به گزارش پایگاه 598 به نقل از تراز؛ اینیک ادعای ساده و بدون استناد نیست. ایرانیان بیش از هر ملت دیگری و بهویژه بیش از استاندارد جهانی در هدر دادن منابع غذایی، انرژی و ... خود پیشتازند، درحالیکه میزان درست استفاده از منابع، یکی از پیششرطهای توسعه هر کشور است در دین مبین اسلام نیز به درست مصرف کردن اشاره و تأکید شده است. بنا به آمار منتشره مصرف سرانه آب، انرژی، دارو، نان و دیگر مواد غذایی و صرف وقت برای انجام یك كار معین در ایران، چند برابر استانداردهای جهانی است.
امروزه در رسانه میشنویم و میخوانیم که ایران تا ۱۰ سال آینده واردکننده انرژی خواهد شد، میزان مصرف در کشور دو تا سه برابر استاندار جهانی است، آب نداریم، تابستان باید منظر خاموشی برق باشیم و ... . اینها همه هشدار است که به جامعه ایرانی داده میشود؛ اما چرا مسئولین این هشدارهای نگرانکننده را اعلام میکنند آیا برای اینکه به جامعه نگرانی تزریق کنند؛ نه.
اینها نشانه از این است که میزان مصرف در کشور ما بسیار بالاست. بهطور مثال اکنون و خصوصاً بعد از مهرماه که میزان بارندگی در سال آبی جدید نسبت به سال قبل ۲۵ درصد کاهشیافته و این برای کشوری مثل ما یک هشدار است که اگر درست مصرف نکنیم باکم آبی و یا حتی بیآب مواجه خواهیم شد.
اما سؤالی مطرح میشود آیا واقعاً مصرف در ایران بیش از استاندار جهانی است و اینکه مردم فقط مسئول هستند؟ قطعا بر پاسخ به سوال اول باید گفت بله، اما این که فقط مردم مسئول هستند نه و همه جامعه باید در درست مصرف کردند سهیم باشند البته مردم به عنوان مصرف کننده نهایی بقش بسزاریی دارند.
اما میزان هدر دادن منابع در ایران، بهخوبی یکی از علل عدم توسعه واقعی و کیفی کشور را نشان میدهد؛ عاملی که اتفاقاً در این نوبت بر عهده دولتمردان یا سیاستهای نادرست آنان نیست، بلکه زاییده نگرش مردم در زندگی فردی و اجتماعی خود است. رویکرد مردم به استفاده از منابع که بهتدریج در خلال سالیان شکلگرفته است، بهآسانی هم از بین نخواهد رفت؛ اما بررسی و یادآوری آن، همواره تلنگری است بر اینکه حرکتی برای اصلاح آن از سوی مردم انجام بگیرد.
بهعنوانمثال سرانه مصرف سالیانه نان در ایران ۱۶۰ و در جهان ۲۵ كیلوگرم است! به این معنا كه مصرف ایرانیان شش برابر جهان است و یا اینکه در بحث انرژی میزان مصرف برق در ایران ۳ برابر، در آب ۲ برابر، در بنزین ۶ برابر، در گاز ۳ برابر میانگین جهانی انرژی مصرف میشود که بهطورکلی میتوان گفت بهطور متوسط ایران حدود چهار برابر میانگین جهانی انواع انرژیها را مصرف میكند.
به طور مثال سهم گاز در تأمین انرژی این بخش به تأمین گرمایش و آب گرم ساختمانها مربوط میشود و ٢٨ درصد از کل مصرف نهایی انرژی کشور به میزان ٣٠٠ میلیون بشکه نفت خام به این بخش اختصاص مییابد که اگر این میزان را با توجه به قیمت های امروزی نفت بشکه ای ۶۰ دلار در نظر بگیرید رقمی بالغ بر ۱۸هزار میلیون دلار خواهد شد. این نشان میدهد میزان مصرف انرژی در ایران به نسبت دیگر کشورهای دنیا نگرانکننده است.
شدت مصرف انرژی در ایران ۹ برابر ژاپن و نروژ، ۷ برابر کشورهای پیشرفته اروپایی، ۳ برابر عربستان سعودی و ۴ برابر ترکیه و متوسط جهان است. کشور ما با جمعیت یک درصد دنیا بیش از ۴ درصد از میزان گاز دنیا را مصرف میکند که حدود ۴۰ درصد از کل گاز مصرفی کشور در خانهها مصرف و سالیانه حدود ۱.۶ درصد نیز به مصرف انرژی کشور افزوده میشود و اگر روند مصرف به همین منوال صورت پذیرد بهطورقطع تا سال ۱۴۰۴ ایران به یک واردکننده بزرگ انرژی تبدیل میشود. ایران ازنظر مصرف روزانه آب توسط هر فرد در فهرست کشورهای پرمصرف دنیا قرار دارد یا اینکه تهران با مصرف حدود ٩٩ میلیون لیتر بنزین در هفته، ازنظر سرانه مصرف بنزین، رکورددار شهرها و کلانشهرهای جهان است.
بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول، ایران دومین کشور جهان ازنظر پرداخت یارانه انرژی با رقم ۳۷ میلیارد دلار هست. مصرف سرانه انرژی در ایران به ازای هر نفر بیش از ۵ برابر مصرف سرانه کشوری مانند اندونزی با ۲۲۵ میلیون نفر جمعیت، ۲ برابر چین با یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت و ۴ برابر کشور هند با یک میلیارد و ۱۲۲ میلیون نفر جمعیت است که با مقایسه شاخص شدت مصرف انرژى در ایران با بسیارى از کشورهاى جهان، شاهد وضعیت ناهنجار بهرهبرداری انرژى هستیم.
اینکه ایران ازلحاظ منابع فسیلی در رده نخست جهان قرار دارد اما به دلیل بالا بودن شدت انرژی، ایران در رده یازدهم مصرف انرژی در جهان قرار دارد، اما باید با افزایش ظرفیتهای صادراتی و کاهش مصرف داخلی، شدت انرژی را کاهش دهیم. انرژی مصرفشده کشور در سال ٩١، با در نظر گرفتن معیارهای استاندارد جهانی، در حدود ١٢٥ میلیارد دلار بوده درحالیکه این رقم میبایست ٤٥ میلیارد دلار میبود که بهاینترتیب معادل ٨٠ میلیارد دلار انرژی در کشور تلفشده است.
بر اساس اعلام سازمان مدیریت و برنامه در برنامه پنجم توسعه کشور برای بخشهای مختلف، شاخصهایی برای اندازهگیری میزان بهرهوری در نظر گرفتهشده بود. میزان بهرهوری انرژی در ایران، شرایط مناسبی ندارد، زیرا از دهه ٤٠ تاکنون شاهد کاهش این میزان بودهایم. میزان بهرهوری با رشد تولید ناخالص داخلی کشور ارتباط تنگاتنگی دارد و با افزایش بهرهوری، تولید ناخالص داخلی افزایش مییابد و عکس این موضوع نیز صدق میکند.
به همین دلیل امروز چالش بهرهوری انرژی یکی از مهمترین مشکلات کشور است و در صورت ادامه کاهش میزان بهرهوری انرژی، آینده سختی در انتظار ما خواهد بود. روند شدت مصرف انرژی در کشور بسیار بالا است، بنابراین در چنین شرایطی، بهرهوری انرژی در کشور رو به افول بوده است.
باید قبول کرد که شدت مصرف انرژی در ایران سه برابر بالاتر از متوسط شدت انرژی در دنیاست. در دنیا بهطور متوسط برای تولید ۱۰۰۰ دلار تولید ناخالص داخلی ۰.۱۹ تن معادل نفت خام انرژی مصرف میشود در ایران، برای تولید هر هزار دلار تولید ناخالص داخلی ۰.۶۳ تن معادل نفت خام انرژی مصرف میشود. بر این اساس بررسی در بین ۱۳ کشور دنیا نشان میدهد که شاخص شدت مصرف انرژی در ایران بالاتر از سایر کشورهاست. پس از ایران، روسیه و عربستان سعودی با شدت مصرف انرژی ۰.۵۳ و ۰.۵۱ بالاترین مصرف انرژی را به خود اختصاص دادهاند. همچنین ژاپن، فرانسه، انگلستان و آلمان در بین این کشورها پایینترین شدت مصرف انرژی را با شاخص ۰.۰۹ به خود اختصاص دادهاند. یکی از دلیل مصرف بیرویه انرژی در کشور پایین بودن قیمت آن است و این دلیل موجب میشود مصرفکنندگان خانگی، صنایع و خدمات به تحقق اهداف راهبردهای سیاستهای انرژی تدبیر شده توجه نکنند. سال ۸۹ با اجرایی شدن مرحله اول هدفمندی یارانهها شاهد بهبودی در شاخصهای مصرف انرژی بودیم اما در ادامه کار، شاخصهای مصرف انرژی به قبل برگشت و بدتر شد. در سال ۹۰ به ازای هر نفر ایرانی در داخل کشور ۰.۹۳ تن معادل نفت خام انرژی مصرف میشد که ۵ برابر هند و پاکستان، دو برابر چین و ترکیه و ۰.۶۸بیشتر از متوسط مصرف سرانه انرژی در جهان است. سطح رفاه و برخورداری مردم جامعه نشان میدهد این میزان مصرف انرژی بسیار بالاست و بهطور نمونه با توجه به سطح بالای رفاه اجتماعی و توسعه صنعتی در کره جنوبی و ژاپن مصرف سرانه انرژی آنها ۰.۲۶درصد از ایران بیشتر است. در سال ۹۰ شاخص شدت مصرف انرژی در ایران ۶۱۹ و نیم تن معادل نفت خام بر میلیون دلار بود که ۹ برابر ژاپن و نروژ، ۷ برابر کشورهای نوظهور و در حال توسعه OECD، ۵ برابر ترکیه، ۳ برابر عربستان و ۴ برابر متوسط شاخص شدت مصرف انرژی دنیاست و نابسامانی ملی در بخش انرژیداریم.
این در حالی است که قانون هدفمندساز یارانهها در ۵ سال پیش باهدف جلوگیری از مصرف بیرویه بخصوص حاملهای انرژی و افزایش بهرهوری اجرا شد اما بنا بر اعلام وزارت نفت شدت انرژی کشور در چهار سال گذشته نهتنها کاهش نیافته بلکه بر مقدار آن افزودهشده است.
سیاست قیمتی اجرای قانون هدفمندی یارانهها بود و سیاست غیر قیمتی اجرای سیاستهای اصلاح الگوی مصرف است که متأسفانه تا سال گذشته مسکوت بود و موردتوجه قرار نگرفت.
بر اساس این گزارش در یک سال پیش سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شد که در سه بند ٤، ٨ و ١٥ از این سیاستها، موضوع بهینهسازی مصرف و کاهش شدت انرژی مورد تأکید قرارگرفته است. پیش از آن نیز در سال ٨٨ ایشان دربند هفت سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف دستیابی به هدف کاهش ٥٠ درصدی در شدت انرژی را تا پایان برنامه ششم توسعه ترسیم کردهاند، باوجود اقدامهای صورت گرفته از سوی مجلس در تصویب قانون ٧٥ مادهای اصلاح الگوی مصرف انرژی اجرای آن در سالهای بعد بهطورجدی پیگیری نشد و نتیجه آن شد که شدت انرژی کشور نهتنها روند کاهشی نداشت بلکه در چهار سال گذشته بر مقدار آن افزودهشده است.
بر اساس دستور مقام معظم رهبری شدت انرژی باید تا پایان برنامه پنجساله ششم اقتصادی کشور به نصف کاهش یابد، بااینحال شدت انرژی سال پایه یعنی سال ١٣٨٩ که یک بشکه معادل نفت خام به ازای تولید ناخالص ملی یکمیلیون ریال به ارزش ریال سال ١٣٨٣ بوده است که این رقم باید به نیم بشکه معادل نفت خام به ازای یکمیلیون ریال تولید ناخالص ملی کاهش یابد. تحقق هدف یادشده یعنی اینکه در سالهای باقیمانده تا پایان برنامه ششم توسعه مصرف انرژی باید ٦ هزار و ٢٠٠ میلیون بشکه معادل نفت خام کاهش یابد.
برای رسیدن به چنین هدفی به حدود ٢٣٠ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز است که ارزش میزان انرژی صرفهجویی شده آن، بسیار بیشتر از آن یعنی بیش از یک هزار میلیارد دلار در طول دوره طرحهای بهینهسازی خواهد بود که با اجرای آن ۵/۳ میلیون فرصت شغلی تخصصی و مولد ایجاد میشود.
البته در ارتباط با مصرف بهینه سوخت سال گذشته دولت و مجلس در قالببند ق تبصره ٢ قانون بودجه سال ٩٣ سازوکار ابتکاری برای اجرای طرحهای کلان بهینهسازی مصرف انرژی ارائه کرد که سرآغازی برای ایجاد کسبوکار مولد در این حوزه است که بر اساس این حدود ۱۰۰ میلیارد دلار در بحث صرفهجویی در سوخت سرمایهگذاری میشود.