این مرد نگران گفت: برادرم برای انجام کاری به زنجان رفته و قرار بود
دیروز به خانهاش در شهرک ولیعصر برگردد اما نه تنها برنگشته بلکه موبایلش
خاموش است، وقتی نگران شدیم و به خانه بستگانمان در زنجان زنگ زدیم، شنیدیم
وی را بهسوی تهران بدرقه کردهاند. این جوان گفت: برادرم صبح روز گذشته
به همسرش زنگ زده و گفته بود در حال بازگشت است ولی نمیدانیم چه بلایی
برسرش آمده است.
با ادعای برادر نگران با دستور بازپرس جنایی رسیدگی به این معما در دستور کار تیمی از پایگاه پنجم پلیس آگاهی قرار گرفت و آنان تجسسهای ویژه خود را آغاز کردند. بررسیها نشان داد مرد گمشده از زنجان خارج شده زیرا پلاک خودروی وی در تصاویر ضبط شده دوربینهای جادهای ثبت شده است.
کارآگاهان در شاخه دیگری برادر زن مرد گمشده را تحت بازجویی گرفتند که وی گفت: دامادمان چند روزی اینجا بود و چند روز پیش وقتی در پمپ بنزین، سوخت خودرویش را کامل کرد از اینجا رفت و هنگامی که خواهرم زنگ زد و گفت شوهرش نرسیده خیلی تعجب کردیم و با تصور اینکه تصادف کرده است همه بیمارستانهای شهرهای زنجان و قزوین را جستوجو کردیم ولی هیچ سرنخی نبود.
با این ادعاها مأموران تصاویر را بررسی کردند و متوجه شدند این جوان راست میگوید و دامادشان صبح زنجان را ترک کرده است.
پلیس در گام بعدی وقتی با ردیابی تلفن مرد گمشده پی برد تلفن وی آخرین بار
در تهران آنتن داده است فرضیه قتل را پیش روی خود دید. در حالی که
کارآگاهان همچنان در حال بهدست آوردن سرنخی از این مرد بودند از مأموران
اسلامشهر شنیدند مردی30ساله به اداره پلیس آمده و میگوید پسرخالهاش را
چند هفته پیش به قتل رسانده و جسدش را در بیابانهای چهاردانگه به آتش
کشیده است.
این مرد وقتی پیش روی کارآگاهان تهران قرارگرفت فاش کرد پسرخالهاش همان
مرد گمشده است و ادعاکرد بهخاطر مسائل اخلاقی وی را به قتل رسانده است.
این مرد خشمگین گفت: از مدتها پیش نسبت به رفتارهای پسرخالهام شک کرده
بودم تا اینکه وقتی رودررو شدیم به وی اعتراض کردم، کنترلم را از دست دادم و
او را کشتم. سپس جسد را با خودروی خودش به بیابانهای چهاردانگه برده و در
آنجا به آتش کشیدم.
بنابر این گزارش، با اعترافات تکاندهنده وی پرونده در اختیار تیمی از
اداره 10 پلیس آگاهی برای بررسی سایر ابعاد این جنایت قرار گرفت.