مهارت آل سعود در سیاست پول خرج کردن و خریدن مزدوران حدیث مفصلی است تا جایی که تلگراف ها و نامه نگاری های وزارت خارجه سعودی نشان می دهد سران این کشور فقط با توسل به منابع مالی قادر هستند اهداف خود را تحقق بخشند.
اما نگاهی عمیق به متن اسناد محرمانه وزارت خارجه عربستان که ویکی لیکس برملا کرده است، از سطح بسیار پایین انشای دیپلمات های سعودی حکایت دارد.
از زمانی که ویکی لیکس فرصتی برای افکار عمومی فراهم کرد تا از اسناد سفارتخانه های سعودی در کشورهای مختلف جهان اطلاع پیدا کنند، روشن شد که ادبیات به کار رفته در این اسناد به خوبی بیانگر ضعف شدید نویسندگان آن از نظر نگارشی و فرهنگی است.
از بین هزارن اسنادی که ویکی لیکس فاش کرده است، دو نامه کاملا سخیف و سراسر توهم است.
نامه نخست متن ارسال شده به سعود الفیصل وزیر خارجه وقت عربستان است که در آن به تفصیل در مورد مواضع کلی رسانه های لبنان در واکنش به نامه ملک عبدالله بن عبدالعزیز به میشل سلیمان رئیس جمهور سابق لبنان توضیح داده شده است و در واقع چیزی جز دیدگاههای شخصیت های سیاسی در شبکه های تلویزیونی و روزنامه های لبنانی نیست.
اما نامه دوم که عنوان بسیار محرمانه و غیر قابل تبادل دارد، مربوط به حوادث ساختگی است که در آن ادعا شده است احمد جبریل فرمانده جبهه خلق – فرماندهی کل- به حزب الله و نیروهای سپاه پاسداران ایران کمک می کند تا در امتداد 40 کیلومتری کوههای ریاق در بقاع و در نزدیکی عرسال درمرز مشترک با سوریه پایگاهای نظامی جدیدی در لبنان ساخته شود.
اما همین عبارت «کوههای ریاق» در بقاع کافی است تا خواننده متوجه شود که نویسنده این نامه چیزی از جغرافیای لبنان نمی داند و حتی به خود زحمت نداده است بداند که ریاق در دشت گسترده ای قرار گرفته و هیچ کوهی در آن وجود ندارد.
این دو نامه نمونه ای از اشتباهات فراوانی است که در شیوه نامه نگاری ها بین وزارت خارجه عربستان و دیپلمات های آن پرده برداشته و از از نادانی و جهل نویسندگان آن حکایت دارد.
به عنوان مثال در یکی از این اسناد گفته شده است ولید جنبلاط نماینده پارلمان لبنان و دروزی ها در سوریه با استفاده از ارتباط جغرافیایی و انسانی بین منطقه دروزی نشین «راشیا» در لبنان و منطقه «السویداء» در سوریه با یکدیگر هماهنگ هستند.
این در حالی است که اشتباه بزرگ این ادعا این است که هیچ ارتباطی بین استان السویداء در سوریه و منطقه لبنانی راشیا وجود ندارد، زیرا استان های درعا و ریف دمشق حد فاصل دو منطقه مزبور هستند و این نیز نمونه دیگری از بی فرهنگی دیپلمات های سعودی است.
اما «فؤاد ابراهیم» کارشناس مسائل سعودی با استناد به مضمون نامه نگاری های دیپلماتیک عربستان تاکید کرد: هیچ اصلی برای تعیین سفیرای سعودی وجود ندارد و دیپلمات های این کشورمسئولیت هایی را برعهده می گیرند که از نظر دانشگاهی تخصص و مهارتی در آن ندارند.
به گفته وی در این خصوص چیزی که برای آل سعود اولویت دارد، این است که دیپلمات های آن همواره مانند یک خودپرداز عمل کنند و شیوه انشای آنان نیز در گزارش هایی که ارائه می دهند اهمیتی ندارد.
ابراهیم همچنین یادآور می شود، برخی دیپلمات های و کنسول های سعودی به منظور اینکه در تنگنا قرار نگیرند و ماموریت خود را انجام دهند از اطلاعات کلی که در خبرگزاری ها و رسانه ها موجود است و یا از منابعی که موثق نیستند، استفاده می کنند.
وی در توضیح این مطلب می افزاید: سفیران سعودی باید گزارش های روزانه و هفتگی خود را به وزارت خارجه و نیز مسئولان امنیتی ارائه دهند و در این خصوص تاکید شده است که محور این گزارش ها باید بر مناطق پرتنش متمرکز شود و امکان تماس با احزاب و شخصیت های سیاسی و مذهبی و رسانه ای را فراهم کند.
ابراهیم تصریح کرد: اجرای این ماموریت به شیوه انحرافی صورت می گیرد، به این ترتیب که کنسول و یا دیپلمات سعودی در بیشتر موارد به منابع کذب و غیر واقعی متوسل می شود و در نتیجه حوادث ساختگی امنیتی گزارش می شود به ویژه اینکه وزارت خارجه در مورد صحت این اطلاعات تحقیق نمی کند.
به گفته وی گزارش هایی که سفیران سعودی به سرویس اطلاعات کشور خود ارائه می دهند نیز از این قاعده مستثنی نیست، زیرا معمولا مستند به اطلاعات داخلی است که برای به دست آوردن آن کافی است پول داده شود.
به این ترتیب بی قانونی و هرج مرج حاکم بر اسناد وزارت خارجه سعودی از نظر انشاء و اطلاعات موجود در آن نه تنها بیانگر فساد موجود در عربستان است، بلکه نشان می دهد روابط این کشور مبتنی بر منافع و به دور از اصول اخلاقی است.