هنوز زمان زیادی از آغاز موج بزرگ بیداری اسلامی در منطقه نگذشته بود که عده ای از سیاسیون و به دنبال آن مردم، سراسیمه به دنبال نشانه های ظهور روانه شدند و بعضا کسانی هم ادعاهایی عجیب از ظهور خفیه موعود و عدم نیاز به اطاعت از ولی فقیه به همین بهانه مطرح کردند. در جستجوی یافتن پاسخ ابهامات مختلف ایجاد شده در زمینه نشانه های ظهور و ارتباط حوادث رخ داده با نزدیکی ظهور به حجه الاسلام و المسلمین مهدی یوسفیان رسیدیم. ایشان محقق برجسته و استاد نمونه مرکز تخصصی مهدویت، استاد نمونه مرکز جهانی علوم اسلامی (جامعة المصطفی العالمیة) بوده و از شاگردان قدیمی آیت الله مصباح یزدی در موسسه امام خمینی محسوب می شوند. متن کامل گفتگو در ذیل آمده است:
با توجه به حوادث منطقه از جمله بیداری اسلامی عظیم ملت های مسلمان و اتفاقات غرب، آیا جنابعالی به عنوان متخصص امر مهدویت ظهور را نزدیک می بینید؟
بسم الله الرحمن الرحیم؛ اگر منظور این باشد که "ظهور نزدیک هست" بر اساس روایات و تجربه تاریخ این نوع نگاه و دیدگاه های متکی بر آن غلط است. به خاطر این که امر ظهور یک پروسه زمانی را باید طی کند، یعنی یک سری اتفاقات و رویدادها باید رخ دهد تا جامعه این ظرفیت را در خود ببیند که بتواند ظهور امام زمان را در خودش تحمل کند و آن عدالت و حرکت معنوی را بتواند با ایشان طی کند. بنابراین ما چون نمی توانیم حقیقت و کنه جامعه انسانی را درست رصد کنیم نمی توانیم بگوییم با توجه به شرایط فعلی مثلا ظهور نزدیک است. کما این که در طول تاریخ هم یک سری اتفاقاتی روی دادند که مهم ترین آنها زوال حکومت بنی عباس بود که مدت چند صد سال بر جغرافیای بزرگ جهان اسلام که شاید حدود نیمی از جهان امروزی را در بر می گرفت حکومت می کردند. بنی عباس از بین رفتند اما ظهور هم اتفاق نیافتاد. پس این که ما بخواهیم بگوییم چون این حوادث در دنیای امروز رخ داده است پس ظهور نزدیک هست، هم روایات و هم تجربه تاریخی این موضوع را رد می کنند.
اما این که ما "ظهور را نزدیک بدانیم" یعنی با توجه به شرایط تصور کنیم جامعه جهانی این آمادگی را در خود احساس می کند،امری متفاوت است. این دستور روایات است که امر ظهور را هیچ گاه دور ندانید و هرگز تصور نکنید ظهور در سال های آینده اتفاق می افتد. کما این که نباید بگوییم ظهور به این زودی ها اتفاق می افتد بلکه باید بگوییم ظهور بر اساس روایات می تواند نزدیک باشد. همان فرمایش رهبر انقلاب که اویل تابستان جاری به فعالان امر مهدویت فرمودند کسانی که بگویند ظهور نزدیک است راه را به اشتباه رفته اند کسانی هم که می گویند ظهور دور است باز هم اشتباه گفته اند (نقل به معنا)، پس آن چه در روایات آمده این است که ما ظهور را نزدیک بدانیم.
نکته مهم دیگر تحولاتی است که در جامعه اسلامی رقم می خورد و گویای این است که مردم خسته شده اند و به دنبال تغییر هستند. در کشورهای اسلامی مسلمین به دنبال احیای عزت و شرف و آبروی اسلامی شان هستند و می خواهند به دنبال قرآن و سنت بروند. آنها هم مایل هستند مثل کشور ما خودشان سرنوشت شان را رقم بزنند و برای آینده بر اساس تعالیم دین برنامه ریزی کنند.
اما این که این انقلابیون آماده هستند که ظهور امام مهدی را تحمل کنند راحت نمی شود چنین ادعایی کرد. این نیاز دارد که انقلاب ها و حوادث قدری دقیق تر رصد شوند. البته قطعا خیزش هست چون ما داریم که وقتی حکومت ها ناکارآمد باشند و نتوانند مردم را مدیریت کنند بالاخره ساقط خواهند شد کما این که در فضای اروپای فعلی هم خیزش هایی با رنگ و لعاب اقتصادی دیده می شود و با حل مشکلات اقتصادی و معیشتی کل قضیه ممکن است سرانجام یابد اما شاید بتوانیم در درون این جریانات مطالباتی را مشاهده کنیم که خیلی هم برآمده از معضلات اقتصادی نباشند. غرب دچار یک سری از ناهنجاری های معنوی و فرهنگی است؛ ارزش های انسانی زیر سوال رفته است، و به همین جهت مردم احساس می کنند این زندگی آن طور که باید و شاید شرافتمندانه نیست. پس مشخص نیست که این حوادث به ظهور بیانجامد.
اما فارغ از صداهای متفاوتی که از گوشه و کنار جهان شنیده می شود اعم از تغییرخواهی، اصلاح وضعیت سیاسی و معشیتی و مشکلات فرهنگی، یک موضوع عمومیت دارد و آن میل مردم به یک تحول جدی در فضای جامعه جهانی است. اگر بتوانیم این طور رصد کنیم باید بگوییم با توجه به این شرایط تنها تئوری که می تواند جوابگوی این نیاز بشری باشد ظهور است پس تا حدی اعلام آمادگی جوامع قابل مشاهده است.
فکر می کنید مردم وظیف دارند به عنوان منتظر نشانه های ظهور را رصد کنند؟
دنبال کردن نشانه ها در روایات ذکر نشده است و اصلا معنایی ندارد. چرا که وقتی در مسیری حرکت می کنیم و برای این مسیر نشانه هایی گذاشته اند این نشانه نمی شود مخفی باشد تا مردم را ترغیب کنیم با ذره بین اطراف را جستجو کنند! این نشانه این قدر باید واضح و آشکار باشد که پویندگان راه بتوانند مسیر را بدون مشکل طی کنند و به مقصد برسند. اگر نشانه راه واضح نباشد و تفسیرها و احتمالات مختلفی را بتوان به آن نسبت داد دیگر واژه نشانه مصداقی پیدا نمی کند!
نکته دیگر این که نشانه ها یک سری رویدادهایی هستند که به صورت خودبخودی پشت سر هم در حال وقوع هستند، مثلا می گوییم یکی از نشانه ها "ندای آسمانی" است، این دیگر گشتن و پیدا کردن نمی خواهد. یکی از نشانه ها فرو رفتن لشکر سفیانی در زمین است. یکی از نشانه ها خروج یک شخصی است به نام سفیانی، این ها توضیح و تفسیر خاصی ندارد و وقتی اتفاق افتاد این قدر باید شفاف و آشکار باشد که مردم همه متوجه شوند. در واقع اصلا چنین چیزی در روایات ذکر نشده است که مردم را ترغیب کند به این که بروند و علائم و نشانه های ظهور را بیابند برعکس در روایات امده است که شما منتظر باشید یعنی آماده ظهور باشید. آمادگی برای ظهور شرایطی دارد، باید زمینه سازی معنوی برای ظهور کرد و خودسازی را فراموش نکرد. سعی کنیم لیاقت حضور در جمع یاران حضرت را پیدا کنیم و تعالیم دین را در جامعه اجرایی کنیم. تعدادی از شیعیان و محبین اهل بیت (ع) حج مشرف شده بودند...در پایان در مدینه خدمت امام باقر(ع) رسیدند، از ایشان نصیحت خواستند. امام باقر در پاسخ فرمودند: اغنیاء فقرا را دریابند و فقراء به ضعفا کمک کنند. موضوع کتمان سر را مطرح کردند به این معنا که هر حرفی را هر جایی بیان نکنند. بعد ایشان فرمودند اگر کسی به این وظایف عمل کند او منتظر است. معلوم می شود حرکت در مسیر انتظار شامل مجموعه ای از رفتارهای اسلامی است که ما انجام می دهیم یعنی وجود خودمان را آماده کرده ایم تا اگر از جانب موعود حرکتی صورت گرفت بتوانیم همراهی کنیم.
علامت هایی برای ظهور هست که وقتی این ها رخ داد همه باید توجه کنند که نشانه نزدیک بودن ظهور هستند. اصلا هم نگفته اند که این علامت ها مخفی هستند! کنار این دو بحث حرف آخر این است که اگر می خواهیم از مسیر دین واقعی، در حوادث آخرالزمان منحرف و گمراه نشویم وظیفه مردم این است که با علما همراهی کنند. اطراف کسانی که از طرف ائمه و امام زمان (عج) برای سرپرستی مردم در ایام غیبت معرفی شده اند حلقه بزنید. گوش به فرمان آنها باشید و چشم تان هم تیز باشد، در مسیر دین حرکت کنید تا از خطرها در امان باشید.
برخی می خواهند از تحولاتی که اتفاق می افتد حتما امر مهدویت را در بیاورند یعنی مدعی هستند که حتما این اتفاقات مربوط به ظهور امام زمان است. این نگاه هم حتما غلط است چرا که امر ظهور به هیچ عنوان برای هیچ کسی روشن نیست و کسی نمی تواند مدعی شود منتها انسان می تواند امیدوار باشد که این حوادث به ظهور بیانجامد ان شاء الله.
بعضی از سیاسیون مدعی هستند برای جلوگیری از تاخیر در ظهور نباید از جریان بیداری اسلامی در منطقه حمایت کرد چرا که حصول موقتی عدالت می تواند مردم را از امر ظهور دور کند. آیا چنین نگاهی منطقی است و ریشه دینی دارد؟
این حرف کاملا غلط و بر خلاف دستورات همه ادیان اسلامی است. در متون دینی به ما دستور داده شده که از همه توان مان برای اجرای فرامین الهی استفاده کنیم؛ به عقل و فطرت مان توجه کنیم و جامعه انسانی را بر اساس تعالیم دین پیش ببریم. این که ما کوتاهی کنیم و دست از دین برداریم تا ظلم و فساد زیاد شود و مردم به طرف ظهور حرکت کنند خیلی غلط بزرگی است.
یک مثال واضح می زنم؛ ما ۳۰ سال است در ایران انقلاب کرده ایم. قبل از انقلاب می دانیم که چه فضای آلوده و اختلاف طبقاتی زیادی وجود داشت. بعد از انقلاب با این که مشکلاتی داشتیم فضای اخلاقی در ظاهر بهتر بوده است؛ موج حرکت های دینی به وضوح مشاهده می شود. پیش از انقلاب که نه عدالت و نه تبلیغ دینی وجود داشت -برعکس تبلیغ مفاسد اخلاقی هم بود- مردم بیشتر به یاد امام زمان بودند یا حالا؟ آن موقع مردم بیشتر برای محقق شدن امر ظهور تلاش می کردند یا امروز؟
۳۰ سال پیش تنها موضوع دینی که مردم می دانستند دعا کردن بود و جشن گرفتن نیمه شعبان! در کدام مقطع از تاریخ ما این همه کانون های مهدوی شکل گرفته است؟ این ها همه به برکت انقلاب است. یعنی این انقلاب به مردم تفهیم کرد جامعه مهدوی چگونه باید باشد با این که انقلاب مردم ایران یک شعاعی از حکومت زیبای عدالت محور مهدوی است. آیا در زمانی که خفقان و فساد هست مردم می توانند پیرامون معارف دین تفکر کنند و پیگیر عدالت و اجرای دستورات دینی باشند یا جایی که خود حاکمیت بستر معرفت زایی و حق جویی را ایجاد می کند؟
چه کسی دنبال امام زمان می گردد؟ کسی که فساد وجود اش را فرا گرفته است یا کسی که معنویت را چشیده است و به دنبال کسب معارف والاتر است؟ انقلاب پرتوی از عدالت را در حد توان اش به ما نشان داد. شعاعی از زندگی عمومی خوب توام با زیبایی های اخلاقی را به مردم نشان داد. این مردم چون می دانند زیبایی چیست زیبایی اصلی را جستجو می کنند اما کسی که چیزی درک نکرده است نیازی هم نمی بیند.
این تصور غلط ادامه همان فکر اشتباه قبل از انقلاب است که به دنبال بسط و گسترش فساد بودند تا امام زمان بیایند. خودشان هم پیگیر بودند تا فساد کنند و بدی ها را ترویج کنند. امام خمینی رحمه الله علیه به شدت با این قضیه برخورد کردند و گفتند کسانی که در این مسیر هستند حرکت شان حرکت اشتباهی است.
حرف نگفته؟
ما نباید تا اتفاقی می افتد ناگهان تهییج شویم و حرف بزنیم و رفتار نامعقولی انجام دهیم. دین مبین اسلام راه شفاف را که برای حرکت در مسیر کمال نیازمند آن هستیم در اختیار ما قرار داده است و آن تعاونوا علی البر و التقوا است. از ما خواسته شده است تا در جاده انتظار حرکت کنیم و از تندروی و کندروی در همراهی با ولی فقیه خودداری کنیم تا ان شاء الله به مقصود برسیم.