به گزارش پایگاه 598 به نقل از جوان، سالن سينماي موزه سينما با نمايش فيلم «يك اتفاق ساده» سهراب شهيد ثالث،
بهعنوان اولين سينماي گروه هنر و تجربه معرفي شد. گروه هنر و تجربه آنطور
كه در تعريف اوليهاش آمده است براي «نمايش آن دسته از فيلمهاي باارزش در
ميان فيلمهاي غيرتجاري است كه اكرانشان ميتواند جايگاه شايسته و درخور
سازندگان آنها را در جامعه سينمايي روشن كند و به ارتقاي دانش سينمايي
تماشاگران و ارتقاي كيفيت هنري سينماي ايران كمك كند»، ايجاد شده است.
گروهي كه عملاً در حال تبديل شدن به سينما تك دولتي است. طرحي كه در صورت
موفقيت به رقيب جدي براي سينما تكهاي فعال در محافل هنري تبديل خواهد شد!
سازمان سينمايي با ايجاد گروه سينمايي هنر و تجربه در عمل چرخ را دوباره
اختراع كرده است.
فلسفه ايجاد سينما تك اكران فيلمهايي است كه اصولاً
با ديدگاه سينماي تجاري ساخته نشدهاند. فيلمهاي هنري و موج نو كه
علاقهمندان آنها بسيار محدودتر از مخاطبان سينماي تجاري هستند. كساني كه
هدفشان از پيگيري سينما كسب تجربههاي نو در هنر هفتم است نه اينكه صرفاً
با ديدن يك فيلم سرگرم شوند. هنرجوهاي رشتههاي هنري، دانشجويان سينما و
علاقهمندان به هنر هفتم در پاتوقهاي خاصي كه براي تماشاي فيلمهاي
اينچنيني در نظر گرفته شده است، جمع ميشوند و در برنامههايي كه معمولاً
به صورت هفتگي اجرا ميشود به تماشا و نقد و بررسي فيلم مينشينند.
ظرفيت،
توان و جذابيت سينما تكها هم معمولاً از چند نفر مخاطب خاص بيشتر نميشود
و دوستداران سينماي تجاري و عامهپسند كمتر پيش ميآيد كه پيگير
برنامههاي سينما تكها باشند.
در اينجا قصدي براي توجيه عملكرد سينما
تكها در سياستگذاري اكرانها و نقد و بررسي فيلمها نداريم، زيرا اين
گونه پاتوقها نه چندان مهم هستند كه بتوانند در سينماي ايران تأثيرگذار
باشند و نه فيلمهايي كه در آنها اكران ميشوند از جامعيت مخاطبي
برخوردارند كه در جريان توليد سينما نقشي ايفا كنند. تنها نكتهاي كه بايد
در فعاليت سينما تكها به آن توجه كرد اين است كه اين پاتوقهاي پراكنده
باعث هويتبخشي و پر رنگ شدن فعاليتهاي برخي از مراكز هنري ميشوند. حالا
سازمان سينمايي ميخواهد با ايجاد شبكهاي از سينما تكهاي دولتي به عنوان
گروه هنر و تجربه، بازار كار سينما تكها را قبضه كند.
انتخاب فيلم
سهراب شهيد ثالث نيز در همين راستا است، فيلمي كه در جريان موج نو سينماي
ايران نقش مهمي داشته است، اما چرا سازمان سينمايي بايد با يك عمل موازي با
مجموعههاي فرهنگي، ضمن اينكه فعاليت پاتوقهاي هنري را به كسادي بكشاند،
بودجه دولتي را نيز صرف فيلمهايي كند كه نه مخاطب دارند و نه اينكه اكران
دوباره آنها ميتواند نكته جديدي را به دوستداران سينما بياموزد!