
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا * * * شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. * * * بدون کشته شدن سرنوشت بیهوده است / شهید اگر نتوان شد بهشت بیهوده است
به گزارش پایگاه 598 ، مصطفی یوسفی در وبلاگ تناقضات شعری با موضوع «فتنه 88» آورده است:
شادی مردم به خون تبدیل شد
خون ز چشمان ولی لبریز شد
در همین پس لرزههای انتخاب
هکذا این فتنهها سرریز شد
رنگ سبز رنگ ولایت بود و بس
دشمنند مردم این اهل جرس
بت شکنها بشکنند بتخانه را
تا که در تاریخ مذموم باد خس
روز عاشورا بود گریان دو چشم
شیعیان را کارتان آورده خشم
توبه کن ای موسوی از کار خود
توبه از جرم و خطا وقت سحر
مشت محکم خورد دشمن از شما
آنچنان خوردند هیچ نبود شفا
آنقدر حیران و سرگردان شدند
چند سالی است رفتهاند اندر خفا
***
خیابانها پر از صوت شیاطین
به پیشانی نشان لعن و نفرین
که مهدی (عج) حامی ما شیعیان است
شعار ما همان صوت اذان است