بعد از جنگ 33 روزه 50 میلیون شیعه شدند

به گزارش پایگاه 598 به نقل از «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ منوچهر محمدی با اشاره به کلامی از مقام معظم رهبری گفت: جا دارد که یک نگاه کلان به این انقلاب اسلامی بیندازیم، نگاه های جزئی، نگاه به حوادث میانه به افت و خیزها خیلی گویا نیست، باید نگاه کلان به انقلاب اسلامی در سطح افکار عمومی زنده شود. نگاه خرد به دستاوردهای انقلاب اسلامی همواره چالش بر انگیز است، این سوال مطرح می شود که اگر انقلاب اسلامی جاده ساخته است، پیشرفت علمی کرده است، از کجا مشخص است که اگر انقلاب اسلامی هم صورت نمی گرفت باز هم رژیم قبلی می توانست این کارها را انجام دهد؟ بنابراین ما باید دستاوردهایی را مطرح کنیم که ملهم از انقلاب است، یعنی بتوانیم ثابت کنیم اگر انقلاب نبود این دستاوردها وجود نداشت.

وی با اشاره به فرموده رهبری در مورد دستاورها گفت: ایشان دستاوردها را در 4 سطح متفاوت ملی منطقه و جهانی و تاریخی می دانند. کتاب در این موضوع هم با نام «دستاوردهای انقلاب اسلامی» انتشارات معارف چاپ شده است.

محمدی دستاوردهای ملی را بازگو کرد: منظور از دستاوردهای ملی در داخل کشور است، ما دو دستاورد بزرگ را می توانیم احساء کنیم که در سطح کشور داشتیم،اولین مورد ایجاد یک نظام سیاسی دینی کارآمد در دنیای پست مدرن است، می دانید برای 300 سال بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی، امپراتوری روم این ذهنیت به وجود آمده بود که دیگر حکومت دینی متعلق به گذشته است و باید در تاریخ دنبال آن گشت، امروز مدرنیزم، سکولاریزم حاکم شده است و لذا چیزی به عنوان حکومت دینی نمی تواند به وجود بیاید. حتی در داخل جامعه اسلامی هم جا افتاده بود، حتماً شنیده اید که یک مکتبی به نام حجتیه رواج پیدا کرده بود که معتقد بود امکان تشکیل حکومت دینی در دوران غیبت وجود ندارد، باید دنیا آنقدر پر از ظلم و جور شود تا امام زمان (عج) ظهور کنند.

محمدی با اشاره به امام خمینی (ره) گفت: امام خمینی این ایده 300 ساله را به چالش کشاند، در همان بحث های ولایت فقیه می گفتند آیا شما نماز را تعطیل می کنید تا امام زمان (عج) ظهور کنند؟ تشکیل حکومت اسلامی از نماز هم واجب تر است و انقلاب اسلامی توانست این چنین حکومتی را در دنیای پست مدرن ایجاد کند  و این حکومت هم کارآمد باشد به طوری که امروز توانسته است با ابر قدرت ها برخورد کند و حتی بارها تحقیر کند.

وی با اشاره به دو شعار این حکومت دینی گفت:  این حکومت دینی با برنامه آمد یعنی با دو شعار مطرح شد، یکی شعار «استقلال آزادی، جمهوری اسلامی»، «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی». یکی سیاست داخلی را تعریف می کند و دیگری سیاست خارجی را. امروز که سی و شش سال از آن زمان گذشته است، به نظرم زمان خوبی است که ارزیابی کنیم که آیا در تحقق این برنامه و شعارها انقلاب اسلامی ایران موفق بوده است یا خیر!

وی ادامه  داد: اولین چیزی که مطرح شد استقلال بود، آن هم در شرایطی که ایران قبل از انقلاب هم از لحاظ اقتصادی هم از لحاظ نظامی و فرهنگی و سیاسی صد در صد تحت سلطه غرب به خصوص آمریکا و اسرائیل بود، از لحاظ سیاسی حکومت پهلوی را انگلیسی ها در سوم اسفند 1299 آوردند، در شهریور 1320 رضا خان را بردند و باز محمد رضا را آوردند و وقتی اوضاع در کودتای سال 1332متزلزل شد، مجدداً وی را بر گرداندند و با همه امکانات از وی حمایت کردند تا به انقلاب رسید. لیست نمایندگان مجلس از سفارت خانه های انگلیس و آمریکا می آمد.

وی با بیان خاطره ای از دوره چهاردهم گفت: دکتر مصدق کاندید شده بود رأی نیاورد، هنوز نتیجه را نداده بودند، یک پاکت سربسته روی میز گذاشتند و به اعضای هیئت نظارت گفت این لیست کسانی است که باید انتخاب شوند و از سفارت انگلیس اسامی شان آمده است و وقتی آراء خوانده شد دیدند همان افراد بودند، یعنی مردم هیچ نقشی در انتخاب نداشتند. از لحاظ فرهنگی هم آن جمله معروف تقی زاده که می گفت برای آدم شدن باید سر تا پا غربی شوید و مملکت به آن سمت می رفت، که جشن هنر شیراز که در زمان اواخر حکومت پهلوی بود با چه فضاحتی در شیراز شکل گرفت.

وی با اشاره بر وجهه نظامی گفت: از لحاظ نظامی هم هشتاد هزار آمریکایی بر ارتش ما سلطه داشتند و اغلب افراد درجه پایبن بودند، تمام تصمیمات نظامی در واشنگتن گرفته می شد. از نخ سوزن وارد کالای ما می شد. بحمدالله با پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به خروج آمریکایی ها از ایران هشت سال جنگ تحمیلی را توانستیم بدون کمک یک مستشار خارجی اداره کنیم و غلبه کنیم و امروز توانستیم حتی موشک و موجود زنده به فضا بفرستیم از لحاظ سیاسی هم تصمیم گیری در کشور ما قطعاً صورت می گیرد. شما می دانید که واقعا هیچ قدرت خارجی نمی تواند که براین مردم و این کشور دیکته کند که به چه کسی رای بدهید به چه کسی رأی ندهید و فقط مشکل ما هنوز در بخش اقتصادی به علتی که خواص نخبگان ما حواسشان به غرب است امیدواریم با یاس که از ماجرای هسته ای  پیدا می کند اقتصاد مقاومتی را فعال کند.

منوچهر محمدی در ادامه سخنان خود گفت: اما آزادی، انقلاب اسلامی آزادی را باز تعریف کرد. در غرب آزادی سیاسی نیست و این آزادی بی بند و باری است. آزادی برای آن ها به این معنی است که هرکار می خواهی انجام بده اما تصمیم سیاسی با صاحبان قدرت است و حزب دموکراسی و جمهوری خواه که رهبرانشان صاحبان ثروت و قدرت اند که تعیین می کنند چه کسی کاندیدا باشد. انقلاب اسلامی این آزادی را به توده ها و تک تک مردم داد، حتی بتوانند خلاف میل رهبرانشان هم رأی دهند.

وی با اشاره به انتخابات دوران انقلاب گفت: در طول 36 سال انقلاب اسلامی ایران، می بینید که حضرت امام خمینی (ره) این آزادی را برای مردم ارزانی داشت و اجازه نداد رهبری نظر خودشان را مردم بفهمند. ایشان فرمود والله من به بنی صدر رای ندادم. جالب این که امام به او گفته بود تو لیاقت رئیس جمهور شدن نداری. هرچند بچه حزب اللهی ها هم به او رأی دادند. البته من به او رأی ندادم. امام فرماندهی کل قوا را هم به او داد. بنی صدر به خودش غره شد و فکر کرد مردم تا آخر با او هستند و شروع به مقابله با امام و انقلاب کرد. تا زمانی که مردم علیه وی شورش نکردند مردم سکوت کردند. ولی زمانی که مردم در خیابان ها ریختند و شعار دادند، امام وارد میدان شد و او را کنار زد و مجلس او را عزل کرد.  

منوچهر محمدی با اشاره به انتخابات سال 76 گفت: آقای خاتمی دو هفته قبل از آقای ناطق وارد میدان شد. همه قبلش فکر می کردند نظر رهبر به ناطق نوری است. ولی مردم تصمیم گرفتند به خاتمی رأی دهند. وی 8 سال رییس جمهور بود.

محمدی سومین مورد از انتخابات سال 84 را رقابت هاشمی و احمدی نژاد بیان کرد وگفت: هاشمی را همه تاییدش کردند و از او حمایت کردند و از جمله ای که رهبر فرمودند هیچ کس جای هاشمی را نمی گیرد و در این میان کسی از احمدی نژاد حمایت نکرد اما مردم تصمیم گرفتند به احمدی نژاد رأی بدهند و او رأی آورد. این یعنی آزادی. این نشانه آزادی در تصمیم گیری است که در هیچ جای دنیا وجود ندارد. مردم نمی توانند به کسی رأی بدهند که نخبگان او را قبول ندارند. همان طور که پدر و مادرها نمی توانند بگویند که به چه کسی باید رأی بدهی و به چه کسی نه.

وی همچنین با ذکر سه ویژگی درمورد ملت ایران افزود: یکی از این ویژگی ها این است که دستشان را به راحتی رو نمی کنند. یعنی به طور مثال زمانی که وضعشان خوب است می گویند که طلبکار دارند. دوم این که دقیقه 90 هستند و شب امتحانی. به طور مثال در زمان انتخابات مشاهده می کنیم که صبح پای صندوق های رأی خلوت است و در عوض درست چند دقیقه به پایان زمان رای گیری صف های طولانی شکل می گیرند و در جواب به خبرنگاران می گویند که ما تصمیم نداشتیم به پای صندوق های رای برویم و به یکباره تصمیممان عوض شد. سوم این که تحمیل پذیر نیستند و به همین علت است که زمانی که حتی تلفنی هم از او سوالی را بپرسیم و تاکید کنیم که او را نمی شناسیم و تنها نظرش را می خواهیم، هرگز پاسخ نخواهد داد. ملت ما با این ویژگی ها دنیا را سر کار می گذارد. در انتخابات سال 92، حسن روحانی در رتبه چهارم یا پنجم بود که تا آخر روز به یکباره همه رقبا را کنار زد و در صدر جدول قرار گرفت و اکثریت رأی را به دست آورد. خودش هم این را باور نمی کرد. این آزادی است که انقلاب ما به دست آورده است که هیچ جای دنیا این را ندارد.

منوچهر محمدی انقلاب اسلامی ایران را دولت مستقلی دانست و افزود: سیاست این انقلاب نه شرقی و نه غربی بود. اگر چه بعضی دولت ها سعی کردند گرایش هایی به طرف پیدا کنند اما چون چهارچوب سیاست در قانون و رهبر حفاظت موفق شد و به این ترتیب این نظام به وجود آمد و اصولش حفظ و قدرتمندی شد و به پیشرفت های عظیمی علی رغم تحریم ها دست یافت. سوال این است که با چه قدرتی این کار را کرد؟

وی انقلاب را قدرتمند دانست و ضمن برشمردن 12 منبع قدرت جدیدی که وارد صحنه شده است تکیه بر عملیات الهی را یکی از آنها دانست و بیان کرد: روزهای اول می گفتند آمریکا بمب اتمی و قدرت دارد، امام گفت ما هم خدا را داریم و این بالاتر است.

وی با اشاره به  وعده های خداوند در قرآن گفت:  خداوند راه را نشان داده و از ما خواسته تا نیت هایمان را درست انتخاب کنیم و وعده یاری داده است که دستان را می گیرد. ما روز بعد از جریان طوس متوجه شدیم که شن هایی رد می شدند فرستادگانی از جانب خداوند بودند. آقای هارون براند؛ وزیر دفاع وقت آمریکا، بعد از شکست حادثه طبس با خبرنگاران  گفت و گو داشت و ما 170 سال آب و هوای صحرای لوت بررسی کردیم و تنها شبی که هیچ طوفانی نبود همان شب عملیات بود. با این وجود هلی کوپترهایمان را با فیلترها مجهز کردیم و یکی از خبرنگاران پرسید چه شد که نشد؟ گفت نمی دانم خمینی در بالکن خانه اش ایستاده بود و با هر دستش یک هلی کوپتر می افتاد و امام فرموده بودند آن شن ها به امر خداوند بود.

محمدی وعده سوم خدا را تضمین پیروزی مسلمانان دانست و بیان کرد این منبع قدرتی است که بر همه می تواند غلبه کند.

محمدی حضور توده های مردم در صحنه را یکی دیگر از منابع قدرت دانست که می تواند انقلاب را به ثمر برساند و همچنین دیگر منابع قدرت را تشریح کرد: سومین منبع قدرت انقلاب، پیروی از ولایت فقیه است، و مورد چهارم نابودی ترس از مرگ که انقلاب اسلامی از مرگ هم استفاده مثبت کرد. مسئله دیگرتبدیل تهدیدها به فرصت است، من به جرأت می گویم اگر تحریم ها نبود ما نمی تواستیم پیشرفت کنیم. منبع دیگر تبدیل عوامل بالقوه به بالفعل، خداوند به این مملکت همه منابع را ارزانی داشته است. از لحاظ هوش و استعداد ایرانی نیز برجسته هستند و طبق گفته پیامبر اگر علم در ثریا هم باشد، ایرانی به آن دسترسی پیدا می کند. من سراسر دنیا را گشته ام و ملتی باهوش تر از ملت ما نیست.

وی ادامه داد: منبع دیگر این فرصت و زمان است؛  آمریکایی ها به دنبال نقد هستند اما ملت ما برای زمان های طولانی و نسل ها می جنگد. عنصر بعدی مقاومت و پایداری است که امروز به یک گفتمان و مکتب تبدیل شده است، ما اهل سازش با دشمن نیستیم و اینها منابع قدرتی است که با انقلاب اسلامی کشف کردیم.

وی به بیان دستاورد دوم پرداخت؛ دستاورد دوم جامعه ولایی است، همانطور که ما یک نظام سیاسی بر اساس دین درست کردیم، یک جامعه ولایی هم  در رقابت با جامعه مدنی غربی ها درست کردیم. جامعه مدنی غربی ها سکولار است و جامعه ولایی ما دینی است.

وی جامعه ولایی ما را  متشکل از سه عنصر  رهبری ولایی، مکتب ولایی و امت ولایت مدار برشمرد که  با یکدیگر پیوند خوردند و پیروز شدند. سه نقش را جامعه ولایی بازی کرده است؛ حراست از نظام دینی و خنثی کردن توطئه های براندازی.

وی ادامه داد: من حساب کردم شانزده توطئه بر اندازی در زمان امام خمینی شده است سه کودتای نظامی طراحی شد که کودتاهای نوژه و حزب توده و قطب زاده و شریعتمداری بود. جنگ قومی را از جمله بلوچ و ترک و کرد و عرب راه انداختند. چهار گروه تروریستی مأمور شدند سران را بزنند که منافقین و فرقان و پیکار و سید مهدی هاشمی بودند. دو فتنه بزرگ در زمان امام رخ داد که فتنه شریعتمداری و قائم مقام رهبری بود. دو جنگ تجاوز کارانه طبس و تحمیلی دفاع مقدس رخ داد. به یقین می گویم اگر جامعه ولایی شکل نگرفته بود، که در هیچ انقلابی شکل نگرفت، اینها برای نابودی یک حکومت کافی است.

وی ادامه داد: سومین وظیفه ای که به کار برده است تداوم و استمرار انقلاب بود. یک نقش دیگر هم نهفته است. نخبگان و خواص در این جامعه ولایی تا زمانی مشروعیت دارند که درون جامعه ولایی خود را تعریف کنند و اگر خواستند أنا رجل بگویند سقوطشان قطعی است.

وی با اشاره به تاریخ گذشته ادامه داد: آیت الله شریعتمداری اوایل انقلاب مقلدینش بیش از امام خمینی بود اما در زمان تشییع جنازه اش مجبور شدند در خانه خودش دفنش کنند. بنی صدر نیز در زمانی که منحرف شد مجبور شد فرار کند.

 وی همچنین افزود: آقای هاشمی رفسنجانی در زمان گذشته وقتی به نماز جمعه می رفت، مردم برایش شعار می دادند که «هاشمی، خدا نگهدار تو، بمیرد دشمن خودخواه تو». در نماز ها برای آقای منتظری دعا می کردیم روزی که عزل شد مردم دیگر فراموش کردند.  همچنین احمدی نژاد که در زمان انتخابات بیست و پنج میلیون آراء داشت اما روزی که خانه نشین شد مردم سراغی از او نگرفتند. این نشانه عظمت و آگاهی جامعه ولایی است.

وی گفت: انقلاب اسلامی منطقه را باز تعریف کرد. منطقه ما به نام خاورمیانه بود، خاورمیانه یک کلمه استعماری است، یعنی اروپا مرکز دنیاست و نسبت مرکزیت دنیا خاورمیانه میانه و خاور دور حاشیه است. در حالی که در دوران قرون وسطی، جهان اسلام  مطرح بود.

محمدی ادامه داد: انقلاب اسلامی جهان اسلام را مجددا به صحنه آورد. جهان اسلام که یک و نیم میلیارد مسلمان دارد و از مالزی در شرق و موریتانی در غرب تا بخشی از اروپا و بخشی از آفریقا را در بر می گیرد و زمانی که مناطق دنیا را تقسیم بندی کردیم: پنج منطقه جهان اسلام، غرب، شرق، آفریقای سیاه و آمریکای لاتین در جهان اسلام هم جهان تشیع را برجسته کرد. با توجه به این که انقلاب اسلامی از یک کشور شیعی سر برداشته است و برای هر کدام دستاوردهای خاصی داشته است.

وی 4 دستاورد را برای تشیع برشمرد و ادامه داد: مورد اول خروج از حاشیه و ورود به مرکز بود، شیعیان نقش حاشیه ای داشتند چون اقلیت بودند و با تکیه به تقیه وارد سیاست نمی شدند. بعد از انقلاب اسلامی شیعیان به صحنه اصلی ورود یافتند، در مراکز اسلام شناسی در گذشته اصلاً حوزه مطالعات شیعه نبود ولی بعد از انقلاب شیعه شناشی محوریت پیدا کرد. دوم گرایش بیشتر به شیعه. در نیجزیه یک طلبه به نام زاکزاکی 13 میلیون نفر را وارد مکتب تشیع کرد، آمریکای لاتین با شیعه با اسلام آشنا شد، آقای رحیمیان می گوید بعد از جنگ سی و سه روزه 50 میلیون نفر شیعه شدند. این دستاوردی برای جهان تشیع بود. این گفتمان امروز در دنیا مطرح است، چهارم این که از حالت محافظه کاری شیعیان را خارج کرد و انقلابی کرد. نمونه اش لبنان است من قبل از انقلاب لبنان رفتم شیعیان محروم ترین و مستضعف ترین و متهم ترین گروه لبنانی ها بودند. امام موسی صدر که رفت، لبنان حرکت وجودی آورد که اَلمَحرومین بود و همین محرومین بعد از پیروزی انقلاب با قدرت انقلاب پنج قدرت بزرگ جهانی را از لبنان پا به فرار گذاشت.

وی همچنین در خصوص تفاوت انقلاب ما و سایر انقلاب ها گفت: در قاهره سه میلیلون نفر در قبرستان زندگی می کنند. در درون یک آلونک. ولی در شعارهایشان از مسکن نگفتند و تنها این فریاد را سر دادند که الشعب یرید اسقاط النظام. ما الگو نداشتیم ولی آن ها داشتند. ما رهبری داشتیم که فرسنگ ها جلو تر بود اما اینان رهبرانشان فرسنگ ها عقب تر از مردم بود و این چنین منطقه در سطح وسیع متحول شد. انقلاب اسلامی نظام سلطه جهانی را به چالش کشاند و تغییر داد. این نظام سلطه از 300 سال پیش به وجود آمده بود که غرب حق حاکمیت در دنیا با بردگی و استثمار دارد. بعد از جنگ جهانی دوم دو ابر قدرت وجود داشت به نام آمریکا و شوروی. هیچ حادثه ای در دنیا نیست که این دو در آن نقشی نداشته باشد و تقسیم بندی بعد از جنگ جهانی دوم تابع این قانون است یعنی ویتنام شمالی و جنوبی و... حتی حوادث قبل از انقلاب در ایران تابع قانون است. آمریکا از جبهه ملی و انگلیس از دربار و روس ها از حزب توده بود.

وی هچنین در این خصوص افزود: انقلاب اسلامی و نهضت امام اولین و آخرین ضربه را بر پیکر نظام سلطه جهانی زد. این انقلاب با نظام سلطه شرق و کاپیتالیسم غرب مخالف بود. هر دو بر علیه پدیده نو ظهور جدید متحد شدند. هم شوروی و هم فرانسوی و... به کمک صدام پرداختند اما با این وجود نهایتاً شکست خوردند که به شکست کل نظام سلطه ختم شد. فروپاشی شوروی برای آمریکایی ها یک جشن کوتاه مدت ایجاد کرد با این تصور که تمام دنیا در سیطره آن هاست ولی انقلاب اسلامی در مقابل آن ایستاد و او را به زانو در آورد. فوکویاما هم پایان تاریخ پیروزی لیبرالیست را جشن گرفت. برخورد با سلطه است که به شکل گیری دو اردوگاه سلطه گران و توده ملت ها ختم شد. امروز شرایط به این سمت است که می بینید.

محمدی در خصوص سلطه ستیزی گفت: در اردوگاه سلطه گران ملاحظه کردید آمریکا در رأس و بعد دولت های اروپایی  و دولت پیشرفته وابسته به غرب و جهان سوم بعد عربستان و قطر و...در نظام سلطه ستیزان توده ها قرار دارند.رهبری نظام سلطه ستیزان با ما است. انقلاب اسلامی و ایران اسلامی الگو شده و رهبری مستضعفین جهان است.جهان تشیع است و بعد جهان اسلام. بعد از آن جهان سوم و جهان در حال توسعه و سپس جهان پیشرفته ملت ها. این الگو را هشت سال پیش ارایه دادم. امروز ملاحظه می کنید این الگو برداری به آمریکا هم رسید. برنامه ما غیر مسلحانه است در حالی که نصف مردم آمریکا مسلح اند.جنگ میان این اردوگاه جنگ میان همه و هیچ است. بُرد بُرد ندارد چون یک گروه می خواهند سلطه را بردارند و یک گروه می خواهند آن را حفظ کنند. چطور می توانند با هم آشتی کنند؟ ما یک اردوگاه داریم که ملت آمریکا هم در آن است و آمریکا رهبری سلطه گرانی دارد که همه در آن جمع شده اند. این جنگ افقی نیست بلکه عمودی است بین قاعده هرم و راس هرم.یعنی توده ها علیه راس هرم قدم بر می دارند و سران ناکارآمدند. پیروزی نهایی با اردوگاه سلطه ستیزان است.

وی هچنین با تحلیل در سطح تاریخی گفت: شما از حضرت آقا شنیدید که در پیچ تاریخی هستیم و آینده متعلق به مسلمانان است ولی کسی جایگاه پیچ تاریخی را مشخص نکرده است. در این حرکت سینوس مشاهده می کنید این پیچ کجاست. دوران تاریخی مدون به سه دوره قدیم و وسطا و معاصر تقسیم می شود. ولی گفتند چه شده که این سه دوره از هم جدا شدند. در قدیم علم و دانش در غرب بوده و یونان باستان.اندیشمندانی مثل فیثاغورث و ارسطو و... در شرق خبری نبود.نه دانشمندانی در شرق بود و نه کتابی. تنها یک کتاب بود و آن هم اوستا. تنها حادثه ای که رخ داد بعثت پیامبر بود. با بعثت پیامبر دو امپراطوری نابود شدند. علم و دانش هم از غرب به شرق منتقل شد و غرب به جهالت و تاریکی رفت. هیچ خبری در غرب جز خرافات نبود. در دانشگاه دینی مسیحی تا 200 سال بحث می کردند که فرشته نر یا ماده است و همچنین به تفتیش عقاید می پرداختند.

وی همچنین در خصوص شکوفایی علم در جهان اسلام افزود: و بسیاری از رشته علمی را مسمانان خلق کردند.مثل شیمی و جبر و همچنین اعداد را که غربی ها از ما گرفتند.ما عدد را به آن ها دادیم.خودشان می گویند عدد انگلیسی شباهت به اعداد ما دارد.دربار غربی پزشکانشان از ما بود.در این هزار سال جنگ میان ما و غرب متوقف نشد. دویست سال جنگ سخت کردند و شکست خوردند. و هشت صد سال جنگ نرم.در این دوران دو امپراطوری در جامعه حاکم بود. یکی عثمانی و دیگری رادیکال. پیچ اول پیچ ظهور بعثت است. اتفاقی که افتاد و این دوره تمام شد رنسانس بود. این که مارتین لوتر علیه کلیسا قیام کرد و به مدت سی سال جنگ کردند و دین را مادی کردند و کلیسا را محدود به یکشنبه ها کردند. علم را تنها به تجربی محدود کردند و جامعه اسلامی به خاک فرو رفت و قرون وسطی به اتمام رسید و دوران جدید قرون معاصر به وجود آمد و غربی ها با تکیه بر سکولاریسم و علم تجربی سی  صد سال بر دنیا سیطره کردند. در این دوره در جهان اسلام خبری نبودو هرچه بود از غرب بود. دو امپراطوری شوروی و آمریکا بود.

وی سخن خود را با اشاره به پیچ سوم  به پایان رساند که :چیزی نیست جز انقلاب اسلامی که با پیروزی فصل جدیدی مطرح شد که در آن عروج اسلام و جهان مسلمانان و نزول غرب است و ظهور امام زمان.بعد از رحلت پیامبر نظام دیگر اسلامی نبود. ولی همچنان جهان اسلام با تکیه بر مردم پیش رفت. در این پیچ سوم بعد از پیروزی انقلاب حضرت امام پا جای پای امام گذاشت و در طول این 30 سال پیشرفت علمی را مشاهده کردیم. ما چالش خواهیم داشت. غربی ها هم جنگ سرد داشتند و همچنین غرب. در این میان از اجنه کمک می گرفتند. این پرچم یقیناً به امام زمان خواهد رسید.

وی دیدگاه خود را در رابطه با شعار انجمن اسلامی دانشجویان مستقل در اردوی جهاد اکبر اینچنین بیان کرد: شعار بسیار خوبی است، امید ما را به آِینده افزایش می دهد. شما آینده را اداره می کنید. هرچه آماده تر و آگاه تر باشید بیشتر موفق می شوید. به شما تبریک می گویم.