اظهارات محتشمیان را در ادامه میخوانید:
* ایران چهار بازی اول خود را باخت و پس از بازی با روسیه روند بردها آغاز شد.
- به نظر من در بازی های اول هم ما مشکل خاصی نداشتیم و بازی بدی را به نمایش نگذاشتیم. بچههای ما در کوران مسابقات باشگاهها بودند و طبیعی بود که نتوانند روند طبیعی خود را داشته باشند. اما چیزی که بیشتر باعث به وجود آمدن مشکلات شد، مسائل حاشیهای بود که نمیتوان به آنها پرداخت.
* جدا از مسائل حاشیهای در مسائل فنی هم مشکل داشتیم.
- طبیعتا در بازیهای اول ما هماهنگی لازم را نداشتیم.
* این مسئلهای است که برای آمریکاییها هم وجود داشت.
- تفاوت ما و آمریکا در این بود که ما در خانه آنها بازی میکردیم. در بازی جمعه و یکشنبه شب، تماشاگران عرصه را برای حریف تنگ کرده بودند. آنها به شدت تحت فشار عجیبی بودند و در تمام عمرشان این همه تماشاگر که بیاید از اول تا آخر بازی تیم را تشویق کند، ندیده بودند. به این ترتیب درست است که آمریکاییها بازیکنان حرفهای هستند ولی تفاوت در این بود که یک گروه 15-10 هزار نفری در یک زمان مشخص تیم را تشویق کنند و خسته هم نشوند. از همه مهمتر اینکه به هر حال نفراتی که در ورزشگاه هستند فامیلها و دوستهای بچهها هستند و بچهها در مقابل آنها احساس مسئولیت میکنند، لذا انگیزه و توان آنها چندین برابر میشود. بنابراین اگر همه چیز بین ما، آمریکا، لهستان و روسیه برابر باشد، طبیعی است که تیمی برنده می شود که در خانه باشد.
* یعنی ما ضرر کردیم که شش بازی اولمان را خارج از خانه برگزار کردیم؟
- درست است که ما بیرون از خانه بازی کردیم و از این طرف مشکل داشتیم ولی یک مقدار هماهنگیها بیرون از خانه به دست آمد و عملکرد تیمها را آنالیز کردیم که مثلا در آمریکا از کدام بازیکنان استفاده میکنند و قدرت خط حملهشان روی کدام بازیکن و در کدام منطقه است. زمانیکه آنها به ایران آمدند ما 6 بازی کرده بودیم و خوشبختانه دو بازیمان را هم برده بودیم که این دو بازی از نظر روانی خیلی کمکمان کرد. ضمن اینکه ما زمان و انرژی زیادی را در مسافرتها از دست دادیم. اما خوشبختانه در ایران این مسائل حل شد و کمکمان کرد. در نتیجه ضمن آنکه بچهها بهترین بازیهایشان را کردند، هیچگونه کم و کسری در انجام بازی نداشتند. من فکر میکنم این عالیترین شرایطی بود که میتوانست برای ما رقم بخورد.
* بازی با لهستان را در تهران چگونه میبینید.
- به هر حال لهستان و روسیه خیلی کار کردهاند و اصطلاحا میدان دیده هستند. ما باید این توان را بگذاریم که برای آنها هم با وضعیت موجود حاضر شویم. یعنی نقاط ضعفمان کم باشد و کم خطا باشیم. در بازی دوم مقابل آمریکا واقعا میشد ایرادی از این تیم گرفت؟ وقتی آنها آبشار میزدند مدافع ما به قول والیبالیستها توپ را زخمی میکردند (روی توپ اثر میگذاشتند تا با سرعت بالا وارد زمین نشود)، این زخمی کردن به دفاع وسط ما زمان میداد و عقب زمینیها با دقت دنبال توپ بودند و آنرا به جریان میانداختند. این عالیترین کاری بود که میشد انجام داد. اما آیا همین برنامه در زمین آمریکا هم انجام شد؟ مطمئنا خیر. امیدوارم با بازیهای خوبی که بچهها انجام دادند واعتماد به نفسشان را بالا بردند، امکان رسیدن به تیمهایی مثل آمریکا، لهستان و روسیه را داشته باشیم.
* به نظرتان مقابل روسیه کار سختی داریم؟
- ما باید همه را آمریکایی بدانیم که سال گذشته قهرمان جهان بوده است. اگر به این نتیجه برسیم که دقت را باید چاشنی کار کنیم، قطعا موفق میشویم.
* امسال گفته می شد که تعداد برد مهم است نه امتیاز.
- امتیاز که قطعا مهم است. وقتی شما 9 امتیاز گرفتید و من 8 تا! قطعا شما به مرحله بعد صعود میکنید. اما زمانیکه دو تیم در امتیازات برابر شدند، آنجا مهم تعداد برد است.
* ولی در گروه A، برزیل با امتیازات کمتر، بالاتر از ایتالیا قرار دارد.
- آن گروه را ول کنید. آنجا مثل وضعیت سال گذشته ماست. چون از آن گروه، سه تیم بالا میروند. اگر یادتان باشد سال گذشته چون ایتالیا میزبان بود از آن گروه صعود کرد و جنگ بین ما، لهستان و برزیل بود. در گروه آ، ایتالیا را هر جوری حساب کنید، صعود میکند چون ظرفیت آنها از استرالیا بالاتر است. آنجا برزیل میزبان است و قطعا صعود کرده است. صربستان و ایتالیا هم ظرفیت والیبالشان بالاتر از استرالیاست و بنابراین قطعا صعود میکند.
* نظرتان درباره مرندی، لیبروی جوان تیم ملی چیست؟
- مرندی لیبروی خوبی است که جدیدا به تیم ملی اضافه شده و امیدوارم بتوانیم با او به مراحل بالاتر صعود کنیم. ولی حق او بود که از همان بازی اول مقابل آمریکا بازی کند. ما باید پیش از این به دنبال جایگزین ظریف می رفتیم چون از سال قبل متوجه شده بودیم نیاز به جایگزین، برای او داریم.
* ظریف از برخوردها گلایه داشت.
- به هر حال یک وقتی است که شما ماشین زیر پایتان است و لاستیکش می ترکد، شما این لاستیک را عوض و لاستیک نو جایگزین میکنید. الان برخوردها این گونه شده و از همه استفاده ابزاری میکنند. این بازیکن سال گذشته خیلی به تیم ملی کمک کرد. الحق اگر او نبود ما جایگاه سال گذشتهمان را کسب نمیکردیم. من این را روی آنتن بارها و بارها گفتم، ولی اینها میگویند اگر محتشمیان خوب ما را نمیگوید بدمان را هم نگوید. شما بازی مقابل آمریکا را از تلویزیون تماشا کردید؟
* بله.
- پس شنیدید که درباره اعتراضها چه گفتم. شما وقتی اعتراضی دارید طبق قانون میتوانید ویدیو چک را درخواست کنید. خب وقتی 6 بازیکن به سمت داور میروند این چه معنی دارد؟ خب اگر کارت قرمز نشان شما بدهد، چه اتفاقی رخ میدهد؟ همه ایران از برد مقابل آمریکا خوشحال بودند ولی آیا ما اخلاق را بردیم؟ قطعا خیر. حیف است با این عملکرد خوبی که قهرمان سال گذشته را بردهایم کاری کنیم که آن شیرینی برد را از ما بگیرد. من مخالف این قضایا هستم. بیشترین مخالفان من هم میگویند محتشمیان چرا این قضایا را میگوید. هر تیمی باشد میگویم. آمریکا هم این کار را کند میگویم. مگر راجع به اسپریدونوف نگفتم؟ گفتم کاراکتر او به همین شکل است. همین یک بازی هم که نه، بازیهای مختلفی را از او دیدهام و نظرم را گفتم. باید بگویم که این آدم الگوی بچههای ما نشود. من خواستم یک لحظه روی آنتن بگویم در تاریخ ورزش ایران ما یک پهلوان داشتیم ولی تا بخواهید قهرمان داشتیم. چطور شده با این همه قهرمان اسمی از آنها نیست؟ جالب است ما الگویی به نام غلامرضا تختی داشتیم و نیازی نیست دنبالش بگردیم. اما متاسفم. یکسری مسائل است که نمیشود همه را باز کرد.
* به آب نخوردن بازیکنان آمریکا قبل از اذان برسیم. ماجرایی که خیلیها از آن استقبال کردند. این در حالی بود که ما سرود ملی این کشور را هم پخش نمیکنیم و پیش از بازی هم حسینی با لفظی مثل "ننه مرده" از آنها یاد میکند.
- ببینید این سیاست تلویزیون است و من نمیتوانم در این باره نظر بدهم. درباره لفظی هم که استفاده شده باید بگویم که این آقایان میکروفون به دست دارند و این دلیل نمیشود که توان مجریگری دارند. اتفاقا وزن تلویزیون را هم پایین میآورند.
* گفتید که بازیکنان آمریکا پیش از اذان، آب ننوشیدند.
- اتفاقا من خیلی حواسم به این بازیکنان بود. پیش از اذان گفتم ای خدا، مگر میشود اینها ندانند ما اعتقاداتی داریم و روزه هستیم. ضمن آنکه چندین هزار تماشاگر آنجا بودند و اینها اگر بروند و آب بخورند و تماشاگر چیزی را پرتاب کند یا عکس العملی رخ بدهد خیلی بد میشود. خدا را شاهد میگیرم مانده بودم چه کار کنم؟ بازیکنان که وارد شدند، تدارکات ظرفهای آب را در گوشهای گذاشتند و من هم حواسم بود که کسی سراغ نیمکت میرود؟ چون نمیشد به اینها هم چیزی گفت. من چه کاره هستم که به اینها چیزی بگویم؟ جالب این بود که اذان را که گفتند و تمام شد همه با هم سراغ آب رفتند که نشان میداد همه شان تشنه بودند. یک تیمی هر مذهب و مرامی دارد برای خودش، ولی جالب است که به ما احترام گذاشته است. این خیلی قشنگ بود و باید بپذیریم ما هم باید با اعتقادات و باورهای آنها بازی نکنیم. من آن صحنه را دیدم و این خیلی برای من حس خوبی داشت. این یعنی جایگاه ما را پذیرفتهاند و من هم روی آنتن گفتم.
* نقش کواچ را در تیم ملی چگونه دیدید؟
- ببینید به نظر من فاصله کواچ و ولاسکو خیلی زیاد است. من احساس میکنم کواچ در جاهایی که باید مدیریت داشته باشد، تیم خودش در چرخه است و کار خودش را انجام میدهد. کواچ باید افتخار کند که اینجا آمده و ایران برای آینده او، سکویی خواهد بود. کواچ 50 تا گاف داده و من فقط دوتایش را روی آنتن گفتهام.
* گفته میشد گزارشگرها یک مشکلاتی با مربیان تیم ملی دارند و اصل مشکل هم از آنجایی آغاز شد که گفتند شما انتقاد میکنید چون همراه تیم به آمریکا نرفتهاید؟
- خب این افرادی که درخواست دادند چه کسانی هستند؟ من از زمان حاج آقا یزدانی بگویم که بارها به من گفتند فلان سفر را برو. ولی گفتم نمیروم. گفتم سازمان صدا و سیما اگر بتواند مرا به مسابقات اعزام میکند. من با تیم جایی نمیروم تا سخنگوی آنها باشم. سعی کردم به عنوان یک آدم مستقل، اعتبار تلویزیون را حفظ کنم. جایی که چیزی خوب بوده را گفتهام و به تیم ملیام تعصب دارم پس هرچه لازم باشد را میگویم. اما در مسابقات باشگاهها برایم فرقی نمیکند و طرفدار تیمی نیستم. به باور خودم برای تیم ملی سنگ تمام گذاشتم.