
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِاللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَاللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُاللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دلهای شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانههای [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن میسازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشتهى يزدان / با همه مردمان با ايمان
مطهر بن طاهر مقدسى(از مورخان قرن ششم) میگوید: در تورات آمده است که
یوسف در ۱۲۰ سالگى درگذشت و او با زلیخا ازدواج کرده بود و از او دو فرزند
داشت، نخست افرایم بن یوسف که جدّ یوشع بن نون، ولیعهد موسى پس از او، بود و
دیگرى منشا بن یوسف پدر موسى، دوست و مصاحب خضر، چنانکه اهل کتاب
برآنند.[1]
پی نوشت: