ ٢٥ آذر ١٢٩٧ تا ٢٠ مرداد ١٢٩٩) به درازا کشید. کار درخور تحسین فروغی، فیشبرداری دقیق از تمامی جزییات مذاکرات است و آنچه در پاریس میگذرد.
ایران از این کنفرانس در پی گرفتن این حقوق بود: الغای فوری قرارداد ١٩٠٧، برچیده شدن گارد سفارتخانهها و کنسولگریهای خارجی در ایران، استرداد تمامی سرزمینهای بهزور گرفته شده از ایران، جبران خسارت اقتصادی ناشی از جنگ جهانی بر ایران، لغو کاپیتولاسیون و تعطیل شدن محاکم کارگزاری مربوط به رسیدگی به امور خارجیان. در حقیقت هیئت مذاکرهکننده ایرانی در پی تضمین «استقلال» و «تمامیت ارضی» کشور ایران بود که انگلستان برای آن خواب «مستعمره» دیده بود. خواستههای ایران در این کنفرانس ره به جایی نبرد چرا که شرکتکنندگان در کنفرانس صلح پاریس بر این باور بودند این کنفرانس درباره کشورهای متخاصم در جنگ است و ایران در عمل در جنگ جهانی اول اعلام «بیطرفی» کرده است. با وجود ایران، نطق فروغی در کنفرانس صلح پاریس برای تاریخ ایران باقی ماند و هرچند ایران به هیچ کدام از حقوق حقه خود نرسید اما شرکت در معاهده ورسای که سنگ بنای «جامعه ملل» را پدید آورد، سبب شد ایران بهعنوان یکی از بنیانگذاران این نهاد جهانی و بهعنوان نخستین کشور عضو مسلمان جامعه ملل بتواند نقشههای انگلستان برای تجزیه و تحتالحمایه ساختن ایران را نقش بر آب کند.
هرچند خود ظریف بیش از آنکه نگاهی سیاسی به این هدیه داشته باشد، آن را تحفهای از دوست میداند، اما نکته ظریفی در تشابه موضوعی میان هدیه و مذاکرات وجود دارد که نمیتوان از آن گذشت.