به گزارش 598،سرمربیگری برانکو در پرسپولیس را حمید درخشان تکرار شایعه پرسپولیسی شدن کرانچار دانسته و امیدوار به دروغین بودنش، گفته: «این هم یک شایعه است مثل شایعه آمدن کرانچار. اینجور شایعهها همیشه وجود داشته و من اصلا به آنها توجهی ندارم. در حال حاضر تمام فکر و ذکرم این است که بتوانیم بازیکنان باکیفیتی را جذب کنیم و در تعطیلات لیگ با پوشش نقاط ضعف و تقویت پرسپولیس، یک تیم قدرتمند را روانه نیمفصل دوم و همچنین لیگ قهرمانان کنیم.»
این نیمکت از اول هم «موقتا» در اختیار حمید درخشان قرار گرفته بود. فقط سیاسی وقت کم آورد و شاید هم بدشانس بود وگرنه پرسپولیس تعطیلات زمستانیاش را با یک مربی خارجی میگذراند. اصلا قرار همین بود. اینکه درخشان چند روزی نیمکتنشین پرسپولیس باشد تا باشگاه مذاکرههایش با زلاتکو کرانچار را به سرانجام برساند. این قول و قرارها مال پیش از دربی بود. مشاوران سیاسی- که آن موقع رییس هیاتمدیره بود- اما پیشنهادشان این بود که همه چیز بماند برای بعد از بازی با استقلال. تصورشان حتما این بوده که پرسپولیس دربی را میبازد و آن وقت دیگر باشگاه مجبور نیست برای برکناری دومین سرمربیاش دنبال بهانه باشد.
از بدشانسی سیاسی بود یا خوش شانسی درخشان، پرسپولیس دربی را برد و بعد هم کمیته ارزشیابی فدراسیون کرانچار را ممنوعالفعالیت کرد. آقای سرمربی البته همچنان تیزی تیغ باشگاه را پشت گردنش حس میکرد اما سیاسی که بازداشت شد، ورق برگشت. دیگر کسی نمیگفت این پرسپولیس چرا نتیجه نمیگیرد. همه افتادند دنبال دلیل زندانی شدن مدیرعامل و خلاصه اینکه همه دست به دست هم دادند تا حمید درخشان چند روزی را بیاساید. او وقتی به آرامش رسید که بحث کرانچار را با بدترین اتهام، تمام کردند و او را از فوتبال ایران راندند. غافل از اینکه مشاوران حمیدرضا سیاسی در باشگاه برنامههای او را لیست کرده و یک به یک پیش میبرند و استخدام یک مربی خارجی و جایگزینیاش به جای درخشان هم یکی از همین برنامههاست. هر چند در نبود خود سیاسی و البته به خاطر مخالفتهای اعضای فوتبالی هیاتمدیره راه به جایی نبردند و دست از تلاش کشیدند.
اگر واقعا اینطور بود پس نام برانکو ایوانکوویچ چطور افتاد سر زبانها؟ گفتند این مربی کروات برای بازگشت به فوتبال ایران با پرسپولیسیها مذاکره کرده و حتی گفته که برای نهایی کردن مذاکرههایش همین روزها به تهران خواهد آمد. بعد از قول خود برانکو خواندیم که بازگشتش به فوتبال ایران به روند مذاکره با پرسپولیسیها بستگی دارد و او حتی ادعا کرد که در این مدت پیگیر وضعیت پرسپولیس بوده است: «آنها با من مذاکره کردهاند و هر اتفاقی ممکن است بیفتد اما همه چیز به روند مذاکرهها و پیشنهاد نهایی پرسپولیس بستگی دارد. من اطلاعات کاملی از وضعیت فعلی پرسپولیس دارم و همه چیز را در مورد این تیم میدانم.»
همین چند جمله پرسپولیسیها را از خواب بیدار کرد و به یکباره همه دست به قلم شدند برای نوشتن تکذیبیه. این بار هم حسین کلانی پیشقراول آنها بود و هر مذاکرهای را دروغ خواند: «مذاکره پرسپولیس با برانکو ایوانکوویچ صد درصد شایعه است. اگر برانکو راست میگوید، اعلام کند که چه کسی از پرسپولیس با او صحبت کرده. اگر خبری باشد باید هیاتمدیره درباره آن تصمیم بگیرد اما شخصا نمیدانم در پرسپولیس چه خبر است. به نظر میرسد تصمیمات درباره پرسپولیس جای دیگری گرفته میشود که هر روز شاهد یک خبر هستیم که ما از آن بیخبریم. اصلا مگر پرسپولیس کسی را دارد که در این شرایط با او مذاکره کند؟ ضمن اینکه تیم ما سرمربی دارد و تا ما هستیم، درخشان هم سرمربی پرسپولیس خواهد بود. من از طرف خودم و دیگر اعضای هیاتمدیره باشگاه پرسپولیس شدیداً مذاکره با برانکو را تکذیب میکنم. ممکن است کسی با او صحبت کرده و از او در مورد پرسپولیس پرسیده باشد اما مسلماً آن شخص از طرف باشگاه پرسپولیس نبوده.»
حرف نایب رییس هیاتمدیره باشگاه هم که تازه اختیاردار پرسپولیس شده، از همین نوع بود. طاهری درباره مذاکره با برانکو اینطور میگفت: «من این موضوع را قویا تکذیب میکنم. هیچکس از باشگاه پرسپولیس با برانکو مذاکره نکرده است.» ادعای مدیر اجرایی و دبیر هیاتمدیره باشگاه اما داستان دیگری را برایمان روایت کرد. مهران بهرامی میگفت: «در روزهای اخیر مشکلات باشگاه پرسپولیس آنقدر زیاد بوده که ما فرصت نکردیم به تغییر کادر فنی حتی فکر کنیم. ضمن اینکه تمام اعضای هیاتمدیره حمایت خود را از کادر فنی فعلی اعلام کرده و باشگاه به هیچ وجه دنبال ایجاد تغییر روی نیمکت تیم نیست. شاید آقایانی که فکر میکردند در باشگاه پرسپولیس سمت خواهند گرفت، پیشدستی کرده و با برانکو برای مربیگری تیم تماس گرفته باشند!»
اگر قرار باشد کسی در باشگاه پرسپولیس سمت بگیرد، قطعا جانشینی خواهد بود برای سیاسی که گویا قراری بر بازگشتش به فوتبال نیست. اتفاقهای رخ داده در این مدت هم ذهنمان را میبرند به سمت حسین هدایتی که بعد از زندانی شدن مدیرعامل، به درخشان گفته بود حاضر است برایش بازیکن بخرد و بعد هم برای مسئولیت گرفتن در باشگاه پرسپولیس با وزارت ورزش وارد مذاکره شده بود. اگر بخواهیم به دیدهها و شنیدههایمان اعتماد کنیم، باید گفت کار، کار هدایتی است. مگر نه اینکه او به نماینده وزیر گفته بود برای اداره پرسپولیس اختیار تام میخواهد؟ او قرار نبود مدیرعامل شود. هدایتی ریاست هیاتمدیره باشگاه را میخواست تا هم در گزینش مدیرعامل جدید حق رای داشته باشد و هم بتواند در ترکیب کادر فنی دست ببرد. سلیقهاش البته خیلی هم با سیاسی متفاوت نبود چرا که او هم اول دست گذاشته بود روی نام زلاتکو کرانچار. این مربی را اما که از فوتبال ایران راندند، برانکو ایوانکوویچ شد جدیترین گزینه هدایتی برای سرمربیگری پرسپولیس. قرار بود در همین روزهای تعطیلی برانکو را بنشانند روی نیمکت پرسپولیس و دو تا از پرسپولیسیهای قدیمی هم که رابطه خوبی با هدایتی دارند، نقش دستیار را برایش ایفا کنند.
حالا اما خود هدایتی هم پرسپولیس را تقریبا از دست داده و هیچکس نمیتواند اتفاقهای پیشرو را پیشبینی کند. شاید برای همین است که خود برانکو هم حرفش را عوض کرده و گفته که از پرسپولیس نه چیزی میداند و نه پیشنهادی دریافت کرده:
من با هیچ باشگاهی مذاکره نکردهام. یک نفر از ایران با من تماس گرفت و گفت اگر باشگاه پرسپولیس پیشنهاد بدهد، چه پاسخی میدهم که گفتم مانند دیگر پیشنهادهایم آن را هم بررسی میکنم و اگر شرایط مطلوب بود، میپذیرم اما فعلاً در حال بررسی پیشنهادی از چین هستم و خودم را برای همکاری با این تیم آماده میکنم. ضمن اینکه من هیچ اطلاعی از شرایط حال حاضر پرسپولیس ندارم.
این داستان اما چیزی نیست که بشود آن را تمام شده تلقی کرد. همانطور که کنارهگیری هدایتی از مدیریت باشگاه پرسپولیس در باورمان نمیگنجد و شاید بتوان آن را یک بازی تازه خواند.