به گزارش پایگاه 598، محمد قلی یوسفی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه در گفتگوی تفصیلی با «نسیم» با اشاره به عملکرد ضعیف سازمان مدیریت و برنامه ریزی در ماه های آغازین فعالیتش بیان کرد: نقش سازمان مدیریت و برنامه ریزی با توسعه و پیشرفت کشورها تغییر می کند، بنابراین ما نباید انتظار داشته باشیم این سازمان همچنان مانند گذشته عمل کند.
وی اقتصاد ایران را دارای مشکلات اساسی دانست و تاکید کرد: کار کرد سازمان مدیریت و برنامه ریزی یک بخشی از کل اقتصاد ایران است و شما نمی توانید انتظار داشته باشید که بقیه جاهای ایران بد عمل کند و سازمان مدیریت خوب عمل کند.
این اقتصاددان افزود: مگر بخش های دیگر اقتصاد ایران خوب عمل می کنند که سازمان مدیریت هم خوب عمل کند؟
یوسفی با انتقاد از عملکرد اقتصادی دولت یازدهم در دو سال گذشته تصریح کرد:در این دو سال بر خلاف آن چیزی که انتظار داشتیم سیاست های اقتصادی چندان مناسب نبود و معلوم نیست دولت چه فکری دارد و چه زمانی می خواهد به شعارهایی که داده است عمل کند.
بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و سازمان مدیریت پاشنه آشیل اقتصادی دولت
وی در تشریح مشکلات دو سال اخیر اقتصاد ایران گفت: در این دو سال سیاست های بانک مرکزی و بی ثبات، مشکل ساز و نامشخص بوده است و قسمت های مالیاتی و وزارت اقتصاد مانند سازمان مدیریت و برنامه ریزی بی هدف فعالیت کرده اند.
یوسفی بر همین اساس عنوان کرد: بنابراین ضعف سازمان مدیریت خیلی چیز عجیبی نیست و وقتی کل سیاست های دولت را در نظر می گیریم این انتظار را داریم که این سازمان هم مثل سایر بخش ها باشد.
وی با اشاره به و وظایف سازمان مدیریت و برنامه ریزی در دولت های گذشته یادآور شد: سازمان مدیریت در گذشته نقش هایی را ایفا کرده، بر کار دولت نظارت داشته است و در بعد تخصیص منابع و یا پروژه های عمرانی ارزیابی هایی را به دولت ارائه می کرده است.
سازمان مدیریت در دولت های قبل گلوگاه پروژه ها بود
این اقتصاددان با انتقاد از برخی مشکلات که در گذشته در ساختار سازمان مدیریت و برنامه ریزی وجود داشته است به نسیم بیان کرد: برخی از عملکردهای این سازمان در گذشته نامناسب بوده است و متاسفانه سازمان مدیریت در گذشته گلوگاهی بر سر راه پروژه ها بود که آن ها را طولانی می کرد و برایشان مشکل ساز می شد.
یوسفی افزود: در گذشته در سازمان مدیریت بعضا نظرات شخصی در پروژه ها اعمال می شد و مسئولین این سازمان بین پروژه ها برای تخصیص منابع تبعیض قائل می شدند وبه نوعی این سازمان توقفگاهی برای تخصیص منابع بود که ضربات جدی هم به پیشرفت کشور وارد ساخت.
وی با اشاره به احیای اسمی سازمان مدیریت گفت: دولت گذشته به جای اینکه این رویه غلط را اصلاح کند سازمان مدیریت را حذف کرد و دولت فعلی هم تنها اسم ان را بدون کارکرد خاصی احیا کرد.
این عضو هیات علمی دانشگاه علامه خاطرنشان کرد: مشکل اینجاست که هنوز دولت نمی داند که چه مسیری را باید طی کند، چه استراتژی را باید برای توسعه داشته باشد، نقش دولت در اقتصاد چه باید باشد، در بازار باید چطور عمل کند و نقش سازمان مدیریت در اقتصاد باید چگونه باشد.
یوسفی ادامه داد: این مسائل هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد، بنابراین ما نمی دانیم که دولت واقعا می خواهد چه کاری را انجام بدهد و در واقع دولت یازدهم در بعد سیاست گذاری سردرگم است.
وی با انتقاد از بازدهی دیر هنگام سازمان مدیریت و برنامه ریزی تصریح کرد: تاخیر در تصمیم گیری و سردرگمی ها به کشور لطمه می زند و این فرصت سوزی ها هزینه های زیادی را به کشور تحمیل خواهد کرد.
این اقتصاددان در بخش دیگری از سخنانش در خصوص وجود تفکرات نهادگرایی و اقتصاد بازار آزاد در دولت یازدهم و مشکلات ناشی از تفاوت ها در نگارش برنامه ششم توسعه بیان کرد: به عقیده من هیچ کدام از این تفکرات درون دولت وجود ندارد و اعضای تیم اقتصادی دولت نه کسانی هستند که به نهادها اعتقاد دارند و نه کسانی هستند که به بازار اعتقاد دارند.
نویخت و طیب نیا دو خط هم راجع به نهادگرایی نخواندهاند
وی در پاسخ به این سوال که با ادعای نوبخت و طیب نیا در خصوص نهادگرا بودن آن ها موافقید یا خیر عنوان کرد: نوبخت و طیب نیا دو خط هم راجع به نهادگرایی نخوانده اند و نمی دانند نهادگرایی یعنی چه؛ اگر به تمام سابقه این افراد نگاه کنید، متوجه خواهید شد که آن ها پنج خط هم راجع به نهادگرایی ننوشته اند و هیچ اطلاعی نسبت به نهادگرایی ندارند.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه با انتقاد از تقسیم بندی رسانه ها در خصوص تفکرات تیم اقتصادی دولت به نسیم تصریح کرد: نمی توان تقسیم بندی اقتصادی افراد درون دولت را به رسانه ها واگذار کرد که یک عده را نهادگرا، یک عده را نئوکلاسیک و یک عده را معتقد به اقتصاد بازار تلقی کنند، زیرا آن ها اطلاعات کافی در این زمینه ندارند.
وی برداشت اقتصاددانان داخلی را از اقتصاد مبتنی بر آموزه های بازار آزاد ناقص قلمداد کرد و یادآور شد: اقتصاد بازار مشخصه های خاص خود را دارد و مبتنی بر حاکمیت قانون است؛ شما نمی توانید در جایی که بر اقتصاد قانونی حاکم نیست بگویید اقتصاد بازار وجود دارد.
این اقتصاددان به اهداف رسانه ها در تقسیم بندی تفکرات اقتصادی درون دولت اشاره کرد و گفت: این تقسیم بندی ها به دلیل اینکه صورت گرفته است که تخصصی در رسانه ها وجود ندارد و برخی از روزنامه هم به دلایل خاصی یک تفکری را می خواهند در جامعه رواج دهند.
یوسفی افزود:رسانه ها چون اطلاعاتشان در خصوص اقتصاد آزاد و یا نهادگرایی محدود است فکر می کنند این ها در مقابل یکدیگر قرار دارند و یا هر کدام مسیر جداگانه ای می روندولی من چنین تنوع فکری را در تیم اقتصادی دولت نمی بینم.
بعد از جنگ تکنوکرات ها در تیم های اقتصادی دولت ها بوده اند
وی خاطرنشان کرد: تنها نکته مشخص این است که بعد از جنگ تحمیلی افرادی که در تیم اقتصادی دولت ها تعیین کننده بوده اند تکنوکرات هایی بودند که هنوز هم وجود دارند.
این اقتصاددان افزود: همان تفکر اقتصادی که در دولت آقای هاشمی وجود داشت تا حدودی در دوران اصلاحات و به میزان زیادی در دولت های احمدی نژاد و روحانی وجود دارد .
یوسفی در ارزیابی خود از مردان اقتصادی روحانی تاکید کرد: به نظر من تیم اقتصادی دولت و مسئولین بخش های مختلف اقتصاد کشور اختلاف نظری با هم ندارند و اگر آقای نیلی و نوبخت هم ادعایی می کنند امیدواریم که به ادعای خود عمل کنند.
نیلی تنها ادعای پیروی از اقتصاد آزاد را دارد
وی مسعود نیلی را تنها مدعی پیروی از اقتصاد آزاد دانست و به نسیم عنوان کرد: کسی که به اقتصاد بازار اعتقاد دارد می داند که بازار مبتنی بر نهادهاست و بدون وجود نهادها بازار اثر گذار نیست و نمی شود با رها کردن بازار به دنبال اقتصاد بازار باشید.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه با بیان این مطلب که " تصور نمی کنم که آقای نوبخت اطلاعی راجع به نهادها داشته باشند " خاطرنشان کرد: ایشان یک نماینده مجلس بودند و فرد با تجربه ای هستند، در کار خودشان تجربیاتی دارند ولی نباید خودشان را وارد حوزه ای بکنند که در آن صلاحیت ندارند.
یوسفی افزود: این اقتصاددانان و یا بعضا اقتصاد خوانان که در دولت حضور دارند، هر کدام نظریاتی دارند که ممکن است با هم همخوانی نداشته باشد ولی این به معنای اختلاف در تیم اقتصادی دولت برای نگارش برنامه ششم نیست.
وی تصریح کرد: کسانی که در یک تشکیلات حزب سیاسی و یا یک دولت قرار می گیرند نمی توانند با هم اختلاف نظر داشته باشند و نمی توانند علمی به قضایا نگاه کنند؛ زیرا کسی که به دولت می رود باید مثل دولت فکر کند و با دولت همراه باشد و اگر با دولت مخالفت کند که 24 ساعت هم در این نهاد اجرایی دوام نخواهد آورد.
این اقتصاددان به «نسیم» گفت: کسانی می توانند در دولت ها به عنوان مشاور، وزیر و یا مسئول یک بخش دوام بیاورند که سیاست های واحدی را پیاده کنند یا نظریات مشابهی داشته باشند، تا به نوعی توجیه گر سیاست های دولت باشند.
انتظار دولتمردان از اقتصاددانان
یوسفی با مطرح کردن با بیان این که " دولت ها اقتصاددانان را برای توجیه سیاست هایشان می خواهند "، اظهار کرد: دولت ها از اقتصادانانان می خواهند بگویند کارشان خوب بوده، اینجا برداشتشان عالی بوده و دستاوردهایشان مانند میزان افزایش سرمایه، کاهش تورم نقطه به نقطه و یا پایین آوردن بیکاری را برای مردم تشریح کنند.
وی افزود: آن ها انتظار دارند اکر وضع اقتصاد کشور بحرانی هم باشد، اقتصاددانان حامی آن ها این و ضعیت را عالی نشان دهند و اگر آن ها خواسته های دولتمردان را تامین نکنند دولت آن ها را نگه نخواهد داشت.
این اقتصاددان ادعای برخی از اقتصاددانان در خصوص نزدیک بودن تفکر اقتصادی دولت یازدهم به اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد را رد کرد و گفت: شما نمی توانید اسم روشی که دولت یازدهم در پیش گرفته است، را بازار آزاد بگذارید، زیرا در جایی که هنوز حقوق مالکیت تامین نشده است نمی توان بازار تئوری آزاد را پیاده کرد.
یوسفی افزود: وقتی در خصوص خرید، فروش و قراردادها هنوز حقوق اقتصادی به درستی رعایت نیم شود و برای وصول چک از "شرخر" استفاده می شود چگونه می توان براساس بازار آزاد عمل کرد؟
وی با انتقاد از نیلی و دیگر حامیان اقتصاد بازار آزاد عنوان کرد: این که برخی ها دوست دارند خود را طرفدار اقتصاد بازار معرفی کنند با واقعیت تطابق ندارد؛ دوست داشتن خیلی خوب است ولی وقتی شما خارج از حیطه تصمیم گیری هستید و دیگر نمی توانید شعار دهید باید بینید که می توانید عمل کنید یا خیر؟
بلد نیستید آبروی اقتصاد بازار را نبرید
این اقتصاددان خطاب به تیم اقتصادی دولت گفت: اگر نمی توانید، عمل کنید آبروی اقتصاد آزاد را نبرید زیرا دولت جای نظریه پردازی نیست.
یوسفی تصریح کرد: کسی که به هیئت دولت می آید، باید از بیماری اقتصاد ایران شناخت داشته باشد و برای معالجه آن نسخه مناسب بنویسد زیرا اینجا جای ارائه تئوری و نظریه بدون کاربرد نیست.
وی افزود: یکی از اشکالات تیم اقتصادی دولت این است که فکر می کنند باید مثل یک استاد دانشگاه یا اقتصاددان باید بنشینند شعار دهند و یا نظریه پردازی کنند.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه گفت: مردم از تیم اقتصادی دولت انتظار دارند که به جای شعار دادن بگویند که چه کاری برای اصلاح اقتصاد ایران انجام دادند و در انجام چه کاری موفق نبودند و دلیل عدم موفقیت ان ها چه بوده است.
یوسفی ادامه داد: دولت حیطه عمل، تصمیم گیری و سیاست گذاری است، بنابراین مردم انتظار دارند و اخلاق حکم می کند که دولتمردان با مردم صادق باشند.
وی برنامه ششم را با هر نوع نگارشی برای نجات اقتصاد ایران از وضعیت فعلی ناکارآمد دانست و بیان کرد: در شرایطی که اطلاعات دولت کامل نیست و یک نهاد امکان اینکه اطلاعات کافی در مورد همه روستاها شهرها و سلایق آن ها داشته باشد، نمی توان انتظار داشت که برنامه ششم توسعه مشکلات را حل کند.
این اقتصاددان وجود سازمان مدیریت و برنامه ریزی را ضروری دانست و تاکید کرد: سازمان مدیریت برای نظارت بر عملکرد دولت و جلوگیری از کارهای غیرکارشناسی باید وجود داشته باشد و در پروژه های مختلف به دولت مشاوره دهد، اما لحاظ اجرایی باید بسیار قوی تر از وضعیت فعلی عمل کند.
یوسفی با مقایسه وضعیت سازمان مدیریت و بانک مرکزی خاطرنشان کرد: در حال حاضر بانک مرکزی هم مانند سازمان مدیریت وضعیت اجرایی ضعیفی دارد و در زمینه های نظارتی ضعیف عمل کرده و نمی تواند یک سیاست مشخصی را دنبال کند به طوری که در کمال تعجب به مردم می گوید که بیایید موسسات فاقد مجوز را به من معرفی کنید!
وی افزود: احتمالا سازمان مدیریت هم چند وقت بعد از مردم خواهد خواست که پروژه هایی که بدون اطلاع این نهاد اجرایی شده اند به این سازمان معرفی کنند!
دولت برنامه ششم را به خوبی تدوین نخواهد کرد
عضو هیات علمی دانشگاه علامه نگارش برنامه درست را نیازمند یک سیاست کلان و انسجام فکری از سوی دولت دانست و عنوان کرد: در حال حاضر دولت از یک انسجام فکری خاص تبعیت نمی کند و هدف مشخصی را ندارد، بنابراین چگونه می توان انتظار داشت بدون داشتن یک هدف مشخص برنامه خوبی را به رشته تحریر در بیاورد.
یوسفی با انتقاد از مشخص نبودن هدف دولت یازدهم در اقتصاد بیان کرد: دولت ادعا می کند که رشد اقتصادی و کنترل تروم هدف آن ها در اقتصاد است در حالی که این دو شاخصه هدف نیستند، بلکه ابزارند، بنابراین تا هدف آن ها در اصلاح ساختار اقتصادی کشور مشخص نشود نمی توان انتظار داشت که آن ها برنامه ای بنویسند که روند اشتباه دولت های قبلی را اصلاح کند.