ازحضرت امام محمّد باقر علیهالسلام شنیدم که مى گفت: چون روز قیامت بر پا شود، خداوند همه مردم راعریان و پابرهنه در زمین هموارى جمع میکند؛ و آنها را در راه محشر به قدرى متوقف میدارند که همگى عرق بسیارى مى کنند و نفَسهاى آنان به شدت میزند، و به قدرى که خداوند اراده کرده است درنگ مىکنند؛ و این است معناى گفتار خداوند تعالى: «فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا؛ و در آن وقت (اى پیامبر) نمى شنوى مگر صداى آرام و بدون صوت را.»
در این حال منادى از عرش ندا میکند: کجاست پیامبر امّى؟ خلایق میگویند: این صداى تو به همه رسید و همه شنیدند، آن پیامبر را با اسمش صدا کن!
منادى ندا میدهد: کجاست پیامبر رحمت: محمد بن عبدالله؟ رسولالله صلّى الله علیه و آله و سلّم بر پا مى ایستد، و از همه مردم جلوتر مى آید تا اینکه مى رسد به حوضى که طول آن به قدر مسافت ما بین أیْلَة و صَنْعَاء است، و در کنار حوض مى ایستد. و پس از آن صاحب شما را ندا مى کنند؛ او هم به جلو مى آید، و در برابر مردم با رسول الله وقوف مى کند.
سپس به مردم اجازه داده مى شود و آنان به حرکت در مى آیند. و در آن وقت، مردم به دو دسته تقسیم مى شوند: جماعتى در حوض وارد مى شوند، و جماعتى را از حوض دور مى کنند و چون رسولالله صلّى الله علیه و آله و سلّم ببیند که از محبان ما اهلبیت کسى را از حوض دور کنند گریه میکند و میگوید: اى پروردگار من! شیعه على! اى پروردگار من! شیعه على!
در این حال خداوند فرشتهاى را مى گمارد که از آن حضرت بپرسد: اى محمد! سبب گریه شما چیست؟! رسول الله میگوید: چگونه نگریم بر جماعتى که از شیعیان برادرم علىّ بن ابى طالب هستند، و من آنان را مى نگرم که از حوض دورشان کرده اند، و به جانب أصحاب دوزخ روان ساخته اند!؟
خداوند عز و جل میگوید: اى محمد! من از گناهان آنها گذشتم، و همه را به تو بخشیدم. و من آنان را به تو و به کسانى که از ذریه تو هستند، و آنان آن ذرّیه را دوست دارند و ولایت آنها را برعهده گرفته اند، ملحق ساختم، و آنها را از زمره و جمعیت تو قرار دادم و در حوض تو وارد کردم و شفاعت تو را درباره آنان پذیرفتم و به همین دلیل تو را مکرم و گرامى داشتم.
و حضرت باقر علیهالسلام گفتند: در آن روز چه بسیار از مردان و زنان گریه کنندهاى که چون این جریان را ببینند، فریاد مى زنند: یامحمداه! و هیچ یک از موالیان ما و از محبان ما نمى ماند مگر آنکه در حزب ما قرار مى گیرد و با ما وارد در حوض ما مى شود.
منبع:کتاب «بشارة المصطفى»