به گزارش سرویس ورزشی پایگاه 598، روزنامه «وطن امروز» در صفحه ورزشی خود و در یادداشتی به قلم «حسین جوادی» نوشت:
حسین جوادی: شاید اگر گوبلز دستیار ارشد رایش سوم
نظریه برجستهسازی و پروپاگاندا را جان دوباره نمیبخشید تا همین امروز
رسانههای ما از به کرسی نشاندن افکار خود به مخاطبان عاجز بودند. دقیقا
مصداق بارز آن در این روزها در برنامههای تلویزیونی ورزشی است که با
تکنیکهای خاص افکار عمومی را به سمت و سویی که خودشان میخواهند سوق
میدهند. نوع نظرسنجی و سوالهایی که از سوی این برنامهها برای مشروعیت
کیروش مبنی بر ماندن در تیم ملی مطرح میشود دقیقا مثل طعمه کردن گوشتی
است برای پرت کردن حواس «سگهای محافظ ذهن» مخاطب. آنها به مخاطبان خود
نمیتوانند بگویند به چه چیزی فکر کنند ولی در عوض میگویند چگونه به طرح
مساله بیندیشند. یکی از همین دلایل روی آنتن رفتن برنامه نود پنجشنبه شب
بود که در آن مجری برنامه با برجستهسازی خاصی از رأی مردم خرج کرد تا
مقبولیت کیروش را ثابت کند. برنامههای ورزشی تلویزینی براحتی تمایلات خود
را پشت نظرات مردم پنهان میکنند و دقیقا برای افکار عمومی آن چیزی را که
میپسندند تصویرسازی میکنند. در اینجا نویسنده میخواهد تحلیلی بر برنامه
پنجشنبه شب نود و کمی هم دیگر برنامههای تلویزیونی داشته باشد و نوع
برجستهسازی ورزشی نسبت به تمایلات شخصی تهیهکنندگان را به رخ میکشد.
1- انتخاب سؤال
اولین چیزی که میتواند ذهن مخاطب را به چالش بکشد نوع انتخاب سوال است.
سوال براساس عملکرد کیروش و رضایت عموم بود؛ با 2 گزینه بله و خیر. نکته
اول اینجاست که چرا این برنامه سوال را براساس تیم ملی و عملکرد کل تیم
مطرح نکرد؟ آیا واقعا کیروش تمام تیم ملی است؟ آیا این سوال برای این نبود
که بیش از پیش وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال را تحت تاثیر قرار دهد؟
2- انتخاب موافقان و مخالفان
انتخاب علیرضا منصوریان به عنوان موافق کیروش از چند نظر مورد چالش است.
نکته قابل توجه این است که شب قبل این برنامه کیروش و تعدادی از همراهان
همیشگی شام را میهمان رستوران منصوریان بودند. منصوریان چهره موجه و
کاریزماتیکی دارد که هم نسبت به پیشکسوتان (آن سوی میز بیژن ذوالفقارنسب،
مربی سابق منصوریان نشسته) در نظر میگیرد و هم مربی جوانی است که به خاطر
نوع بیانش و استفاده از کلمات خاص روی ذهن مخاطب تاثیر میگذارد. نوع
انتخاب کلمه ماشین «فراری» یا «پورشه» از سوی این مربی جوان نشان میدهد که
کیروش چگونه روی ذهن او تاثیر گذاشته. در صورتی که منصوریان همان مربی
است که در ابتدای کار کیروش از سوی محمد نبی به عنوان دستیار کیروش
انتخاب شد ولی کارلوس او را نپذیرفته بود! حالا او به عنوان حامی کیروش
انتخاب میشود و از طرف دیگر بیژن ذوالفقارنسب که دیگر به بازنشستگی فکر
میکند مقابل این جوان زبده و کاریزماتیک حرفی برای گفتن نداشت! او حتی
جملات را نمیتوانست براحتی کنار هم قرار بدهد چه برسد به اینکه منتقد
کیروش باشد!
3- تصاویر و نریشنها
تصاویر گرافیکی و مستندهای چند دقیقهای که توسط شخص سومی روایت میشد از
بالا به پایین بود. دقیقا نکتههای مثبت در ابتدا و نکتههای منفی در
حاشیهای خاکستری قرار داشت. ذوالفقارنسب در جایی بیان کرد که این نوع
تاکتیک را که شما برجسته میکنید تنها مقابل تیمهای درجه چندمی عربی
کارساز است! واقعا همینطور است چون سوال اینجاست که چرا مقابل نیجریه و
بوسنی ما عاجز بودیم!؟
4- ضعف مجری
فردوسیپور نقطه ضعفهای کیروش را با احتیاط خاصی به کار میبرد ولی دقیقا
بعد از جامملتهای 2000 لبنان بعد از حذف در مرحله یک چهارم مقابل کره،
مربی آن زمان تیم یعنی جلال طالبی را به چالش کشید. برنامه نود در آن زمان
لحظه اشتباه فاحش علی دایی مقابل دروازه خودی را آنقدر تکرار کرد که طالبی
با اعتراض در حوالی ساعت 2 صبح گفت «آقای فردوسیپور دیگر بس است مردم
خوابند!» اما این بار اشتباهات کیروش چه از نظر تاکتیکی و چه از نظر
اخلاقی و حواشی خیلی به چشم نیامد و هر بار که مجری سوال خود را تکرار
میکرد او از جواب دادن امتناع میکرد.