به گزارش پایگاه 598 به نقل از وطن امروز/ سیروس محمودیان: 1- برخلاف بزرگنماییهای صورت گرفته و
مشروط به حسننیت طرف غربی، دستیابی به یک توافق جامع هستهای و حل و فصل
مناقشه پیش رو میان ایران و 1+5 بسیار ساده و سهلالوصول به نظر میرسید،
چراکه محتوای کیفی توافق نهایی باید مشتمل بر بنیان توافقات قبلی میبود که
بر همین مبنا توافقات هستهای در 2 موضوع «رفع تحریمهای ضدانسانی علیه
ملت ایران در مقابل حصول اطمینان طرف غربی از صلحآمیز بودن فعالیتهای
هستهای ایران» قابل خلاصهسازی است. غیرقابل کتمان است که مابقی موضوعات
مطروحه در مذاکرات، حاشیهسازی بوده و اساسا یک بهانهجویی بیشرمانه و
سندسازی ظالمانه علیه ملت ایران است.
2- مذاکرات به دلیل تداوم فزونخواهی آمریکا و نپذیرفتن شرط ایران مبنی بر
رفع کامل تحریمها، بار دیگر بدون دستیابی به توافق، تمدید شد. بهطور
روشن ایرادات حقوقی بینالمللی متعدد و غیرقابل اغماضی بر متن توافقات
گذشته و اصل خواسته نامشروع غربیها مبنی بر حصول اطمینان از صلحآمیز بودن
فعالیت هستهای ایران وارد است که مذاکراتی که برگزار شد را از حیّز
انتفاع قراردادی مطلقا ساقط میکند. در این میان حتی با فرض محال مشروعیت
این توافقات و در چارچوب همان توافقات مبهم و پرایراد، تنها نهاد رسمی که
قادر به تایید صلحآمیز بودن و انطباق فعالیتهای هستهای ایران با موازین
آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، همین آژانس است که اتفاقا بارها و بارها
بر این موضوع تاکید مستند کرده است. بر همین اساس اصرار نامعقول کنونی
غربیها بر صلحآمیز نبودن برنامه هستهای ایران زاییده توهمات و
بهانهجوییهای قلدرمآبانه آنان است. در عین حال تقاضای غربیها از ایران
مبنی بر اثبات صلحآمیز بودن فعالیت هستهای یک توقع نابجای حقوقی - فنی
است، چراکه درخواست اثبات یک موضوع عدمی، عین جهالت و نادانی است.
3- مستند بر گزارشات دورهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی که تنها مرجع
بینالمللی قانونی برای اظهارنظر در رابطه با سلامت فعالیت هستهای کشورها
بهشمار میرود، ایران در مجموع فعالیتهای هستهای 2 دهه گذشته خویش از
هیچیک از موازین بینالمللی هستهای کمترین تخطیای نداشته است.
همکاری کامل و جامعالاطراف ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و
متقابلا مقایسه رفتار دوگانه غربیها با فعالیتهای دانشبنیان هستهای
ایران و مجموعه فعالیتهای مخرب هستهای رژیم نژادپرست صهیونیستی موید آن
است که اصل اتهام هستهای ایران و در نهایت تحمیل یک تحریم غیرانسانی خارج
از قواعد بینالمللی فقط یک ستیز و عقدهگشایی تاریخی است که غربیها نسبت
به ملت ایران روا داشتند. غرب استعمارگر بهطور واضح تلاش معنادار و
سازمان یافتهای دارد تا در قالب مذاکرات هستهای زمینه را برای استیلای
بیچون و چرا بر کل منابع مادی و معنوی ملت ایران فراهم کند. تسلیم بیقید و
شرط ملت ایران در برابر غربیها تنها نتیجه مطلوب آنان به حساب میآید.
4- از سوی دیگر با توجه به اینکه همه فعالیتهای هستهای ایران بهطور
کامل تحت نظارت فنی آژانس صورت میگیرد لذا در حال حاضر و مشخصا بهواسطه
دلایل متقن فنی و حقوقی، ادامه مذاکرات ایران با طرف غربی؛ که با
زیادهخواهیهای پایانناپذیر غرب، 7 ماه دیگر تمدید شد، ماهیتا فاقد
اعتبار مذاکراتی بوده و چنین مذاکراتی اساسا شأنیت خویش را از دست داده
است. بهطور اختصاصی ضرورت دارد طرف ایرانی در صورت اصرار غربیها بر همان
مواضع غیراصولی استکباری خویش با اقتدار انقلابی در روند مذاکرات تجدیدنظر
کند. غربیها باید متوجه باشند ملت نجیب ایران در رابطه با بومیسازی دانش
هستهای و دستیابی به حقوق مسلم هستهای خویش کمترین اغماضی نخواهد کرد؛
هرقدر هم مذاکرات تمدید شود.
5- اگر چه تلاش برای دستیابی به یک توافق هستهای جامع و پایدار، استراتژی
مشخص طرف ایرانی در مذاکرات هستهای بود اما آخرین دور مذاکرات هستهای در
وین در شرایطی دیشب پایان یافت که به دلیل زیادهخواهیهای طرف آمریکایی
دستیابی به یک توافق جامع برد – برد بسیار دور از دسترس است. تجربه 36 سال
اقتدار انقلاب اسلامی موید آن است هرگونه عقبنشینی ولو تاکتیکی در برابر
آمریکا فینفسه بر گستره مطالبات استکباری آمریکا بیش از گذشته خواهد
افزود. باید پذیرفت هرگونه سکوت و اهمال و در نهایت عدم اتخاذ مواضع
انقلابی در برابر آمریکا نتیجهای جز پذیرش یک شکست بینالمللی برای ایران
در بر ندارد.
6- تمدید دوباره مذاکرات تا 10 تیر 94 و اصرار خارج از قاعده طرف آمریکایی
بر گسترش موضوعات متعدد خارج از چارچوب توافقات گذشته بر متن مذاکرات
هستهای از جمله برنامههای موشکی و راداری ایران نشان میدهد طرف غربی هیچ
اراده مشخصی بر امر توافق هستهای با ایران ندارد. آنها صرفا به دنبال
بهانهجوییهای سیاسی هستند. این بهانهجوییها در حالی روند صعودی به خود
میگیرد که آمریکاییها به خوبی از غیرنظامی بودن فعالیتهای هستهای ایران
آگاه بوده و جالب آنکه عینا نیز از پیامدهای مثبت حاصل از توافق هستهای
بر سیاستهای داخلی آن کشور و حتی جهان مطلع هستند.
7- استنتاجات میدانی و تحلیلهای مبتنی بر حقایق حاکمیتی دولت آمریکا
گویای این واقعیت است که آمریکا محور توافق جامع هستهای با ایران را تامین
امنیت رژیم نامشروع صهیونیستی قرار داده است. همراهی ایران با طرح
آمریکایی ایجاد خاورمیانه جدید، محدودسازی سیاستها و اقدامات عملی ایران
در حمایت از محور مقاومت، تضمین منافع نامشروع غربیها در غرب آسیا و مشخصا
رفع نگرانی شدید رژیم صهیونیستی در رابطه با پیشگیری هدفمند از گسترش و
توسعه برنامه موشکی و هوافضایی ایران در قالب طرح مفتضح «اقدام مشترک» از
دغدغههای اصلی آمریکاییها است.
8- الزام ایران به ارائه تضمینهای بینالمللی برای گردن نهادن به
سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا در عراق، سوریه، افغانستان، لبنان، بحرین،
یمن و سودان از عمده خواستهای تحمیلی آمریکا در دور نهایی مذاکرات هستهای
وین بهشمار میرفت. همچنین گرفتن تضمینهای لازم با قابلیتهای
بینالمللی درباره اجبار ایران به سکوت عملی در برابر همکاریهای منطقهای
همپیمانان آمریکا در تسلیح و تجهیز گروههای تروریستی از راهبردهای
مذاکرات هستهای آمریکا در دور نهایی مذاکرات بود. ضرورت دارد دولتمردان
ایران با هوشیاری بیشتر در ادامه مذاکرات در چارچوب آرمانهای متعالی
انقلاب اسلامی عمل کنند.