امام حسن مجتبی عليهالسلام:- در خصوص آداب سفره- آداب سفره دوازه تاست که چهارتاى آنها واجب است، چهارتای آن سنت و (مستحب) و چهار تا از باب رعايت ادب مىباشد. امّا آن چهارتا كه واجبند: معرفت، خشنودى، نام خدا بر زبان آوردن و شكرگزارى، و آن چهار كه سنّت است: دست شستن پيش از غذا خوردن، نشستن بر طرف چپ (بدن)،با سه انگشت غذا خوردن و انگشتها را پاک کردن و امّا آن چهار كه از باب رعايت ادب مىباشد: خوردن از آنچه در جلوى توست، كوچك گرفتن لقمه، خوب جويدن غذا و كمتر نگاه كردن به صورت مردم.
متن حدیث:
الإمامُ الحسنُ عليهالسلام:
فِي المَائدةِ اثْنَتَا عَشرَةَ خَصْلَةً يَجِبُ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ أنْ يَعْرِفَهَا : أرْبَعٌ مِنْها فَرْضٌ ، وَ أرْبَعٌ سُنَّةٌ ، وأرْبَعٌ تأدِيبٌ. فَأمَّا الفَرْضُ: فَالمَعْرِفَةُ، وَالرِّضَا، وَالتَّسْمِيَةُ، وَالشُّكْرُ. وَأمَّا السُّنَّةُ: فَالوُضُوءُ قَبْلَ الطَّعَامِ، والجُلُوسُ عَلَى الجَانِبِ الأيْسَرِ، والأكْلُ بِثَلاثِ أصَابِعَ. وَلَعْقُ الأصَابِعِ. وَأمّا التَّأدِيبُ: فَالأكْلُ مِمَّا يَلِيكَ، وَتَصْغِيرُ اللُّقْمَةِ، وَتَجْوِيدُ المَضْغِ، وَقِلّةُ النّظَرِ فِي وُجُوهِ النّاسِ.
«وسائل الشيعه،ج16،ص 539»
امام حسن مجتبی عليهالسلام:- در خصوص آداب سفره- آداب سفره دوازه تاست که چهارتاى آنها واجب است، چهارتای آن سنت و (مستحب) و چهار تا از باب رعايت ادب مىباشد. امّا آن چهارتا كه واجبند: معرفت، خشنودى، نام خدا بر زبان آوردن و شكرگزارى، و آن چهار كه سنّت است: دست شستن پيش از غذا خوردن، نشستن بر طرف چپ (بدن)،با سه انگشت غذا خوردن و انگشتها را پاک کردن و امّا آن چهار كه از باب رعايت ادب مىباشد: خوردن از آنچه در جلوى توست، كوچك گرفتن لقمه، خوب جويدن غذا و كمتر نگاه كردن به صورت مردم.
متن حدیث:
الإمامُ الحسنُ عليهالسلام:
فِي المَائدةِ اثْنَتَا عَشرَةَ خَصْلَةً يَجِبُ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ أنْ يَعْرِفَهَا : أرْبَعٌ مِنْها فَرْضٌ ، وَ أرْبَعٌ سُنَّةٌ ، وأرْبَعٌ تأدِيبٌ. فَأمَّا الفَرْضُ: فَالمَعْرِفَةُ، وَالرِّضَا، وَالتَّسْمِيَةُ، وَالشُّكْرُ. وَأمَّا السُّنَّةُ: فَالوُضُوءُ قَبْلَ الطَّعَامِ، والجُلُوسُ عَلَى الجَانِبِ الأيْسَرِ، والأكْلُ بِثَلاثِ أصَابِعَ. وَلَعْقُ الأصَابِعِ. وَأمّا التَّأدِيبُ: فَالأكْلُ مِمَّا يَلِيكَ، وَتَصْغِيرُ اللُّقْمَةِ، وَتَجْوِيدُ المَضْغِ، وَقِلّةُ النّظَرِ فِي وُجُوهِ النّاسِ.
«وسائل الشيعه،ج16،ص 539»