به گزارش پایگاه 598 به نقل از جام نیوز، هواداران پرسپولیس در دیدار مقابل صبا ایمون زائد را مورد تشویق خود قرار دادند.
* نیمکتنشینان پرسپولیس با دستور دایی پس از پایان نیمه اول به گرم کردن
مشغول شدند، البته برخی از آنها بیشتر به عکس یادگاری با مسئولان حاضر در
ورزشگاه مشغول بودند.
* امید عالیشاه در نیمه اول از ناحیه قفسه سینه دچار مصدومیت شد که این
موضوع شدید نبود و در نیمه دوم توانست بدون درد کار خود را دنبال کند.
* هواداران پرسپولیس در جریان نیمه دوم با یکدیگر درگیر شده بودند که علت این موضوع مشخص نبود.
* علی دایی در بین دو نیمه با برخی از توپ جمعکنهای حاضر در ورزشگاه عکس یادگاری گرفت.
* پرسپولیسیها در نیمه دوم زودتر از بازیکنان صبا وارد میدان شدند.
* یکی از جانبازان حاضر در ورزشگاه پرچم فلسطین را با خود همراه داشت.
* مهرداد طهماسبی دروازهبان تیم فوتبال صبا پس از دریافت گل دوم این تیم
به حالت عصبانیت توپ را شوت کرد که این توپ به صورت یکی از توپ جمعکنها
برخورد کرد.
* زمانی که مهرداد کفشگری روی زمین افتاده بود، بازیکنان پرسپولیس معتقد
بودند صباییها باید توپ را بیرون بزنند که آنها این کار را نکردند.
* به درخواست بازیکنان پرسپولیس و موافقت علی دایی لباس رضا نوروزی مهاجم مصدوم این تیم روی نیمکت سرخپوشان قرار داده شد.
* تماشاگران روبهروی جایگاه که هواداران صبا بودند در جریان بازی امیر
قلعهنویی را مورد تشویق قرار دادند، حالا اینکه این تماشاگران هواداران
استقلال بودند که به دنبال کریخوانی با پرسپولیسیها بودند یا علیه صمد
مرفاوی شعار میدادند، مشخص نیست.
* محمد نوری و محسن بیات در جریان بازی با یکدیگر درگیر شدند و زمانی که
توپ در بین آنها نبود ضرباتی را به سمت هم با پا میزدند که این صحنه از
چشم داور به دور ماند.
* هواداران دو تیم از دقیقه 75 به بعد ورزشگاه را ترک کردند.
* پشت نیمکت صبا تبلیغات وجود داشت اما پشت نیمکت پرسپولیس تبلیغاتی نصب نشده بود.
* بنری در ورزشگاه نصب شده بود که روی آن نوشته بود "ماهواره گنداب فساد" است.
*علی دایی پس از پایان بازی به جلال مرادی اعتراض شدیدی کرد.
*محسن بیات قصد درگیری با رضا حقیقی داشت که صمد مرفاوی این اجازه را به او نداد و البته داور هم وارد ماجرا شد.
*یکی از هواداران پرسپولیس توسط ماموران ورزشگاه بازداشت شد.
* پیام صادقیان بازیکن محروم سرخپوشان جلوی نیمکت پرسپولیس ایستاده بود و هر بازیکنی که رد میشد را در آغوش میگرفت.