
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا * * * شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. * * * بدون کشته شدن سرنوشت بیهوده است / شهید اگر نتوان شد بهشت بیهوده است
به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم؛ محمد باقر مفیدیکیا کارگردان نماهنگهای «بابا خون داد»، «ایستادهایم» و کارگردان فیلم داستانی «لکه» شعری را برای 175 شهید غواص دست بسته سروده است.
این هنرمند جوان تصویری از برگه دست نویس شعرش منتشر کرده که بالای آن نوشته شده: «برگه بازجویی»
متن شعر را بخوانید:
بگو از کدوم لشکر و رستهای ؟
گروهان چندم ؟ کدوم دستهای ؟
لباست مگه خاص غواصی نیست؟
چرا خاکیه ؟ ها ؟ .. چرا خستهای ؟
می گن تو شکستی خط اولو !
اونم با همین دستای بستهای
که با سیم سی ساله محکم شدن
بگو زوری بود یا خودت خواستهای ؟
بگو ! .. این سکوتت به نفع تو نیست!
نمی فهمی تحریمی ؟ وابستهای ؟
نرو ! .. اعترافی بکن لااقل ...
داره می رسه بازرس هستهای !