تام را که حتما می شناسید. همان گربه بیچاره که همیشه باید نقش بازنده را در مقابل جری بازی کند. این گربه با تمام گربه هایی که ما در کوچه و خیابان می بینیم فرق می کند. او وقتی به دست اسپایک(سگ این کارتون) له می شود پخش زمین می شود و در واقع به یک عکس دو بعدی تبدیل می شود، بعد از چند لحظه دوباره به شکل اول برمی گردد و دوباره موش بدو گربه بدو. هیچ کدام از ما هم از دیدن این صحنه تعجب نمی کنیم. این هنر رسانه است.
رسانه استلزامات منطقی را از بین می برد و امور بسیار غیر طبیعی را برای ما طبیعی جلوه می دهد. گربه هایی که اطراف ما هستند اگر آن طور زخمی شوند دیگر مرده اند اما گربه تلویزیون اینگونه نیست. از همان کودکی باورمان شده ممکن است یک گربه بعد از آن که پخش زمین شد دوباره بلند شود و بدون ذره ای خون ریزی به راه خود ادامه بدهد. بعدها هم که بزرگتر شدیم مرد عنکبوتی و دیگر ستاره های هالیودی را می بینیم که از ساختمانهای چند طبقه می افتند و بدون هیچ دردی از زمین بلند می شوند و به راه خود ادامه می دهند. یعنی ما عادت کرده ایم قسمتی از حقیقت از آن بریده شود و به ما تحویل داده شود و ما هیچ اعتراضی نکنیم. این هنر رسانه است.
دشمن ترین دشمن ما آمریکاست. این مطلب آنقدر واضح است که نیازی به شرح ندارد. تنها اشاره به همین مطلب کافی است که ببینیم هرجا حرکتی علیه نظام اسلامی شده است یک جزء ماجرا و معمولا جزء هدایت کننده و برنامه ریز آمریکا بوده است. امروز دیگر نیاز نیست به جنگ تحمیلی و تحریم اقتصادی از اول انقلاب و سرنگونی هواپیمایی مسافری و ... اشاره کنیم. فتنه 88 را همه ما به خوبی به یاد داریم. دست دولتمردان آمریکا تا مرفق به خون هموطنان ما در خلیج فارس و شلمچه و حلبچه و چابهار و ... آلوده است. هنوز تکه های گوشت آزادی خواهان یمنی و بحرینی و عراقی زیر دندانهای آنها آشکار است.
اما همان طراحان لباس و گریمورهای هالیودی این دست و دهانهای کثیف را می شویند لباسهای خونی را بیرون می آورند کت و شلوارها و کرواتهای شیک به تن آنها می کنند و آنها را به پشت میز مذاکره می فرستند. توقع شان هم این است که ما از این جانیان به ظاهر متمدن انتظار رعایت قواعد دیپلماسی و احترام به حقوق ملتها را داشته باشیم. ما عادت کرده ایم استلزامات منطقی را نادیده بگیریم. به همان مقدار که سه بعدی شدن و راه رفتن دوباره تام بعد از له شدن غیرطبیعی است انتظار دموکراسی و دیپلماسی از کری و اوباما غیر طبیعی است و متاسفانه همان طور که آن له شدن و برخواستن دوباره تام را برای ما عادی جلوه داده اند بنا دارند با رنگ و رونق کرواتها متمدن بودن کری را برای ما عادی جلوه دهند.
آمریکا تا امروز هم هرگز دست از دشمنی علیه ما برنداشته است. لحن کلمات دولتمردان آمریکا در همین چند روز بعد از مذاکرات لوزان شاهد تازه تری بر این ادعاست.
جناب آقای ظریف! شرط اول هر مذاکره و مناظره ای آن است که انسان طرف مقابلش را بشناسد. در پشت میز مذاکره حواستان باشد کسانی که جلوی شما نشسته اند هرگز و هرگز به دنبال دادن حقتان به شما نیستند و به این امر راضی نیستند. آنها به کمتر از ذلیل شدن این ملت راضی نیستند.
به کمتر از بازگرداندن دوران پهلوی که این کشور حلقه به گوش آنها بود راضی نیستند. اگر توانستید با مذاکره از دهان اینها حقمان را بیرون بکشید که خدایتان خیر دهد اگر نتوانستید توقع نداشته باشید آنها خودشان تفضلی به شما کنند. مراقب چنگالهای خونین پنهان شده در پشت دستکشهای مخملین باشید.