نخستین نمایشگاه ملی کتاب سبک زندگی ایرانی- اسلامی که از سه شنبه هفته گذشته کار خود را در هتل لاله تهران آغاز کرده است، یکی از همین نمایشگاههاست که ظاهرا برای ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی برپا شده است ولی گزارش زیر تنها شرح بخشی از حضور خبرنگار حلقه وصل در این نمایشگاه سرد و کم مخاطب است:
نمرهی صفر برای اطلاع رسانی و تبلیغات
اگر قرار به برگزاری نمایشگاهی باشد که مخاطب آن عموم مردم هستند، باید اطلاع رسانی آن از طریق رسانههای جمعی و همچنین امکانات محیطی مانند بیلبوردهای شهری صورت گیرد نه اینکه برای تبلیغات و اطلاع رسانی آن به یک پیش خبر ساده از زمان و مکان نمایشگاه که در خروجی خبرگزاریها قرار میگیرد، بسنده کرد. موضوعی که دقیقا در مورد نخستین نمایشگاه ملی کتاب سبک زندگی ایرانی- اسلامی اتفاق افتاده است. نمایشگاهی که پیشوند ملی را در نام خود یدک میکشد ولی حتی یک پوستر ساده هم در حوالی محل برگزاری آن دیده نمیشود چه رسد به اینکه برای آن اگهی تلویزیونی درست کنند و از بیلبوردهای بزرگ شهری استفاده کنند!
پس اگر شماهم بعد از گذشتن از یک راهروی طولانی به آخرین سالن لابی هتل
لاله رسیدید و با یک سالن خالی از بازدید کننده روبرو شدید، تعجب نکنید.
انگار قرار نیست کسی خبردار شود که چنین نمایشگاهی هست و به سراغ آن بیاید.
دسته بندی بدون قاعده و معیار
با ورود به سالن اصلی نمایشگاه با غرفههای روبرو شدیم که هرکدام با نامی خاص از دیگری متمایز شده بود؛ مثل سبک زندگی اجتماعی، سبک زندگی در خانواده و کودک ونوجوان... . اما اساسا این تقسیمبندیها با چه هدفی انجام شده است؟ اصلا آثار ارائه شده در هرکدام از این غرفهها تطابقی با نام بخش خودش دارد؟ مثلا سبک زندگی در خانواده یعنی ما «کتاب آشپزی» و «راهنمای قدم به قدم قلاب بافی» را بخوانیم و با سبک زندگی ایرانی- اسلامی در خانواده آشنا شویم؟! و یا بخشی که نام آن را «بهار زندگی، بهار کتاب» نامیدهاند و مختص ارائه آثار نفیس و گرانقیمتی مثل قرآنهای خطاطی شده و دیوان حافظ با جلد چرمی و خط اساتید خوشنویسی است، قرار است در این وانفسای مشکلات اقتصادی خانوادهها در روزهای مانده به سال نو، سبک زندگی ایرانی و سالامی را در زندگی مردم پررنگتر کند؟!
نامهایی که هرگز نشنیدهاید و نخواهید شنید!
نمایشگاهی که نام ملی را به خود گرفته است، باید همه فعالیتشهای در خور نامش باشد. گذشته از موضوع اطلاع رسانی نمایشگاه که بسیار ضعیف بود، کیفیت ارائه محصولات نمایشگاه ملی کتاب سبک زندگی ایرانی- اسلامی نیز نمره قابل قبولی کسب نمیکند. کتابهایی که در بخشهای مختلف این نمایشگاه عرضه شده است از آن دست آثاری است که به قول معروف «در دکان هیچ عطاری آن را پیدا نمیکنید!»
به جز یک غرفه که تعدادی از آثار خوب انتشارات سوره مهر و رسول آفتاب را درخود جای دادهاند، تقریبا هیچ نامی از آثار نویسندگان شاخص و انتشاراتهای شناخته شده نمیبینید و غالب کتابهای موجود در نمایشگاه در ردیف آثاری قرار میگیرند که در اصطلاح به آنها «کتابهای زرد» میگویند.
این درحالی است که حتی با یک جستجوی ساده در اینترنت نیز میتوان نام علما و اساتید بسیاری را دید که در حوزه سبک زندگی اسلامی ایرانی آثار بسیار شاخص و درخور توجهی را تولید کردهاند. برای نمونه کتاب «مفاتیح الحیات» حضرت آیت الله جوادی آملی که جای خالی آن بشدت در این نمایشگاه احساس میشد.
ستاد خبری نمایشگاه، از نامگذاری تا عملکرد
ستاد خبری یکی از اجزای لازم و ضروری هر نمایشگاهی است که وظیفه انتقال آخرین اخبار نمایشگاه را به سایر رسانهها و خبرگزاریها دارد تا اخبار مبوط به نمایشگاه بهتر پوشش داده شود. اما گویا این بخش در نخستین نمایشگاه ملی کتاب سبک زندگی ایرانی- اسلامی بیشتر جنبه تشریفاتی دارد و اصلا قرار نیست که کسی در غرفه ستاد خبری مستقر شود و اخبار نمایشگاه را برای رسانهها مخابره کند. هرچند که نباید از مسئولین این بخش ایرادی گرفت چرا که وقتی نمایشگاه کتابی در بدترین زمان ممکن، یعنی روزهای نزدیک عید نوروز که مردم یا همه درگیر خانه تکانی هستند و یا مشغول خرید عید؛ برگزار میشود و اطلاع رسانی و تبلیغات و محصولات ارائه شده در آن همه ضعیف هستند، حتی با ارائه انواع بنهای تخفیف خرید کتاب نیز دیگر نمیتوان انتظار حضور بازدید کنندهای غیر از سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وزارت ارشاد را داشت.
نفس برگزاری نمایشگاه کتاب پیرامون موضوعاتی همچون سبک زندگی بسیار شریف و پسندیده است ولی بیشتر از آن باید به این موضوع دقت کرد که تبلیغ نادرست و اشتباه خود نوعی ضد تبلیغ است. پس اگر قرار به برگزاری نمایشگاهی آن هم در سطح ملی باشد، باید به کیفیت آن در همهی حوزههای پیرامونی آن با نهایت دقت نگریست.
* احسان سالمی