کد خبر: ۲۶۶۵۷
زمان انتشار: ۱۲:۳۳     ۲۵ آبان ۱۳۹۰
اکثر شيعيان سوريه در پنج استان دمشق، حمص، حلب، ادلب و دَرعا متمرکز هستند و در اين ميان شيعيان حمص به شکلي ويژه در معرض حملات و هجوم‌هاي مذهبي شديدي قرار دارند که از قتل و کشتار و ربودن و آواره کردن آنها نيز واهمه ندارد.
به گزارش مشرق جمهوري عربي سوريه کشوري در جنوب غرب آسيا و بر سواحل شرقي درياي مديترانه است. اين کشور از شمال با ترکيه، از شرق با عراق، از غرب با لبنان و درياي مديترانه و از جنوب با اردن و سرزمين‌ها اشغالي فلسطين همسايه ‌است و از آنجا نقطه اتصال سه قاره آسيا، اروپا و آفريقا بشمار مي‌آيد، به همين دليل جايگاهي استراتژيک در خاورميانه را به خود اختصاص مي‌دهد.

حدود ۷۴ درصد جمعيت سوريه را مسلمانان سني، ۱۳ درصد علوي و شيعه دوازده‌امامي و اسماعيلي، ۱۰ درصد مسيحي و ۳ درصد دروزي تشکيل مي‌دهند.

اغتشاشات خونين در سوريه، از هفت ماه پيش با مداخله غيرمستقيم آمريکا و رژيم صهيونيستي و فرانسه از يک سو و تحريک برخي کشورهاي منطقه از جمله عربستان سعودي، اردن، ترکيه و گروه هاي غربگراي لبنان از سوي ديگر، از شهر سني نشين "درعا" شروع شد و مانند هر پديده سياسي– امنيتي و اجتماعي، تحت تأثير فعل و انفعالات بازيگران داخلي و خارجي تغيير و تحول يافته است.

در اين ميان آنچه تاکنون در اين ناآرامي‌ها چندان به چشم نيامده و مورد توجه قرار نگرفته وضعيت شيعيان در اين ناآرامي‌هاست. اين گزارش، نگاهي دارد به اوضاع شيعيان شهر حمص در سايه شرايط حاکم بر سوريه.

پراکندگي شيعيان سوريه
اکثر شيعيان سوريه در پنج استان دمشق، حمص، حلب، ادلب و دَرعا متمرکز هستند و در اين ميان شيعيان حمص به شکلي ويژه در معرض حملات و هجوم‌هاي مذهبي شديدي قرار دارند که از قتل و کشتار و ربودن و آواره کردن آنها نيز واهمه ندارد.

رابطه شيعيان حمص با محيط پيراموني سني خود
جمعيت شيعيان استان حمص به حدود 150 هزار نفر مي‌رسد که 10 درصد جمعيت اين استان را تشکيل مي‌دهد و به غير از شهر حمص در 50 روستاي اطراف حمص پراکنده و اکثر آنها در شهرک البياضه ( که محل اصلي تجمع شيعيان در مسجد المصطفي (ص) در اين استان است) و شهرک وادي ايران و شهرک العباسيه متمرکز شده‌ و رابطه آنها با سني‌هاي اين شهر طي دو دهه گذشته رابطه‌اي دوستانه و ارام بوده است و مي‌توان دلايل اين امر را در موارد زير ملاحظه کرد:

1- سياست نزديکي که رهبران لائيک استان از طريق ارتباط دائم با اهل سنت و علماي آنها و دوري از ايجاد فتنه و هرگونه ايجاد تحريک در پيش گرفتند.

2- موضع قاطع دولت مرکزي جهت مقابله با عوامل ايجاد درگيري‌ها و منازعات مذهبي.

3- جنگ ژوئيه و نتايج حاصل از اين جنگ که موجب تعيمق دوستي و نزديکي بيش از پيش پيروان دو مذهب به يکديگر شد.

عوامل و دلايل تيرگي روابط
اما اين آرامش و رابطه دوستانه در سال‌هاي اخير رو به تيرگي نهاد، به گونه‌اي که پس از ناآرامي‌هاي اخير سوريه تا سرحد برخورد نيز پيش رفت که دلايل اين امر را بايد در موارد زير ملاحظه کرد:

1- تحرکات و جوشش مذهبي که سراسر جهان اسلام را دربرگرفت و اوج آن اوايل اشغال عراق قابل ملاحظه بود.

2- رسانه‌ها و تبيلغات فرقه‌اي سلفي که از طريق شبکه‌هاي ماهواره‌اي و پايگاه‌هاي اينترنتي خانه‌ها و انديشه‌ها و افکار سفلي‌ها را به اشغال خود درآورد و موجب شکل‌گيري سفلي‌گري تندرو شد که در برخي مناطق سوريه نيز نفوذ کرده بود.

3- رسانه‌ ها و تبليغات شيعي تندرو که به مقدسات اهل سنت توهين مي‌کرد.

4- خطاها و اشتباهاتي که برخي از تندورهاي سوري مرتکب شده و فقط بر خصوصيات و ويژگي‌هاي جامعه سوري تاکيد داشتند.

مواضع شيعيان در قبال حوادث جاري
از زماني که ناآرامي‌هاي سوريه بروز نمودند،‌ رهبران مذهبي شيعيان سوريه و روحانيون آنها اعلام کردند که نسبت به اين مواضع بي‌طرف بوده و در آنها دخالتي نخواهند داشت، از اين جهت که اعتقاد داشتند، اعلام حمايت از اين تحرکات به مذهب و نظام، همزمان ضربه خواهد زد. درباره پيروان اين مذهب، آنها اعتقاد داشتند جمعيت کم و در اقليت بودن آن، شيعيان را در معرض حملات انتقام‌جويانه قرار خواهد داد و درباره نظام نيز مشخص است که شيعيان از نظام دمشق حمايت مي‌کنند.

التزام و تعهد به اين دو اصل در ميان شيعيان گسترده و قابل ملاحظه بود و اگر شيعيان خود دار نبوده و براي حمايت از نظام خارج مي‌شدند، بي‌شک موجب بروز درگيري‌هاي مذهبي در سوريه مي‌شدند.

آثار برجاي مانده از ناآرامي‌هاي کنوني بر شيعيان
بسياري از معترضان سوري بر اين باورند که شيعيان حامي و طرفدار نظام در سرکوب ناآرامي‌ها هستند و در اين باره دلايلي ارائه مي‌دهند که مهمترين آن :

1- موضع‌گيري آشکار ايران و حزب الله در حمايت و تأييد نظام سوريه.

2- متهم کردن شيعيان سوريه به حمايت از نظام و حاميان آن و اين اتهامي است که متوجه تمام اقليت‌هاي سوري با نسبت‌هاي متفاوت است.

3- تحريکات آشکار و مستقيم مذهبي عليه شيعيان سوريه از طريق پايگاه‌هاي اينترنتي و شبکه‌هاي ماهواره‌ايي چون "صفا" و "وصال" و برخي مفتي‌هاي افراطي و تندرو همچون شيخ "عدنان العرعور" که نقش مهمي در اين‌باره ايفا کرد.

نگاهي به روند حوادث اخير
بي‌شک روابط دوستانه‌اي که طي دو دهه گذشته بر روابط شيعيان و سني‌ها حاکم بوده و ادامه ارتباط علماي اين دو طايفه با يک‌ديگر از آغاز حوادث نقش مهمي را در عدم کشيده شدن سريع و گسترده آنها به برخورد طايفه‌اي موثر بود، اما اين روابط پس از توسعه گستره خشونت‌ها و افتادن سلاح به دست معارضان ديگر فايده و تأثيري نداشت.

به همين منظور حملات تبليغاتي گسترده‌اي آغاز شد که آنها را از شيعيان برحذر مي‌داشت و شيعيان را به نا حق و نادرست به کشتار تظاهرات‌کنندگان يا دادن راپورت آنها و تحرکاتشان به ماموران نظام متهم مي‌کرد؛ همچنين فراخوان‌هايي توسط برخي از روحانيون تندرو صادر شد که از معترضان سوري مي‌خواست "شهر ار وجود مجوسي‌ها پاک کنند"، در اين شرايط بحراني عمليات قتل و کشتار و ربودن جوانان بي‌گناه شيعه اهل بيت(ع) آغاز شد و اين روند به‌شدت روند سريع و غيرمنتظره‌اي به خود گرفت و برخي از گروه‌هاي مسلح مانند "گردان‌هاي خالد بن وليد" از طريق اينترنت، مسؤوليت برخي از اين عمليات‌ها را برعهده گرفتند.
اما اين بدين معنا نبود که تمام اهل‌سنت با کشيده‌شدن به اين فتنه مذهبي موافق هستند زيرا بخش قابل ملاحظه‌اي از سني‌هاي ميانه‌رو، مخالف هرگونه برخورد مذهبي هستند اما صداي آنها در هياهوي خشونت‌ها و قيل و قال‌هايي که استان حمص را دربرگرفته به گوش نمي‌رسد و روحانيون آنها تأثيرگذاري خود را از دست داده‌اند، بويژه آنکه بسياري از آنها متهم به حماقت و نفاق و مزدوري براي نظام مي‌شوند.

با اين حال توجيهات و پيام‌هاي علماي اهل بيت(ع)، خواستار عدم کشيده‌شدن به فتنه کشتار مذهبي و پيشه‌کردن صبر و در نظر گرفتن مصائبي هستند که مردم به دليل اين اقدامات به آن دچار مي‌شوند.

نمونه‌هاي مصائب شيعيان
مي‌توان مهمترين اشکال بدبختي و مصائبي که شيعيان طي پنج ماه اخير با آن مواجه بودند را در موارد زير خلاصه کرد:

1- قتل و کشتار و ربوده شدن

2- مهاجرت از مناطق سني‌نشين به دليل تهديدات صورت گرفته و خطرهاي ناشي از آن.

3- غارت و چپاول و و به اتش کشيدن برخي اماکن تجاري و منازل بويژه آنهايي که صاحبان آنها به مناطق ديگر مهاجرت کرده بودند.

4- رکود اوضاع اقتصادي به دلايلي چند از جمله:

الف) بيرون راندن برخي از کارگران شاغل در بخش خصوصي به اسباب و دلايل مذهبي.

ب) ناتوانايي بسياري از افراد شاغل جهت حضور در محل کار، بويژه پس از کشته شدن برخي از آنها که در مسير رفتن به محل کار يا در خود محل کار و صرفاً به خاطر دلايل مذهبي صورت مي‌گرفت.

ج) کند شدن چرخه اقتصاد استان بطورکلي که بر بسياري از افراد تأثير گذاشت، بويژه کساني که درآمدهايشان روزانه تأمين مي‌شود.

5- تعطيلي برگزاري نماز جمعه و جماعت در مسجد جامع المصطفي(ص) که مرکز اصلي تجمع شيعيان استان به شمار مي‌آيد و خطيب و سخنران آن "شيخ عبدالمجيد عباس" است که مهم‌ترين دليل آن خطراتي است که نمازگزاران را پيش از رسيدن به مسجد يا پس از خروج از مسجد تهديد مي‌کند، ‌اين درحالي است که طي اين مدت بارها شاهد تيراندازي به سوي آن توسط طرف‌هاي ناشناس بوده است.

با تأکيد بر اين که اين تجاوزها و تعدي‌ها توسط سني‌هاي ساکن حوالي و نزديک مسجد صورت نمي‌گيرد که هم‌چنان تا حدودي روابط دوستانه خود را با شيعيان حفظ کرده‌‌اند و در ذيل به مهمترين موارد مصايب و بدبختي که شيعيان سوريه از ابتداي ناآرامي‌ها تا کنون با آن مواجه بوده‌اند، اشاره خواهد شد:

1- قتل و کشتار: 62 نفر؛ اکثر اين افراد با سلاح سرد به قتل رسيده‌اند که کوچکترين آنها کودکي چهار ساله و مسن‌ترين آنها پيرمردي 77 ساله است.

2- ربوده شدن: 22 نفر؛ سرنوشت نامعلوم و به نظر مي‌رسد به قتل رسيده باشند.

3- مجروحان: 20 نفر؛ برخي از آنها داراي جراحات خطرناک هستند
.
4- غارت و آتش زدن منازل و اماکن تجاري: بيش از 500 باب منزل و مغازه؛ اکثر اين مغازه‌ها و خانه‌ها پس از خروج صاحبان آنها غارت شده و آتش زده مي‌شود.

5- مهاجرت و آوارگي: حدود 50 مورد؛ اين موضوع به شکلي ويژه در شهرک "البياضه" و شهرک "وادي ايران" قابل ملاحظه است که اکثر ساکنان آن به روستاهاي شيعه‌نشين اطراف شهر مهاجرت کردند.

6- وخامت اوضاع اقتصادي و بيکاري: حدود 10 هزار مورد؛ به خاطر اخراج از کار يا عدم امکان حضور در محل کار يا رکود اقتصادي ناشي از ناآرامي‌هاي اخير.

7- تعطيلي نماز جمعه و جماعت: از چند هفته پيش؛ به دليل وجود خطرات بي‌شمار در راه رسيدن به مسجد و بازگشت به خانه از جمله شليک گلوله توسط اشخاص ناشناس در مرکز اصلي تجمع شيعيان در حمص که شيخ عبدالمجيد عباس بر آن اشراف و نظارت دارد.

8- تعطيلي مرکز ديني معارف اسلامي: از آغاز سال تحصيلي؛ که زير نظر "جامعة المصطفي(ص) العالمية" فعاليت مي‌کند.

9- همه اين موارد موجب شده تا مؤسسات و نهادهاي اجتماعي نتوانند به فعاليت‌هاي خود ادامه دهند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها