مرد افغان وقتی فهمید برادرش عاشق زن ایرانی شده، نقشهیی هولناک را طراحی و
اجرا کرد. این مرد جنایتکار به زودی در مقابل پنج قاضی جنایی محاکمه
میشود.
پنجم خردادماه سال گذشته ماموران کلانتری جامی با تماس دختر جوانی در
جریان وقوع قتل زن میانسالی قرار گرفتند. بلافاصله با اعلام موضوع گروهی از
کارآگاهان جنایی پلیس به همراه قاضی ویژه قتل در محل قتل زن 50 ساله در
خیابان آذربایجان حاضر شدند. در بررسیهای اولیه روشن شد دختر مقتول هنگامی
که به غیبت مادرش مشکوک میشود برای بررسی موضوع به خانه این زن مراجعه
میکند.
دختر جوان پس از اینکه با در بسته روبهرو شد به کمک همسایهها وارد خانه
شده و با جسد غرق در خون مادرش در اتاق خواب مواجه شد. با مشخص شدن این
موضوع و اعلام سرقت تلفنهای همراه مقتول به اسم نازنین، ماموران تحقیقات
خود را برای کشف سرنخ قتل و پیدا کردن گوشیها آغاز کردند.
در ادامه با بررسی تماسهای مقتول ماموران توانستند پسر جوان 18 سالهیی
که چند بار پیش از وقوع قتل با نازنین در تماس بود را شناسایی و در
مخفیگاهش دستگیر کنند. با انتقال عبدالله به اداره آگاهی او در بازجوییها
به ماموران گفت: تبعه افغانستان هستم و چند ماهی است برای کار به تهران
آمدهام. به دلیل اینکه خانواده پر جمعیتی داشتیم مجبور بودم تمامی کارکردم
را ماهانه برای آنها ارسال کنم. یک روز با نازنین در خیابان آشنا شدم. پس
از چندبار ملاقات به او ابراز علاقه کردم. هر روز به دیدن او میرفتم و پول
هایم را برای او خرج میکردم و دیگر پولی برای خانوادهام نمیفرستادم.
چند ماهی از آشناییمان گذشته بود که برادر بزرگترم به علت اینکه هیچ پولی
به افغانستان نفرستاده بودم به دنبالم آمد. وقتی او از رابطه من با نازنین
مطلع شد بهشدت عصبانی شد و گفت از او انتقام میگیرد. روز حادثه برادرم
به نام درویش مجبورم کرد با مقتول قرار بگذارم. نزدیک ظهر برادرم به تنهایی
به خانهاش رفت و من دیگر از ماجرا خبر ندارم.
با اعترافات جوان 18 ساله ماموران تحقیقات خود برای دستگیری متهم به قتل
را آغاز کردند که در بررسیها مشخص شد قاتل به افغانستان فرار کرده است.
بررسیها در این زمینه ادامه داشت تا اینکه ششم اسفندماه سال گذشته
کارآگاهان متوجه ورود درویش به ایران شدند و در یک عملیات غافلگیرانه او را
دستگیر کردند.
با انتقال متهم 31 ساله به اداره آگاهی او در بازجوییها با اعتراف به
قتل زن 50 ساله گفت: چند ماهی بود که عبدالله هیچ پولی برای خانواده ارسال
نکرده بود. وقتی هم تماس میگرفتم مدعی بود در ایران کار کم شده است. برای
بررسی موضوع به ایران آمدم و متوجه شدم وی با مقتول ارتباط داشته و
پولهایش را به او میدهد. به همین دلیل خواستم از او انتقام بگیرم. روز
حادثه با نازنین در خانهاش قرار گذاشتم. قبل از اینکه سر قرار بروم یک
کارد آشپزخانه را از نزدیکی خانه مقتول خریده و به دیدارش رفتم. وقتی وارد
خانه شدم بدون هیچ حرفی به سمتش حملهور شدم و با شش ضربه چاقو او را کشتم.
پس از قتل برای اینکه کسی متوجه موضوع نشود تلفنهای همراه مقتول را سرقت
کردم که یکی از آنها را در سطل زباله انداختم. گوشی دوم را نیز که با آن
با مقتول در تماس بودم به افغانستان برده و در آنجا گوشی را در بیابان رها
کردم. هیچوقت فکر نمیکردم دستگیر شوم. به همین دلیل چند ماه پس از قتل
برای دیدن برادرم و پیدا کردن کار به ایران آمدم که از سوی پلیس دستگیر
شدم.
با اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات، کیفرخواست متهم از سوی قاضی آرش سیفی،
دادیار اظهارنظر دادسرای امور جنایی به اتهام قتل عمد صادر و پرونده متهم
به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد