انسان امروز با وجود نابسامانیها، پریشانیها، نگرانیها و گرفتاریها و تلاش برای رهایی از بحرانها، در پی راهی هماهنگتر و کمتعارضتر با خواستههای خود میگردد. در این میان ظهور مکاتب مختلف فکری و معنوی با رویکردی هر چند موافقتر و کمتنشتر با خواستههای انسان رو به فزونی است. به بیان دیگر انسان امروزه گرفتار است و برون رفتی میجوید اما برونرفتی تا حد امکان، موافق با خواسته خود. از این رو روح حاکم بر مکاتب و فرقه های معنوی نوظهور روح انسانمحورانه است. در این عرفانها یا خدا نیست و یا در حاشیه است.
به گزارش 598 به نقل از تابناک، در حالی که طی چند روز گذشته جلسه رسیدگی به اتهامات محمدعلی طاهری رهبر فرقه انحرافی حلقه برگزار شد، با روشن شدن هرچه بیشتر تفکرات باطل و ضد دین این شخص ابعاد بیشتری از انحرافات فکری نامبرده روشن گردید.
در همین خصوص فایل صوتی جدیدی که از نامبرده به دست آمده، در یکی از موارد، بر خلاف نص صریح قرآن واقعه توفان نوح را رد کرده است.
این در حالی است که قرآن کریم ظالمترین انسانها را کسی معرفی میکند که بر خدا افترا زده و دیگران را از راه او باز دارد « وَمَنْ أظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أوْ قَالَ اُوحِیَ إِلَیَّ وَلَمْ یُوحَ إِلَیْهِ شَیْءٌ وَمَنْ قَالَ سَاُنْزِلُ مِثْلَ مَا أنْزَلَ اللَّهُ«9 (چه کسى ستمکارتر است از کسى که دروغى به خدا ببندد یا بگوید وحى بمن فرستاده شده در حالى که وحى به او نشده باشد و کسى که بگوید من هم همانند آنچه خدا نازل کرده نازل میکنم).
از این روست که سخن پیرامون دین الهی و راه رسیدن به تعالی و رفتن به سوی خدا بس دقیق و حساس است و لغزشگاههای فراوانی دارد. کاش عرفان کیهانی قبل از عرضه عمومی، بر بزرگان دین و عرفان این سرزمین عرضه میشد تا درستی و نادرستی آن به عنوان مکتب عرفانی آشکار گردد، چه، عرفانی که قصد اعتلای عرفان ایران را دارد نباید به توهین آن بینجامد.
این لیدر فرقه ای برخلاف آیات قران کریم در جلسات فرقه اش واقعه کشتی بزرگ نوح را ردّ کرده و گزینش مذکر و مونث حیوانات را افسانه خیالی خوانده بود در اظهار نظر عجیب و متناقض با آیات الهی جریان اعجاز توفان نوح و مجازات کفار بواسطه غرق شدن را حادثه ای طبیعی قلمداد کرده و با تمسخر قران کریم، پیش بینی کرده با آب شدن یخ های قطب دوباره شاهد توفان نوح خواهیم بود!
برای تشریح در ابتدا نگاهی به آیات الهی می اندازیم:
و نوح را بر مردمش به پیامبرى فرستادیم. گفت: من براى شما بیمدهندهاى آشکارم، (25) که جز خداى یکتا را نپرستید. زیرا از عذاب روز سخت قیامت بر شما بیمناکم. (26) مهتران قومش که کافر بودند گفتند: ما تو را جز انسانى همانند خویش نمىبینیم. و نمىبینیم که جز اراذل قوم از تو متابعت کنند. و نمىبینیم که شما را بر ما فضیلتى باشد، بلکه پنداریم که دروغ مىگویید. (27) گفت: اى قوم من، چه مىگویید اگر از پروردگارم حجتى به همراه داشته باشم و او مرا رحمت خویش ارزانى کرده باشد و شما از دیدن آن ناتوان باشید. آیا در حالى که خود نمىخواهید، شما را به اکراه به قبول آن واداریم؟ (28)
اى قوم من، در برابر تبلیغ رسالت خویش مالى از شما نمىطلبم. مزد من تنها با خداست. آنهایى را که ایمان آوردهاند از خود نمىرانم؛ آنان با پروردگار خویش دیدار خواهند کرد. ولى مىبینم که شما مردمى نادان هستید. (29) اى قوم من، اگر آنها را از خود برانم، چه کسى در قبال خدا مرا یارى خواهد کرد؟ آیا حقیقت را درنمىیابید؟ (30) به شما نمىگویم که خزاین خدا در نزد من است. و علم غیب هم نمىدانم. و نمىگویم که فرشته هستم. و نمىگویم که خدا به آنان که شما به حقارت در آنها مىنگرید خیر خود را عطا نکند. خدا به آنچه در دلهاى آنهاست آگاهتر است. اگر چنین کنم، از ستمکاران خواهم بود. (31) گفتند: اى نوح، با ما جدال کردى و بسیار هم جدال کردى. اگر راست مىگویى، هر وعدهاى که به ما دادهاى بیاور. (32) گفت: خداست که اگر بخواهد آن وعده را آشکار مىکند و شما از آن نتوانید گریخت. (33) و اگر خدا خواسته باشد که گمراهتان سازد، اگر من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرزم سود نخواهد کرد. اوست پروردگار شما و همه بدو باز مىگردید. (34) یا مىگویند که آن را به خدا دروغ بسته است. بگو: اگر آن را به خدا دروغ بسته باشم، گناهش بر من است و من از گناهى که مىکنید مُبرا هستم. (35) و به نوح وحى رسید که از قوم تو جز آن گروه که ایمان آوردهاند، دیگر ایمان نخواهند آورد. از کردار آنان اندوهگین مباش. (36) کشتى را زیر نظر و الهام ما بساز و در باره این ستمکاران با من سخن مگوى، که همه غرقهاند. (37)
نوح کشتى مىساخت و هر بار که مهتران قومش بر او مىگذشتند مسخرهاش مىکردند. مىگفت: اگر شما ما را مسخره مىکنید، زودا که ما هم همانند شما مسخرهتان خواهیم کرد. (38) به زودى خواهید دانست که عذاب بر که رسد و خوارش سازد و عذاب جاوید بر که فرود آید. (39) چون فرمان ما فراز آمد و تنور جوشید، گفتیم: از هر نر و ماده دو تا و نیز خاندان خود را در کشتى بنشان -مگر آن کس را که حکم در بارهاش از پیش صادر شده باشد- و نیز آنهایى را که به تو ایمان آوردهاند. و جز اندکى به او ایمان نیاورده بودند. (40) گفت: بر آن سوار شوید، که به نام خدا به راه افتد و به نام خدا بایستد. زیرا پروردگار من، آمرزنده و مهربان است. (41) کشتى آنان را در میان امواجى چون کوه مىبرد. نوح پسرش را که در گوشهاى ایستاده بود ندا داد: اى پسر، با ما سوار شو و با کافران مباش. (42) گفت: من بر سر کوهى که مرا از آب نگه دارد، جا خواهم گرفت. گفت: امروز هیچ نگهدارندهاى از فرمان خدا نیست مگر کسى را که بر او رحم آورد. ناگهان موج میان آن دو حایل گشت و او از غرقشدگان بود. (43) و گفته شد: اى زمین آب خود فروبر و اى آسمان بازایست. آب فروشد و کار به پایان آمد و کشتى بر کوه جودى قرار گرفت و ندا آمد که اى لعنت باد بر مردم ستمکاره. (44) سوره مبارکه هود
با توجه به مطالب ذکر شده آیا زیر سوال بردن نصوص آیات وحی مصداق بارز منکر ضروری دین نیست؟