بمناسبت یادواره سیامین سرداران و فرماندهان شهدای استان قم؛
گفت:"من به قصد حج بیرون آمدم و در این بیابان دزدها مرا گرفتند وتمام
اموالم را تصاحب کردند.دستم وپایم را محکم بستند و مرا به این مکان
انداختند.پنج روز گرسنگی را تحمل کردم تا اینکه در مقام دعا عرض کردم:ای
خدایی که در قرآن می فرمایی امن یجیب المضطر اذا دعاه
(سوره نمل آیه62)ای کسی که دعای مضطر را اجابت می کند و گرفتاری را برطرف
می سازد، من مضطر و بیچاره ام، به من رحم کن.تا این که خداوند این کلاغ را
به من رساند و هرروز مرا از غذا و آب سیراب میکند.
الدین فی قصص/ج3ص49