به گزارش پایگاه 598، علی بیگدلی، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «آرمان»
درباره رویکرد ایران پس از لغو تحریمها و همچنین مهم بودن امضای
توافقنامه هستهای برای دولت آمریکا میگوید: پیشنهاد من این است که باید
دولت و مقامات ارشد کشور سیاست خویشتنداری را در پیش بگیرند و همچنین ما
باید با انعطافپذیری بیشتری با مساله مذاکرات روبهرو شویم تا این مذاکرات
در نهایت منجر به امضای قرارداد شود، ضمن اینکه امضای این قرارداد برای
آمریکا و بهخصوص اوباما که در آستانه انتخابات سال آینده قرار دارند؛
بسیار مهم و امتیازآور است. آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگوی «آرمان» با
علی بیگدلی، کارشناس مسائل بینالملل است:
* ایران پس از برداشته شدن تحریمها چه رویکردی را باید در جهان و بهخصوص در مقابل گروه ۱+۵ در پیش بگیرد؟
اگر
فرض را بر این بگیریم که قرارداد در موعد مقرر امضا شود در این صورت ممکن
است که تغییراتی در رابطه ما با اروپا و بهخصوص اتحادیه اروپا بهوجود آید
اما به این مفهوم نیست که امضای قرارداد موجبات رفع اختلاف ما را با
آمریکا و اتحادیه اروپا فراهم خواهد کرد. برای اینکه مخصوصا با توجه به
صدور قطعنامههایی که از سوی شورای امنیت- که حدود ۴ قطعنامه یا به
روایتی۶قطعنامه- تاکنون علیه ایران صادر شده و در۳ مورد این قطعنامهها
موردی بوده است- در ابتدا مساله حقوق بشر، دیگری مساله دخالت ایران در
کشورهای همسایه و همچنین ساخت موشکهایی با برد بلند که میتواند اروپا را
تهدید کند - موارد ذکرشده قطعنامههایی است که هیچ نوع ارتباطی با قرارداد
ندارد و در متن توافقنامه هیچ سخنی از آنها به میان نیامده است، بنابراین
پس از اینکه قرارداد امضا شود ما اختلافاتمان با آمریکا و غرب قطعا تمام
نخواهد شد و این شروع دیگری است برای کنترل کردن این انتظار و ادعایی که
علیه ایران دارند.
* لغو تحریمها چه تغییری در وضعیت معیشت مردم میتواند به وجود آورد؟
با
توجه به اینکه میزان سرمایهگذاریمان در سالهای گذشته در نظام تولید
بسیار محدود بوده است و در آن بخش در سرمایهگذاری که در نظام تولید کشور
داشتیم وابستگیهایی که به خارج داشتیم بهطور کامل قطع نشده است، بنابراین
دو مورد از تحریمهایی که برای دولت بسیار سنگین بوده است، شامل تحریمهای
شبکه بانکی و دیگری هم تحریم فروش نفت و گاز و مشتقات است که این موارد
متاسفانه توسط کنگره آمریکا وضع شده است. بنابراین تا این موارد برطرف نشود
وضعیت اقتصادی کشور در این حالتی که الان قرار دارد ادامه پیدا خواهد کرد و
دیگر آنکه جامعه از جهت مشکلات اقتصادی به نظر من درصد تحملش به هیچ عنوان
قابل قبول نیست و به مرحلهای رسیدیم که بسیاری از کارخانهها یا تعطیل
شدند یا سطح تولیداتشان بسیار پایین آمده است و این مساله روی اقتصاد ما
بسیار اثر گذاشته و برای برطرف کردن این مشکلات حتما دولت به دنبال این است
که به شکل آبرومندانهای این قرار داد را با گروه ۱+۵ امضا کند.
* لغو تحریمها چه تاثیری روی صادرات و واردات میگذارد؟
اگر
بخواهیم تحریمها را از روی این دو جنبه مورد بررسی قرار دهیم یکی از
اضلاعش به سرمایهگذاریهای خارجی در ایران مربوط میشود که میتواند فضای
اقتصادی ما را منبسط کند و ضلع دیگرش فضای بینالمللی را باز میکند. برای
اینکه ما هم از جهت نفت و هم از جهت کالاهای غیرنفتی میتوانیم فضای جدیدی
در بازارهای جهانی و بینالمللی پیدا کرده و با آنها در این راستا مشارکت
کنیم. هر دو مساله به نفع اقتصاد ما خواهد بود؛ یعنی هم بازگشت سرمایه به
کشور و هم ورود سرمایهگذاریهای خارجی که میتواند شرایط تازهای را در
کشور به وجود آورد؛ سرمایهگذاری احتیاج به سه عنصر دارد که این سه عنصر
عبارتند از تکنولوژی، سرمایه و نیروی متخصص که با ورود این سه عنصر اقتصاد
ما قطعا میتواند متحول شود. با توجه به اینکه کشور ما کشوری ثروتمند و
پرجمعیت است.
بنابراین سرمایهگذارهای خارجی با اشتیاق بیشتری
حاضرند در ایران سرمایهگذاری کنند. از سویی هم همانطور که پیش از این بدان
اشاره کردم فضای بینالمللی اگر برای صادرات باز شود آن هم میتواند تاثیر
روشنی در رونق اقتصاد کشورمان داشته باشد؛ در نهایت گشایش اقتصادیای که
پس از لغو تحریمها ایجاد خواهد شد، نهتنها به رشد و بالندگی اقتصاد ایران
کمک میکند، بلکه امکان سرمایهگذاری بسیاری از شرکتهای اروپایی و
آمریکایی در بازار رو به رشد و در حال توسعه ایران را فراهم خواهد کرد،
موضوعی که هم به اشتغال و رونق اقتصادی ایران کمک خواهد کرد و هم سود
سرشاری را راهی جیب شرکتها و کمپانیهای غربی میکند. در شرایط تحریم، به
دلیل فشارهایی که وجود داشت، بسیاری از تولیدکنندگان و خدمات دهندگان خارجی
امکان فعالیت رسمی در کشور را نداشتند و در بهترین حالت میتوانستند به
روشهای نامتعارف بینالمللی فعالیتهای اقتصادی پراکنده خود را در ایران
پی بگیرند و از سویی بسیاری از کمپانیهای بزرگ و معتبر اروپایی که
سابقهای طولانی در بازار ایران داشتند، مجبور بودند در تبعیت و پیروی از
قوانین بینالمللی بازار ایران را ترک کرده و شاهد فعالیت گسترده رقبای
چینی و... در ایران باشند.
میتوان گفت که بیشترین اثر لغو
تحریمها بر بانکها و شرکتهای صادرات و واردات خواهد بود. از آغاز دور
جدید مناقشه هستهای ایران با غرب بسیاری از بانکها و موسسات اعتباری کشور
یکی پس از دیگری در قطعنامههای مختلف شورای امنیت شامل تحریم بینالمللی
شدند که آسیب بسیار زیادی به آنها وارد کرد. از اینرو بعضا مشاهده هم شد
که برخی از این بانکها برای فرار از ورشکستگی مجبور شدند تا عمده
سرمایهگذاریهای خود را از بخش تولید به بخشهای دیگر چون واسطهگری ببرند
که در دوران تحریم رونق خوبی پیدا کرده بود و از طرفی بسیاری از
جابهجاییهای ارزی نیز با مشکل مواجه شده بود و بانکها مجبور بودند برای
راضیکردن شرکای خود جهت ادامه همکاری با آنها، هزینههای گزافی را متحمل
شوند. رفع تحریمهای بانکی میتواند تحولی اساسی در بازرگانی، واردات و
صادرات کالا ایجاد کند، اصلا بعید نیست که با رونق گرفتن اقتصاد، بسیاری
از بانکهای اروپایی و غیراروپایی برای ورود و فعالیت در کشور به رقابت
بپردازند؛ مسالهای که البته به صدور مجوز از سوی دولت ایران نیز نیاز دارد
و باید بر اساس مصالح ملی درباره آن تصمیم گرفته شود. با این حال امکان
تهیه کارتهای اعتباری بینالمللی مثل ویزاکارت و مسترکارت در کشور چندان
دور از انتظار نیست. این موضوع دیگر منع قانونی نخواهد داشت و اجراییشدن
آن به علاقه طرفین، بستگی دارد.
* به نظر میرسد این دور از مذاکرات از حساسیت بالایی برخوردار باشد. شما این دور را چگونه ارزیابی میکنید؟
بله
همانطور که شما اشاره کردید پرونده هستهای ایران به نقطه حساس و
نفسگیری رسیده است. از طرفی در آمریکا اوباما موافقت خود را با نظارت
کنگره بر توافقنامه نهایی اعلام کرده است که این موافقت میتواند کار را
تا حدودی دشوار سازد. همچنین سایه مناقشه یمن تا حدودی بر پرونده هستهای
ایران دیده میشود.
عربستانسعودی و شیخنشینهای خلیجفارس نیز
میکوشند مذاکرات ایران و غرب را با رفتارهای خود در منطقه تحتتأثیر قرار
دهند و نتیجه مذاکرات را عقب انداخته تا بتوانند سهم بیشتری در حاکمیت
منطقه ایفا کنند. رژیم صهیونیستی نیز تلاش دارد مذاکره با ایران را به نحوی
در غرب جلوه دهد که غرب در انتها تمایلی به برداشتهشدن تحریمها علیه
ایران و حلوفصل پروندهی هستهای نداشته باشد. همچنین مذاکرات ایران با
غرب در انتخابات آینده آمریکا تأثیر مستقیم دارد و اوباما سعی دارد با
پیروزی در پرونده هستهای کارنامه مثبتی را از خود و حزب دموکرات بر جای
بگذارد و از طرفی اوباما تمایلی ندارد که توافقی را با ایران امضا کند که
در طولانیمدت منافع حزبی و جناحی خود را به خطر بیندازد.
در
نتیجه موارد فوق سبب خواهد شد تا روند مذاکرات تا حدودی بهکندی پیش رود.
از بابتی فضای داخلی مذاکرات نیز تا حدودی کند پیش میرود و مشکلاتی مانند
نحوه برداشته شدن تحریمها و جدول زمانبندی تحریمها باعث شده مذاکرات با
سرعت قبلی پیش نرود هرچند که بنا به اظهارات مقامات مذاکرهکننده ایرانی
در برخی از موارد راهحلهایی بهدستآمده است. از طرفی غرب خواهان این است
که از سایتهای نظامی ایران بازدید کند که این مهم با مخالفت مقام معظم
رهبری مواجه شده است و مذاکرهکنندگان ایران در حال حاضر سعی دارند در این
مورد اراده مقامات ایرانی را به غرب بقبولانند؛ در نتیجه بهاحتمالزیاد
مذاکرات را تمدید خواهند کرد و در طول مدت تمدید، بازرسیها و شفافسازیها
از طرف ایران صورت خواهد گرفت و بعد از شفافسازی از طرف ایران طرفین بر
رفع تحریمها توافق خواهند کرد. مقامات ایرانی تأکید دارند که رفع تحریمها
باید همزمان با امضای توافق صورت گیرد. از طرفی رئیسجمهور آمریکا به یک
زمان مکفی برای راضی کردن کنگره آمریکا برای امضای توافق نیاز دارد. در هر
صورت اگر مذاکرات تمدید شود نباید ناامید شد؛ زیرا واقعیت این است که
مذاکره با غرب در شرایطی که دولت گذشته برای ما به وجود آورده است سخت و
طولانی خواهد بود. مدتها میان مقامات ایران و غرب دیواری از بیاعتمادی
وجود داشته است که فروریختن این بیاعتمادیها زمانبر خواهد بود.
* با این تفاسیر شما افق مذاکرات را چطور میبینید؟
بعد از مذاکرات لوزان در نتیجه اظهارنظرهایی که هم در داخل ایران و هم در
داخل آمریکا شد، مقداری فضای مذاکرات با سردی مواجه شده است. جبههگیریهای
جدیدی در خاورمیانه شکل گرفته است از جمله نزدیکی عربستان سعودی و
شیخنشینان خلیج فارس با اسرائیل و یک قطببندیهای جدیدتری چون مثلث مصر و
قطر و ترکیه در خاورمیانه بهوجود آمده، که همه این مسائل به زیان مذاکرات
انجام شده بود، بنابراین آن تصمیماتی که در لوزان گرفته شد تا حدود زیادی
به دست فراموشی سپرده شد و اختلاف نظرهایی که در تصمیمات لوزان درحال حاضر
بهوجود آمده باعث شده که مذاکرات با کندی حرکت کند، الان هم آنچه از خبرها
حاکی است آقای ظریف در حال بازگشت به تهران است تا دوباره برای مذاکرات
جدیتر در وین آماده شود و بازگشت ایشان حکایت از این مساله دارد که
مذاکرات به نقطه حساس و لحظه تصمیمگیری رسیده و پیشنهاد من این است که
دولت و مقامات ارشد کشور مقداری سیاست خویشتنداری را در پیش بگیرند و با
انعطافپذیری بیشتری با مساله مذاکرات روبهرو شویم تا این مذاکرات در
نهایت منجر به امضای قرارداد شود. ضمن اینکه امضای این قرارداد برای آمریکا
و بهخصوص اوباما در آستانه انتخابات سال آینده بسیار مهم و امتیازآور
است.