به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم: گرچه در مورد تعداد نیروهای داعش آمار متفاوتی ارائه شده است اما
نکته مهم تر از تعداد مبارزان این گروه، راهبردی است که از آن برای جنگ و
اشغال شهرهای بزرگ و پرجمعیت استفاده میکند.
به گزارش پایگاه خبری
العهد، هرچند در مورد تعداد نیروهای مبارز داعش آمار متعددی ارائه شده است
اما آنچه بیش از تعداد نیروهای این گروه حائز اهمیت است، راهبرد هجومی آن و
تلاش برای اشغال شهرهای بزرگ و پرجمعیت با استفاده هرچه کمتر از نیروها در
صحنه نبرد است.
در این میان اخبار منابع آمریکایی در مورد نقشه
حمله به موصل موج نارضایتی گسترده در داخل آمریکا و عراق را به دنبال داشت،
جالب اینکه واشنگتن و بغداد فارغ از این نارضایتی ها در صدد اجرایی کردن
این نقشه بوده و بر سر مسائل و نیازمندی های لجستیکی آن اختلاف نظر دارند.
اختلاف
دو طرف بر سر مسائل لجستیکی در اصل ناشی از اختلاف بر سر ارزیابی تعداد
نیروهای داعش است به این معنی که بر اساس آخرین آمار و ارزیابی سرویس
اطلاعاتی آمریکا و کارشناسان آن در اواخر سال 2014 تعداد مبارزان داعش بین
20 تا 31 هزار نفر است.
در همین ارتباط به گفته «رامی عبدالرحمن»
مدیر دیده بان حقوق بشر سوریه داعش فقط در سوریه بیش از 50 هزار مبارز
دارد، این درحالی است که ستاد کل ارتش روسیه نیز تعداد آنان را 70 هزار نفر
برآورد کرده است .
اما به نظر می رسد بیشترین آمار از سوی ستاد
ارتش مستقر در اقلیم کردستان عراق اعلام شده و بر اساس آن که از سوی پاتریک
کوکبیرن در روزنامه اندیپندنت منتشر شد، تعداد جنگجویان داعش 200 هزار نفر
است.
واقعیت این است که برای اینکه این آمار منطقی و عقلانی باشد، باید در ابتدا دو عامل مهم را در نظر گرفت:
نخست: مساحت جغرافیایی که داعش به اشغال در آورده و تعداد جمعیت این مناطق.
دوم: تعریف کلمه مبارز و اینکه منظور از آن چیست؟
داعش:
بر
اساس عامل نخست باید توجه داشت که مساحت عراق بالغ بر 440 هزار کیلومتر
مربع است که داعش تقریبا یک سوم آن یا 145 هزار کیلومتر را به اشغال در
آورده است.
مساحت سوریه نیز حدود 185 هزار کیلومتر است و در آنجا نیز داعش حدود یک سوم آن یا 60 هزار کیلومتر مربع را به اشغال در آورده است.
به عبارت دیگر کل مساحتی که اکنون داعش در عراق و سوریه در اشغال دارد، حدود 205 هزار کیلومتر مربع است.
برای
ارزیابی تعداد جمعیت موجود در این مناطق نیز باید مهاجرت ساکنان این مناطق
را نیز در نظر داشت، به این معنی که آمار موجود در این خصوص نشان می دهد
که تعداد جمیعت این مناطق تقریبا شش میلیون و 147 هزار نفر است به این
ترتیب که از این تعداد حدود سه میلیون و 9000 هزار نفر در عراق و حدود دو
میلیون و 147 هزار نفر در سوریه هستند.
با این توضیحات می توان از عامل نخست گذشته و به عامل دوم پرداخته و این سوال را مطرح کرد که منظور از مبارز یا جنگجو چیست؟
اگر
منظور از آن تمام نیروهای وابسته به داعش مانند پلیس، نیروهای مرزی،
نهادهای مختلف امنیتی و قضائی و نظارتی و غیره به اضافه مبارزان میدان جنگ
است، آمار آمریکامبنی بر اینکه تعداد مبارزان داعش بین 20 تا 31 هزار نفر
است، بسیار دور از منطق است، زیرا مناطق با این گستردگی و جمعیت ساکن در آن
را نمی توان با 30 هزار نیرو اداره کرد، به ویژه اگر مناطق پرتنش را نیز
در نظر گرفت که نیروهای امنیتی به منظور بازپس گیری آن همواره در حال حمله
به آن هستند.
مقایسه تجربه افغانستان با شیوه عملکرد داعش
به
نظر می رسد تجربه افغانستان در این مورد شاهد خوبی باشد زیرا به عنوان
مثال حدود 30 هزار سرباز آمریکایی، انگلیس و دانمارکی با پشتیبانی ارتش و
نیروهای پلیس افغانستان منطقه هیلمند و نیمروز در افغانستان را با جمعیت
حدود یک میلیون و 600 هزار نفر مورد حمله قرار دادند تا آن را تحت کنترل
خود در آورند.
نکته مهم اینکه باید توجه داشت که نیروهای غربی
تکنولوژی نظامی جدید و پیشرفته در اختیار دارند و با استفاده از آن قادرند
بدون نیاز به نیروهای زیاد مناطق کوهستانی را تحت نظارت داشته باشند و این
چیزی است که داعش در اختیار ندارد.
تلاش داعش برای اشغال شهرهای بزرگ
از
سوی دیگر با نگاهی به شیوه نبرد داعش و محورهای هجومی آن نکته مهم دیگری
مطرح می شود و آن اینکه این گروه اغلب در تلاش برای اشغال شهرهای بزرگ است و
شاهد ما نیز رخدادهای عراق و اشغال استان نینوا است به این ترتیب که پس از
اشغال نینوا، موصل و تکریت و سایر شهرها به سرعت به اشغال در آمدند.
در
منطقه عین العرب نیز داعش عملکرد مشابهی را در پیش گرفت به این معنی که در
پی سقوط سریع روستاهای این منطقه کوشید وارد این شهر شده و آن را به اشغال
در آورد.
درک استراتژی هجومی داعش نشان می دهد، این گروه معتقد است
که حفظ روستاهایی که تراکم جمعیتی اندک و مساحت زیادی دارد، نیازمند
نیروهای زیادی است، در حالی که با توجه به ماهیت نبرد در شهرهای بزرگ، حفظ
شهرهای پرجمعیت و آباد به نیروهای کمتری نیاز دارد زیرا در آنجا جنگ های
خیابانی رخ می دهد که بر خلاف مناطق باز به نیروهای زیادی نیاز ندارد.
به این ترتیب در اصل شهرهای بزرگ به مثابه دژ و خط دفاعی برای مناطق باز پشت سر خود به شمار می آید.
با
توجه به این توضیحات می توان دلیل فروپاشی گسترده در بین نیروهای داعش و
موفقیت نیروهای دفاع مردمی کُرد در آزادسازی تعداد زیادی از روستاهای اطراف
عین العرب را درک کرد.
بنابراین با توجه به مساحت گسترده ای که
داعش به اشغال خود در آورده به وییه مناطق آباد و پرجمعیت روشن است که آمار
آمریکا بسیار پایین بوده و تردید برانگیز است.
با توجه به تعداد
سربازان داعشی در رقه واقع در شمال شرق سوریه و نینوا و الانبار در عراق و
جمعیت ساکن در این مناطق می توان گفت که آمار 200 هزار نفری در مورد
نیروهای داعش، رقم قابل قبول و منطقی به نظر می رسد البته به این شرط که
منظور از این تعداد تمام نیروهای داعش شامل نیروهای امنیتی، نظارتی، قضائی و
غیره باشد.
اما آمار دیگر یا همان 50 هزار نفر نیز اگر منظور از آن
نیروهای مبارزی باشند که در سطح قابل قبولی آموزش دیده اند، منطقی و قابل
قبول است.
15 هزار نیروی مبارز
با
در نظر گرفتن اینکه داعش نیروهای مبارز خود را با توجه به شدت درگیری
مناطق مختلف و میزان اهمیت آن، جابجا می کند به نظر می رسد که این گروه
نیروی رزمی دارد که محور عملیات هجومی و چه بسا دفاعی آن به شمار می آید و
این نیروها را در سایر جبهه ها جابه جا می کند و تعداد تقریبی این نیروها
نیز حدود 15 هزار نفر است.
با توجه به این رقم می توان گفت، ادعای
فرماندهی مرکزی آمریکا مبنی بر هلاکت شش هزار داعشی با فرض اینکه صحت هم
داشته باشد، بی شک شامل نیروهای رزمی آن نیست، زیرا این رقم تقریبا نیمی از
همان 15 هزار نفر است و اگر درست بود، داعش از هرگونه حمله تاثیرگذار
ناتون می ماند و البته ناتوانی داعش در آغاز عملیات میدانی مهم نیز ناشی از
تحولات رزمی و لجستیکی نیروهای عراقی شامل ارتش و نیروهای مردمی و عشایر
است نه ضعف هجومی داعش.
در واقع ارزیابی های آماری نیروهای داعش از
این نظر اهمیت دارد که اکنون مقدمات نبرد بزرگ علیه این گروه در جریان است
از همین رو باید یک عدد تقریبی در مورد تعداد مبارزان آن را در نظر گرفت
تا بتوان برای مقابله با آن آماده شد.
بنابراین اگر ارزیابی های
آمریکا را دقیق تر از سایر آمار موجود در این خصوص بدانیم و ادعای آن مبنی
بر هلاکت شش هزار مبارز داعشی را نیز در نظر داشته باشیم، نتیجه این است که
داعش بیش از 40 درصد نیروهای خود را از دست داده است.
اما اگر آمار
یکصد هزار نیروی داعشی قادر به حمل سلاح را درست بدانیم و در نظر داشته
باشیم که از این تعداد 50 هزار نفر در سطح قابل قبولی آموزش دیده اند و 15
هزار نفر نیز نیروی رزمی هستند، بنابراین کشته شدن شش هزار نفر تعداد بسیار
کمی از کل نیروهای داعش به شمار می آید.
به هر حال صرف نظر از
تعداد دقیق مبارزان داعش نکته مهمی که باید آن را در نظر داشت و به آن
اهمیت داده و در اولویت قرار داد این است که نیروی اصلی داعش در شهرهای
بزرگ متمرکز است از همین رو هرگونه ضعف و فروپاشی در این شهرها بی شک سقوط
کامل و سریع روستاهای حومه را به دنبال خواهد داشت و همین جاست که اهمیت
نبرد موصل روشن می شود.