به گزارش پایگاه 598 به نقل از دیدبان: از ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم، مناقشات زیادی بین تحلیلگران و فعالان سیاسی کشور در رابطه با پایگاه اجتماعی و خاستگاه سیاسی دولت صورت گرفته است. از همان ابتدا بسیاری از اصلاح طلبان به منظور مصادره رأی مردم، دولت را دارای خاستگاهی اصلاحطلبانه دانسته و پیروزی حسن روحانی را به منزله پیروزی اصلاحطلبان معرفی کردند.
با این حال این تحلیلها دوام زیادی نداشت و بعد از گذشت زمان کوتاهی از آغاز به کار دولت سیل انتقادات اصلاحطلبان به دولت شروع شد و با گذشت زمان شیب بیشتری به خود گرفت. چیزی که نشان از پایان ماه عسل میان دولت و اصلاحطلبان داشت. اما افزایش انتقادات تنها نتیجهی شکاف ایجاد شده بین دولت و اصلاحطلبان نبود بلکه به تدریج انتقادات تبدیل به توهین و تحقیر دولت شد.
در همین راستا دیدبان به مرور و بررسی برخی از توهینهای صورت گرفته به دولت توسط اصلاحطلبان می پردازد و به ریشه یابی این موضوع خواهد پرداخت:
رحم اجارهای اصلاحطلبان
ابراهیم اصغرزاده یکی از اولین فعالان اصلاحطلب بود که به صراحت از قصد و نیت برخی اصلاحطلبان نسبت به دولت یازدهم پرده برداشت؛ وی معتقد بود که اصلاح طلبان پیروز انتخاب نبودند بلکه در روزهای آخر تبلیغات انتخاباتی، به ناچار بر روی روحانی اجماع کردند و در مورد ائتلاف صورت گرفته بین هاشمی، روحانی و خاتمی را ناپایدار میداند. وی در مورد نوع مواجهه اصلاح طلبان با دولت میگوید: "چند وقت پیش به دوستانی به شوخی گفتم این رحم اجارهای برای پرورش یک نطفه است. [1]
فرزند خوانده اصلاحات
اصغر زاده همچنین در اظهار نظری دیگر دولت یازدهم را فرزند خوانده اصلاحات معرفی میکند. وی در مصاحبه با روزنامه آرمان می گوید: تیم روحانی در زمینه مبارزه با فساد مشابه دفاعشان از حقوق شهروندی فاقد استحکام نظری و برنامه راهبردی است. به طور کلی میتوان گفت نسبت اصلاحطلبان و جبهه اصلاحات به دولت آقای روحانی نسبت پدر به فرزندخوانده است.[2]
دولت تصادفی
صادق زیباکلام نیز یکی دیگر از اعضای جبهه اصلاحات است که با مصاحبهها، نامهها و اظهار نظرهایش یکی از چهرههای همیشه حاضر در رسانههای مکتوب و مجازی کشور است. وی نیز دولت یازدهم را یک دولت تصادفی معرفی می کند و مدعی است که حتی خود رئیس جمهور نیز فکر نمی کرد موفق به پیروزی در انتخابات شود؛ وی در مصاحبه با سایت روزنامه ایران با رد این که «رای مردم گفتمانی بوده و یک عدهای از ماهها قبل نشسته و گفتمان اعتدال را نظریهپردازی کرده و به قدرت رسیدهاند» میگوید: «اساسا خود آقای روحانی هنگامی که رئیسجمهور شدند، بیش از هر کس دیگری و بیشتر از همه بهتزده شدند. چون تا 4 روز قبل، تا سه روز قبل، حتی تا دو روز قبل کسی فکر نمیکرد آقای روحانی رئیسجمهور شود. اصلا کمی عقبتر برویم کسی فکر میکرد آقای هاشمی رد صلاحیت شوند؟ آیا اساسا فکر میکردیم آقای هاشمی رفسنجانی وارد انتخابات شوند؟ خیلیها میگفتند وارد نمیشوند. پسرش آقای محسن هاشمی گفت آقام وارد نمیشود. خانم فائزه هاشمی گفت آقام وارد رقابتهای انتخابات نمیشود. وی ادامه میدهد: اتفاقا آنچه که باعث پیروزی آقای روحانی شد50 درصدش تصادف بود و 50 درصد دیگر آن بد عمل کردن اصولگرایان در هشت سال گذشته. حوادثی که گفتم همه تصادف است، برنامهریزی نیست.»[3]
دولت یک میلیونی
زیباکلام همچنین بعد از بالا گرفتن مناقشات بین برخی اعضای دولت و اصلاحطلبان در زمینه پایگاه اجتماعی دولت یازدهم و علل و عوامل موفقیت در انتخابات میگوید: «معتقدم رای بدنه اجتماعی اصلاحطلبان بود که باعث پیروزی روحانی شد. «اگر و اگر» بدنه اجتماعی اصلاحطلبان به سمت آقای روحانی نرفته بود آقای روحانی فینفسه یکی- دو میلیون رای بیشتر نداشت.»[4]
دولت پوپولیستی
محمدرضا تاجیک رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک دولت اصلاحات، دولت یازدهم را یک دولت پوپولیستی میداند که بیش از اینکه به فکر ذهن مردم باشد به فکر بدن مردم است. وی در یکی از مصاحبههای خود دولت روحانی را «دولت گرفتاری» توصیف میکند و می گوید: «دولت روحانی، گرفتار خود و دیگران و زندگی روزمره مردم و آمریکا و مساله هستهای و مسائل حاشیهای و گذشته است. از این منظر، دولت کنونی را با وجود تمایزاتش با دولت قبلی، دولتی پوپولیستی میدانم که بیش و پیش از آنکه دلآشوبه ذهن مردم را داشته باشد دلمشغول جسم آنان است و بیش و پیش از آنکه به گشودن درهای بسته «مدنی» بیندیشد، به گشودن درهای نیمهبسته «بدنی» میاندیشد، و بیش و پیش از آنکه دغدغه «تحزب» داشته باشد، دغدغه «تزاحم» دارد، بیش و پیش از آنکه دلمشغول «آزادی و دموکراسی» باشد، دلمشغول «نان و یارانه» است، و نیز بیش و پیش از آنکه واهمه رضامندی احزاب و نهادهای مدنی را داشته باشد، دل نگران رضامندی کانونهای قدرت در جامعه است.»[5]
دولتی مبتلا به کسالت خود ذوالفنون پنداری
احمد پورنجاتی از اعضای حزب منحله مشارکت نیز از دیگر افرادی است که به اظهار نظر در رابطه با عملکرد دولت یازدهم پرداخته است. وی در مطلبی که در صفحه فیسبوک خود منتشر کرده بود همه هنر مشاوران روحانی را "بهبه قربان" و "خسته نباشید" گفتن ذکر کرده بود و برخی از اعضای دولت را مبتلا به " کسالت خود ذوالفنون پنداری" دانسته بود.[6]
دولتی دارای پایگاه اجتماعی قرضی
پورنجاتی معتقد است روحانی از خود پایگاه اجتماعی و بدنه سیاسی ندارد و در همین زمینه میگوید: «درست است که روحانی با تابلوی اعتدال و نوعی دولت فراجناحی به میدان رقابتها آمد اما بیهیچ تردیدی او به عنوان شخص خودش از هیچ پایگاه اجتماعی و بدنه سیاسی اختصاصی برخوردار نبود.»
وی در گفتگویی با روزنامه اعتماد، درباره دولت اعتدال و پایگاه اجتماعی آقای روحانی میگوید: «تا جایی که من احساس میکنم ارتباط حمایتی و تعاملی جدی جریان اصلاحطلب با تمام تفاوت طیفبندیهایش با آقای روحانی و برنامهها و سیاستهایی که دارد، وجود دارد. این یک امر موقتی نیست و پایدار است. تعبیرم این است که پایگاه اجتماعی آقای روحانی ائتلافی است. از آن خودش نیست ولی در اختیار او قرار داده شده است تا پایان دورهیی که خواهد بود.»[7]
بی شناسنامه ترین دولت
فیاض زاهد مسئول دفتر سیاسی سابق حزب همبستگی و از اعضای حزب اعتماد ملی در یکی از اظهارات خود که در گفتگو با یک روزنامه اصلاح طلب صورت گرفت با حمله به دولت روحانی، این دولت را بی شناسنامه ترین دولت بعد از انقلاب معرفی میکند. وی در این زمینه می گوی: « دولت احمدینژاد یک هویت مشخص و تعریف شده داشت. دولت خاتمی و هاشمی هم دارای هویت و شناسنامه بودند. دولت آقای روحانی اما بیرنگترین و بدون شناسنامهترین دولت بعد از انقلاب در زمینه داخلی بوده است. احمدینژاد از برکناری وزیری که یک ماه قبل کار خود را شروع کرده و افکارش با وی همخوانی نداشت هیچ گونه ابایی نداشت. آقای روحانی اما در یک سوءتفاهم قرار گرفته است.»[8]
دولت حسینقلی خان
سعید حجاریان که از او به عنوان تئوررسین جبهه اصلاحات نام می برند نیز اظهار نظرهای گوناگونی در رابطه با دولت یازدهم داشته است. وی معتقد است اگر اصلاحطلبان نباشند روحانی هم وجود نخواهد داشت.[9]
اما حجاریان در آخرین اظهار نظر خود، دولت یازدهم را دولت حسینقلی خانی معرفی می کند. روزنامه آرمان به نقل از سعید حجاریان درباره نوع دولت یازدهم مینویسد: «دولت کنونی ایران را میتوان تا حدودی ایدئولوژیک، تا حدی مدرن و تا حدی عقلانی دانست. در واقع، دولت در ایران ملغمهای از این حالتهاست. درنتیجه، نمیتوان دولت را در یکی از این قالبها گنجاند، بلکه باید برای دولت در ایران تئوری مستقلی تعریف کرد. عدهای دولت را «دولت پادگانی» مینامند، عدهای آن را «دولت پاتریمونیال» خواندهاند. عدهای آن را «دولت مطلقه» دانستهاند و بعضیها هم به آن صفت «دموکراسی» دادهاند و برخی دیگر «دولت استثنایی» گفتهاند. گروهی هم از «بناپارتیسم» استفاده کردهاند و برخی دیگر آن را رانتینر دانستهاند و ... هر یک هم برای تعریف خود مبانی عرضه میکنند. الان، پیشنهاد میکنم دولت فعلی را حسینقلیخانی بنامیم تا بعدا ببینیم چه خواهد شد!»[10]
اما اینکه چه ویژگیهای باعث شده است که حجاریان، دولت یازدهم را دولت حسینقلی خانی بنامد با رجوع به منابع مشخص خواهد شد. حسینقلی خان یکی از والیان لرستان بوده که در دیکتاتوری و خشونت کمنظیر بوده است. درباره شخصیت او در تاریخ آمده است: وی مردی به شدت خشن و دیکتاتور و در عین حال جنگجو و کاردان بود. از آنجهت وی را لایق و کاردان میدانند که سپاهیانش در آنزمان بطور قطع یکی از مرتبترین افواج موجود در کشور بشمار میآمد.
در زمان حکومت حسینقلی خان، هیچکس از خود قدرت و اختیاری نداشت. همه چیز به (خان) تعلق داشت و سرپیچی از خواسته و فرمانش به هلاکت و نابودی عائله و بلکه عشیرهای منتهی میگردید. حسینقلی خان سه فصل بهار و تابستان و پائیز را در حسین آباد میزیست و مردم پشتکوه از بیم ستمگریها و آدمکشیهایش خواب راحت نداشتند.»
ظلم و ستمها و مشکلاتی که حسینقلی خان در لرستان به وجود آورده بود باعث شده که سیره و روش حکومتداری وی به عنوان یک روش دیکتاتورگونه مطرح شود و به عنوان یک ضربالمثل مطرح شود.[11]
جمع بندی
اینها نمونههای توهین و تحقیرهای صورت گرفته نسبت به دولت توسط اصلاح طلبان بود. به نظر دیدبان اصلاحطلبان که با هدف مصادره رأی مردم سعی در حمایت از دولت و یگانه انگاری اصلاحات و اعتدال داشتند؛ بعد از نرسیدن به مطالبات خود با پیگیری مسیر انتقاد، توهین و تحقیر به تهدید دولت یازدهم و رئیس جمهور روی آوردهاند. این طیف با القای این موضوع که دولت یازدهم با حمایت اصلاحطلبان موفق به پیروزی در انتخابات شد و در آینده نیز بدون حمایت اصلاحات قادر به ادامه مسیر نخواهد بود خواهان وادار کردن رئیس جمهور به پیگیری مطالبات غیر قانونی و فراتر از اختیار رئیس جمهور هستند که به نظر میرسد این تاکتیک در آینده نیز با شدت بیشتری پیگیری شود.
[1] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/291208
[2] http://jahannews.com/vdcj8vexiuqeyyz.fsfu.html
[3] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/248040
[4] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/320977
[5] http://www.tasnimnews.com/Home/Single/424839
[6] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/294099
[7] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/327969
[8] http://jahannews.com/vdccmmq102bqop8.ala2.html
[9] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/319927
[10] http://www.armandaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=793
[11] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/380606