به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، غلامرضا صالحی در سال 1341 متولد شد و
21 سال بعد در شهریور ماه سال 1362 در حالی که لباس پاسداری از نهضت حضرت
روح الله را بر تن داشت ، بال در بال ملائک گشود.آن چه می خوانید یادداشتی
است به جا مانده از آن پاسدار شهید:
به نام خدا
ن والقم ما یسطرون
به نام خدا می نویسم تا همه بدانند کجا هستند و چه مسئولیت سنگینی بر دوش دارند
می نویسیم تا بدانید قطره های خون شهیدان چه می کند و از ما چه طلب می کنند
گرچه قلم قاصر است و توان نوشتن ندارد ولی می نویسم تا خدا از من راضی باشد
پدران و مادران ! فرزندانتان را به جبهه ها ببخشید تا فردا در برابر علی (ع) و فاطمه (س) شرمسار نباشید
شهدا
و خانواده آنان حق بزرگی بر گردن ما دارند و خانواده معلولین ، مجروحین و
اسرا انتظار از ما دارند، پس با جان و مالتان در راه خدا جهاد کنید.
امت
شهید پرور! می خواهم بگویم جهاد کنید ، می بینم مجاهدید، می خواهم بگویم
هجرت کنید، می بینم مهاجرید، می خواهم بگویم صبر کنید ، می بینم صابرید، می
خواهم بگویم فتح کنید می بینم فاتحید، می خواهم بگویم عبادت کنید، می
بینم عابدید. پس برخیزید و ریشه صدام و صدامیان را از بن کنید و ریشه ظلم و
فساد را از روی جهان بردارید .
خدا را سپاس می گویم که به ما جان بخشید
و ما را در این بعد از زمان به دنیا آورد و به من توانایی و توفیق داد تا
تا در صف جندالله قرار گیرم .و امام را درود می فرستم که ما را از منجلاب
فساد نجات داد و با رهنمود هایش من را چنان تربیت کرد که به معبودم می
رساند .
من همچون شهیدان، آن گلوله سرخ را دوست دارم که قلبم را سوراخ
سوراخ می کند و آن خمپاره و ترکش را دوست می دارم که پیکرم را پاره پاره
کند، چرا که از این خاک دان پست رهایی می بخشد و به معبودم می رسم .
ما باید تمامی اعضای دل و جانمان را هدیه کنیم تا اسلام و قوانین حیات بخش آن را در سراسر جهان گسترش یابد.
خدایا!
تو شاهد باش که برای تو و به خاطر تو از پدر و مادر ، خانواده و دوستانم
بریده ام، زیرا که عشق و دوستی من به تو مهم تر و شیرین تر از عشق و دوستی
به آن هاست .
هر لاله که سر زند ز طرف چمنی باشد سندی بنام گلگون کفنی
ثبت است در آن سند که ای روح خدا تو روح منی ، قلب منی ، جان منی
خداوند همه ما را به راه راست هدایت کند .
و سلام
پادگان ولی عصر
غلامرضا صالحی
31/4/1367
پل کرخه