
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِاللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَاللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُاللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دلهای شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانههای [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن میسازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشتهى يزدان / با همه مردمان با ايمان
ماجرا از این قرار بود که مدافع مصدوم استقلالیها پس از به صدا در آمدن سوت پایان بازی به داخل زمین رفت تا به سرمربی تیمش نکتهای را بگوید، اما قلعهنویی به دست صادقی کوبید و با لفظ تندی به او گفت: «تو که مصدوم بودی چرا به ما نگفتی تا یک مدافع بگیریم. چیزی نگو، برو بیرون!» که این موضوع باعث به وجود آمدن درگیری بین این دو شد. اطرافیان به این ماجرا خاتمه دادند و امیر عرب از صادقی خواست تا به بیرون از ورزشگاه برود.
مدافع مصدوم استقلال هم که از پلههای ورزشگاه بالا میرفت تا ورزشگاه را ترک کند، زیر لب صحبتهایی زمزمه میکرد که یکی از اقوام قلعهنویی (برادر دامادش) با این تفکر که صادقی به سرمربی آبیپوشان توهین میکند با این بازیکن درگیر شد و یک سیلی به صورت صادقی کوبید که این ماجرا در ادامه بین هواداران و ضارب مدافع استقلال ادامه پیدا کرد.