«قبر» اولين منزل و ايستگاه از ايستگاههاي بازرسي آخرت است، اگر در قبر نجات پيدا كرد، بعد از آن برايش آسانتر خواهد بود و اگر از قبر نجات پيدا نكرد، بعد از آن كمتر از قبر نيست.
سه عذاب در قبر
«يُوَكِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً يُزْعِجُهُ فِي قَبْرِهِ، وَ الثَّانِيَةُ يُضَيَّقُ عَلَيْهِ قَبْرُهُ و الثّالِثَةُ تَكونُ الظُّلمَةُ في قَبرِهِ»؛ خداوند فرشتهاي در مرگ مأمور عذابش ميكند؛ قبرش تاريك ميشود، قبرش تنگ و داراي فشار خواهد بود
اما سه عذاب روز قيامت: با خواري و ذلت و به صورت وارونه او را به صحنه قيامت ميآورند، حساب او شديد است، خداوند نظر رحمت به او نخواهد داشت.
نقش عمل انسان در برزخ چيست؟
چنانچه در مباحث متعدد اشاره شد، عمل انسان چه خوب و چه بد، در ثواب و عقاب عالم برزخ نقش دارد، به گونهاي كه اگر فرد انسان صالحي باشد بعد از سؤال و جواب و فشار قبر زندگي با نشاط و آرامبخشي خواهد داشت و اگر فرد انسان ظالم و مجرمي بوده، اعمال او منشأ عذاب وي ميشود و يا به صورت مار و عقرب درخواهد آمد.
ـ عمل مؤمن
امام محمدباقر(ع) فرمود: «اِذا ماتَ عَبدُ المُؤمِنِ دَخَلَ مَعَهُ فِي قَبرِهِ سِتَّةَ صُوَرٍ فِيهِنَّ صُورَة هِيَ اَحسَنُهُنَّ وَجهاً وَ اَبهاهُنَّ هِيئةً وَ اَطيَبُهُنَّ رِيحاً وَ اَنظَفُهُنَّ صُورَةً»
قال: «فَتَقِفُ صُورَةٌ عَن يَمِينِهِ وَ اُخرَي عَن يَسارِهِ وَ اُخرَي بَينَ يَدَيهِ وَ اُخرَي خَلفَهُ وَ اُخرَي عِندَ رِجلَيهِ وَ تَقِفُ الَّتِي هِيَ احسَنُهُنَّ فَوقَ رَأسِهِ فَاِن اَتي عَن يَمِينِهِ مَنَعَتهُ الَّتِي عَن يَمِينِهِ ثُمَّ كَذلِكَ اِلَي اَن يُؤتِي مِنَ الجَهاتِ السِّت».
قال: «فَتَقُولُ اَحسَنُهُنَّ صُورَةً مَن اَنتُم جَزاكُمُ الله عَنِّي خَيراً، فَتَقُولُ الَّتِي عَن يَمِينِ العَبدِ اَنَا الصَّلاةُ وَ تَقُولُ الَّتِي عَن يَسارِهِ اَنَا الزَّكَوة وَ تَقُولُ الَّتِي بَينَ يَدَيهِ اَنَا الصِّيام وَ تَقُولُ الَّتِي خَلفَهُ اَنَا الحَجُّ وَ العُمرَةُ وَ تَقُولُ الَّتِي عِندَ رِجلَيهِ اَنَا بِرُّ مَن وَصَلتَ مِن اِخوانِكَ»
«مَن اَنتَ؟ فَاَنتَ اَحسَنُنا وَجهاً وَ اَطيَبُنا رِيحاً وَ اَبهانا هِيئَةً، فَيَقُولُ: اَنَا الوِلايَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللهِ عَلَيهِ وَ عَلَيهِم اَجمَعِينَ.»
زماني كه مؤمن ميميرد، شش صورت داخل قبرش ميشوند كه از نظر زيبايي، درخشندگي، خوشبويي و پاكيزگي، زيباترين صورتها هستند. اين شش صورت يكي سمت راست قرار ميگيرد و بقيه سمت چپ، جلو، پشت سر، نزد پا ميايستند، يكي كه از همه زيباتر است بالاي سر قرار ميگيرد. اگر يكي از آنها از سمت راست آمد، سمت راستي مانع ميشود تا اينكه شش صورت در شش جهت استقرار مييابند.
آن صورتي كه از همه زيباتر است به آن پنج صورت ميگويد: خداوند به شما خير دهد شما چه هستيد؟
صورت سمت راست ميگويد: من نماز اين مرده در دنيا بودم، صورت سمت چپ گويد: من زكاتش بودم، صورتي كه در جلو قرار گرفته گويد: من روزهاش بودم، صورت پشت سر گويد: من حج و عمرهاش بودم، صورت نزد پا گويد: من آن خوبيهايي بودم كه اين مرده به برادر مسلمانش انجام ميداد.
بعد آن پنج صورت به زيباترين صورت ميگويند: شما كه از همه زيباتري از نظر چهره و از نظر بوي خوش و از نظر درخشندگي چه كسي هستي؟
آن صورت زيبا كه بالاي سر قرار دارد ميگويد: من ولايت و محبت به محمد و آل محمد صلواتالله عليهم اجمعين هستم.
اين شش عمل از باب مصداق و نمونه است و الا هر عمل صالحي كه انسان براي رضاي خداوند و طبق موازين ديني انجام شود، براي فرد نورانيت ايجاد ميكند.
ـ نقش ركوع در قبر
امام محمد باقر(ع) فرمود: «مَنْ أَتَمَّ رُكُوعَهُ لَمْ يَدْخُلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ»؛ كسي كه ركوع (و نمازش) را به طور كامل (همراه با حضور قلب و حواس جمع) انجام دهد، گرفتار وحشت قبر نخواهد شد.
ـ منشأ آرامش روحي در قبر
امام صادق(ع) فرمود: «يسأل الرجل في قبره فاذا اثبت، فسح له في قبره سبعة اذرع و فتح له باب الي الجنة، و قيل له، نم نومة العروس قرير العين»؛
از انسان در قبر سؤال ميكنند زماني كه خوب پاسخ داد قبرش به اندازه هفت ذراع باز ميشود، سپس در بهشت برزخي برايش باز خواهد شد و به او گفته ميشود: بخواب و استراحت كن مانند استراحت مرد و زني كه تازه با هم ازدواج كردهاند، همراه با دلي شاد و خرم.
ـ وسعت و روشني قبر
و نيز رسول گرامي اسلام(ص) در اين مورد فرمود:
«... ثُمَّ يُفْسَحُ لَهُ فِي قَبْرِهِ سَبْعُونَ ذِرَاعًا فِي سَبْعِينَ ثُمَّ يُنَوَّرُ لَهُ فِيهِ ثُمَّ يُقَالُ لَهُ نَمْ فَيَقُولُ أَرْجِعُ إِلَى أَهْلِي فَأُخْبِرُهُمْ فَيَقُولانِ نَمْ كَنَوْمَةِ الْعَرُوسِ الَّذِي لا يُوقِظُهُ إِلا أَحَبُّ أَهْلِهِ إِلَيْهِ حَتَّى يَبْعَثَهُ اللَّهُ مِنْ مَضْجَعِهِ ذَلِكَ»
(بعد از پاسخ به سؤالات نكير و منكر) قبرش به اندازه هفتاد ذراع در هفتاد ذراع باز و وسيع ميگردد و قبرش بسيار نوراني و روشن ميشود، سپس به او گفته ميشود: استراحت كن، او ميگويد: مرا رها كنيد تا بگردم و به خانوادهام اطلاع دهم كه چقدر وضع من در قبر خوب است.
مجدداً به او گفته ميشود: مانند مرد و زني كه جوانند و تازه ازدواج كردهاند در آرامش باش و بخواب، و او را از اين خواب (و آرامش و زندگي وصفناپذير) بيدار و سرگرم نميكند مگر چيزي كه از خانوادهاش محبوبتر باشد، اين زندگي همراه با آرامش ادامه خواهد داشت تا خداوند روز قيامت او را از قبر برانگيزد.
چرا در يك حديث قبرش هفت ذراع باز مي شود و در حديث ديگر ميفرمايد: قبرش هفتاد ذراع در هفتاد ذراع گسترده ميشود؟
اين اختلافات شايد به اعتبار اعمال افراد باشد، هر چه فرد عملش بيشتر و خالصتر باشد، قبرش وسيعتر خواهد بود و شايد از باب كثرت است يعني اعمال و خوب و اخلاص در عمل منشأ وسعت بسيار قبر خواهد شد و آنچه در قبر مييابد بهتر از اهل و عيال است، لذا بعد از ديدن آن نعمتها و نورانيت قبر ديگر سراغي از آنان نميگيرد.
ـ عمل كافر و ظالم
اما عمل و كار انسان كافر و ظالم در عالم قبر به صورت مار و عقرب و عذاب درميآيد، زيرا عالم قبر نشاندهنده باطن و حقيقت عمل انسان در دنيا بوده است.
اولاً: در قبر مار و عقربي نيست، هر چه هست با خودش به آنجا ميبرد. مال حرام، ظلم، با زبان نيش به ديگران زدن، با پوزخند و ابرو بالا انداختن، خندههاي معنادار، پيامكهاي خردكننده، شخصيت ديگران را شكستن و دل ديگران را به درد آوردن، اينها همه مار و اژدها و عقربهايي ميشود كه در خواب و عالم قبر به سراغ انسان ميآيد.
رسول خدا(ص) فرمود: «عذاب الكافر في قبره يسلط عليه في قبره تسعه و تسعون تنيناً، هل تدرون ما التنين، تسعة و تسون حيه لكل حية تسعة رؤوس تنهشونه و تلحشون و تنفخون في جسمه الي يوم القيامه»؛
در تفسير آيه 124 سوره طه «فان له معيشة ضنكا» آن حضرت فرمود: زندگي سخت همان عذاب كافر در قبر است به طوري كه نود و نه تّنين در قبر بر انسان كافر و ظالم مسلط ميشوند. بعد فرمود: ميداني تنين چيست؟ تنين نود و نه اژدهاست كه هر اژدهايي نه سر دارد (كه) اين اژدها تا روز قيامت كافر و گناهكار را ميگزند و با زبان او را ميليسند و سم وارد بدنش ميكنند.
رسول مكرم اسلام(ص) فرمود:
«... لو ان تنيناً واحداً منها نفخ علي الارض ما انبت شجرة ابداً، و يفتح له باب الي النار و يري مقعده فيها»
اگر يكي از اين افعي و اژدها سمش روي زمين بريزد، درخت و گياهي نميرويد و براي كافر دري به سوي جهنم باز ميشود و جايگاهش را خواهد ديد.
ـ علت نود و نه مار بزرگ در قبر
شيخ بهايي(ره) از برخي بزرگان نقل ميكند:
«لا ينبغي ان يتعجب من التخصيص بهذا العدد، فلعل عدد هذه الحيات بقدر عدد الصفات المذمومة من الكبر و الريا و الحسد و الحقد و ساير الاخلاق و الملكات الرديه، فانها تنشعب و تتنوع كثيرة، و هي بعينها تنقلب حيات في تلك النشاة»
تعجب نبايد كرد كه مارها در عالم برزخ به تعداد نود و نه تا هستند، شايد اين تعداد مارها به تعداد صفات زشتي است كه در جود انسان است مانند كبر، ريا، حسادت، كينه و بقيه اخلاقهاي زشت و پستي كه در وجود برخي قرار دارد كه اين صفات زشت به شعبهها و انواع زيادي تقسيم ميشود و همين انواع صفات پستي كه در وجود انسان است به مارها (و عقربه) در عالم برزخ تبديل ميشود.
علامه مجلسي(ره) در توجيه نود و نه مار بزرگ ميفرمايد:
«طبق حديثي از رسول خدا(ص) خداوند متصف به صد اسم رحمت است كه يكي از آن اسماء رحمت را در دنيا بين جن و انس و بهائم قرار داده و نود و نه تاي آن را به تأخير انداخته (براي روز قيامت قرار داده است) و چون كافر در دنيا خداوند را به آن اسماء رحماني نشناخت، در مقابل براي هر يك از اين 99 اسم رحماني، 99 مار قرار داده است تا كافر را در قبرش نيش بزند.»
ـ نيش مارها، همان نيش...؟!
احتمال دارد اين نود و نه ماري كه دائم انسان كافر عنود لجوج را نيش ميزنند و سم وارد بدنش ميكنند، به خاطر آن بود كه اين فرد دائم مؤمنان را با زبان و چشمك و تمسخر و قلم نيش ميزده و آنان را تحقير ميكرده، و يا با زبان و قلم جرايد و سايتها و... شبهه و شك وارد دين ميكرده و دين را نزد مردم مسموم جلوه ميداده، در عالم قبر كه حقايق تا حدودي روشن ميشود، آن نيش زبانها و قلمها به صورت مار ظاهر شده است و آن شبههها و ايجاد شكها در دين، در آن عالم به صورت سم مارها درآمده است.
در دنيا با زبانت نيشها زدي و ديگران را خوار و ذليل كردي، امروز آن نيشهاي زبانت به صورت مارهاي نيشدار درآمده است. آن روز با ايجاد شك و ترديد و مسخره كردن، دين و مؤمنان را مسموم نمودي، امروز آن شك و شبهات به صورت سمكشنده وارد جانت ميشود، و اين مطالبي است كه از روايات متعدد فهميده ميشود.
استاد علامه جوادي آملي ميفرمايد:
«البته اين برداشتها از روايت در حد احتمال است، لذا ما كه از حقايق غيب و عالم برزخ بياطلاعيم بايد در برابر اين روايات (در صورت صحت آنان) سر تسليم فرود آوريم.