به گزارش پایگاه 598، در مورخه 21/05/1393 فردی با مراجعه به کلانتری 119 مهرآباد جنوبی به
مأمورین اعلام کرد : زمانیکه در محل کار حضور داشتم ، دو سارق جوان با
تهدید سلاح سرد وارد خانه ام شده و متأسفانه ضمن آزار و اذیت همسرم ، اقدام
به سرقت کلیه وجوه نقد و طلا و جواهرات داخل خانه کرده اند.
با
تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "سرقت منزل با سلاح سرد همراه با آزار و
اذیت" ، پرونده به دستور شعبه سوم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران در
اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .با توجه به حساسیت
پرونده ، بلافاصله تحقیقات جهت شناسایی متهمین در دستور کار کارآگاهان
اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
همسر مالباخته پس
از حضور در اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان
گفت : در ساعت 10:00 مورخه 21/05/1393 آقایی زنگ آیفون را زد و گفت : طوطی
ما در پشت بام خانه شماست اما من از او خواستم تا زنگ طبقه سوم را بزند ؛
پس از چند دقیقه همین شخص ، مجددا زنگ زد و گفت: طبقه سوم پاسخگو نیست؛
لطفا در را باز کنید. من همسایه تان هستم.
من نیز به تصور اینکه این
شخص واقعا همسایه است در را باز کردم؛ بعد از چند لحظه، زنگ واحد ما زده
شد و همین شخص درخواست کلید پشت بام را از من کرد؛ بدون آنکه در واحد
آپارتمان خودمان را باز کنم درخواست کردم تا کلید پشت بام را از واحد طبقه
چهارم بگیرد اما بعد از چند دقیقه دوباره زنگ خانه زده شد و همین شخص مدعی
شد که طبقه چهارم او را نزد من فرستاده است.
به محض اینکه در واحد
را باز کردم، جوانی حدوداً 24-22 ساله وارد خانه شد و با تهدید چاقو مرا
مجبور به سکوت کرد. آن جوان با تهدید اقدام به گرفتن طلا و جواهرات کرد؛
زمانیکه این جوان مشغول بررسی طلاها بود تصمیم گرفتم تا از خانه فرار کنم
اما این شخص به زور و با تهدید چاقو مانع از خروج بنده از خانه شد.
این
فرد تهدید کرد اگر سر و صدا کنی ، تو را می کشم. بعد مرا به داخل یکی از
اتاق ها برد و غیره؛ پس از آن و از طریق پنجره مشرف به داخل کوچه نفر دوم
را صدا زد و نفر دوم نیز...
پس از آن مرا در داخل یکی از اتاق ها
حبس کرده و هر دو نفر از خانه خارج شدند پس از چند دقیقه و در حالیکه بسیار
ترسیده بودم ، زمانیکه دیگر صدایی نمی آمد از اتاق بیرون آمدم و دیدم که
آنها رفته اند.
کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی ، در سلسله
اقدامات پلیسی خود اقدام به چهره نگاری تصاویر دو سارق کرده و با بهره گیری
از بانک اطلاعات مجرمین سابقه دار موفق به شناسایی "فرشاد . ق" ( 21 ساله )
شدند که برابر سوابق موجود در پرونده اش ، در سال 1391 به اتهام کیف قاپی
توسط پلیس آگاهی شهریار دستگیر و روانه زندان شده بود.
با شناسایی
تصاویر "فرشاد . ق" از سوی شاکیه ، دستگیری وی در دستور کار کاراگاهان
اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و کارآگاهان با انجام
تحقیقات پلیسی موفق به شناسایی مخفیگاه فرشاد در منطقه نسیم شهر (اکبرآباد )
– خیابان شهید رجایی شدند .
در زمان اجرای عملیات دستگیری ، فرشاد
با اطلاع از حضور کارآگاهان در پشت درب خانه قصد داشت تا از بالکن منزل و
از طبقه چهارم فرار کند و با این هدف به پشت بام ساختمان دو طبقه ای در
کوچه پشتی پرید اما با این وجود کارآگاهان که تمامی احتمالات فرار متهم را
پیش بینی کرده بودند ، نهایتا با شلیک چند تیر هوایی موفق به دستگیری وی
شدند.
با دستگیری متهم، بلافاصله تحقیقات در همان محل دستگیری و جهت
شناسایی دیگر متهم پرونده آغاز شد ؛ فرشاد که چاره ای جز اعتراف و معرفی
همدست خود نداشت ، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: به همراه یکی از دوستانم
بنام محسن به منزلی رفتیم که تنها یک خانم جوان داخل خانه حضور داشت.
ابتدا
من پائین و در داخل کوچه بر روی موتور منتظر ماندم و محسن به تنهایی داخل
ساختمان شد؛ پس از مدتی محسن از داخل پنجره مرا صدا زد و من هم رفتم داخل و
....
با شناسایی مخفیگاه "محسن . الف" ( 22 ساله ) در منطقه نسیم
شهر ( اکبراباد ) – شهرک اورین، کارآگاهان به این شهرک رفته و در حالیکه
محسن قصد داشت تا با یک دستگاه موتورسیکلت از شهرک خارج شود ، وی را
شناسایی و دستگیر کردند.
محسن پس از انتقال به اداره شانزدهم ، در
اعترافاتش به کارآگاهان گفت: با موتور و بهمراه فرشاد در منطقه مهرآباد
جنوبی در حال پرسه زنی و چرخیدن بودیم که متوجه باز بودن درب پارکینگ یک
خانه شدیم؛ فرشاد پیش موتور ماند و من رفتم زنگ یکی از طبقات را زدم و به
زن صاحبخانه گفتم "طوطی ام به پشت بام ساختمان افتاده؛ لطف کنید کلید پشت
بام را بدهید.
چند بار اول خانم صاحبخانه از من درخواست کرد تا کلید
پشت بام را از سایر واحدها بگیرم اما نهایتا به اصرار بنده در خانه را باز
کرد و من نیز با چاقویی که داشتم او را تهدید کردم و داخل خانه شدم.
دیدم
که به جز آن خانم جوان کس دیگری داخل خانه نیست؛ به او گفتم: پول ها و
طلاهایت را نشان بده که درب کمد را باز کرد و من تمامی طلاها را سرقت کردم.
محسن
در خصوص آزار و اذیت شاکیه نیز به کارآگاهان گفت: پس از سرقت طلاها، شاکیه
را مورد آزار و اذیت قرار داده از طریق پنجره، فرشاد را صدا کردم و او نیز
بالا آمد و ...؛ بعد از آن، تمامی طلا و جواهرات داخل خانه را برداشتیم و
با موتور فرار کردیم.
در بازرسی از مخفیگاه متهمین، کارآگاهان موفق
به کشف تعدادی گوشی تلفن همراه شدند که با بررسی سوابق آنها مشخص شد که
تمامی گوشی ها دارای سابقه سرقت به شیوه کیف قاپی و موبایل قاپی هستند.
متهمین
در ادامه اعترافات خود صراحتا عنوان کردند که در مناطق "غرب" و "جنوب غرب"
شهر تهران ، اقدام به کیف قاپی ، موبایل قاپی و گردنبند قاپی کرده اند که
با بررسی سوابق سرقت های مشابه تعدادی از شکات پرونده های سرقت در شهرک
آزادی ، خیابان پیامبر ، بلوار فردوس شناسایی و به اداره شانزدهم دعوت
شدند.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی
پلیس آگاهی تهران بزرگ با اشاره به متأهل بودن هر دو متهم عنوان داشت: هر
دو متهم پرونده متأهل بوده و حتی یکی از متهمین بنام "محسن . الف" دارای سه
فرزند ! می باشد.
سرهنگ
آریا حاجی زاده با اشاره به دستور انتشار بدون پوشش تصاویر هر دو متهم
پرونده، گفت: دستور انتشار بدون پوشش تصاویر هر دو متهم از سوی مقام محترم
قضایی صادر شده است ؛ لذا از کلیه شکات و مالباختگان احتمالی که موفق به
شناسایی تصاویر متهمین شدند دعوت می شود تا جهت طرح و پیگیری شکایات خود به
اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان وحدت اسلامی مراجعه
نمایند.