
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِاللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَاللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُاللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دلهای شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانههای [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن میسازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشتهى يزدان / با همه مردمان با ايمان
سه نکته:
* البته امام در طرف مقابل و در کنار دعا برای گشایش در رزق و زندگی به خطرات بزرگ ثروت در دعای ۳۶ کتاب صحیفه اشاره می نمایند:
«أَلَّلهُمَّ
ارْزُقْنِی مِنْ فَضْلِکَ مالاً طَیباً کَثِیراً فَاضِلاً لایطْغِینِی وَ
تِجارَةً نامِیةً مُبارَکَةً لاتُلْهِینِی؛ خدایا! از فضلت به من مال پاک و
زیاد تمام نشدنی روزی کن که مرا به طغیان وا ندارد و تجارت پرسود و
پربرکتی عطا کن که مرا به سرگرم شدن به دنیا وا ندارد.»
پس باید مراقب این دو خطر بزرگ (طغیان بر اثر ثروت و سرگرم شدن به دنیا) باشیم.
**
توصیه دیگر امام این است که روزی فراوان و گشایش در رزق داشته باشیم ولی
ثروت زیاد نه! زیرا ثروت زیاد آثاری دارد که اجتناب ناپذیر است. در دعای سی
ام صحیفه چنین می فرماید:
«وَ
لا تَفْتِنِّی بِالسَّعَةِ وَ امْنَحْنِی حُسْنَ الدَّعَة ِ وَ لا
تَجْعَلْ عَیشِی کَّداً کَدّاً؛ به وسعت مال آزمایشم مکن و از آسایش در
زندگی برخوردارم کن و معیشتم را دشوار مکن.»
*** ممکن است کسی بگوید چرا ثروت زیاد نه!؟ من اگر ثروتمند شوم چنین و چنان می کنم، دستگیری می کنم، مدرسه می سازم و... بله شاید ما از روی صداقت در حال نداری و تنگدستی این سخنان را بگوییم و واقعاً هم قصدمان اینطور باشد ولی نمی دانند ممکن است ثروت افکارشان را عوض کند و بر اثر امتحان مالی سقوط کنند. تاریخ هم این بیان امام را تایید نموده است و چه بسا کسانی مانند قارون که بعد از ثروتمندی به کلی عوض شدند و همه قول و قرارهایشان از یادشان رفت!