این روزها زمزمههایی به گوش میرسید در مورد اینکه فرهاد مجیدی به زودی روی نیمکت استقلال خواهد نشست. هرچند برخی تلاشها برای مطرح کردن کاپیتان پیشین استقلال حتی قبل از معرفی اعضای هیات مدیره هم شروع شده بود و برخی در صدد بودند تا فرهاد را گزینه مورد علاقه افشارزاده معرفی کنند؛ آنچه با معرفی مدیرعامل جدید و انتخاب رسمی امیر قلعهنویی رو به بطلان رفت.
با این وجود اما، به نظر میرسد تحرکات برای وانمود کردن مجیدی به عنوان گزینهای توانمند و شایسته برای نیمکت استقلال ادامه دارد. در این میان سوال مهم این است که کدام منطق به مجیدی چنین حقی میدهد و چرا عدهای گمان میکنند او حق دارد شغل جدیدش را با سرمربیگری یکی از بزرگترین تیمهای ایران شروع کند؟
امیر قلعهنویی که این روزها دستکم به لحاظ آماری موفقترین مربی ایران شناخته میشود، بعد از کاپیتانی استقلال، مدتی در این تیم دستیار مربیانی همچون حجازی و کخ شد. او بعدتر به تیم دسته پایین برق تهران رفت و در بازی حذفی با پرسپولیس، خودش و تیمش را به رخ بینندهها کشید. تیم بعدی قلعهنویی استقلال اهواز بود و او پس از نگه داشتن خوزستانیهای در لیگ برتر، سرانجام با ارایه یک طرح سه ساله به استقلال آمد و وارد فاز متفاوتی از زندگی حرفهایاش شد. این تقریبا همان مسیری است که میتوان آن را به دیگران نیز توصیه کرد. یک مربی تازهکار قبل از هر چیز دیگری باید بداند و بپذیرد که شخصیت حرفهای جدید او با کاراکتر دوران بازیگریاش فرق دارد. امثال مجیدی و قلعهنویی همانطور که یک روزه لباس استقلال را در زمین نپوشیدند، حق ندارند یک روزه هم ردای مربیگری این تیم را حق مسلم خودشان به حساب بیاورند. حتی پپ گواردیولا هم که یک مورد استثنایی و نبوغآمیز در دنیای مربیگری به شمار میآید، به پشتوانه سالها حضور در تیم دوم بارسلونا توانست یک رده بالاتر بیاید و تیم اول را به دست بگیرد. اگر بنا باشد این اصول نادیده گرفته شود، آتشی به پا خواهد شد که دودش هم به چشم ستارهها خواهد رفت و هم دیدگان باشگاه را خواهد آزرد.
فرهاد مجیدی بازیکن خوبی بود که به ویژه در سالیان پایانی دوران بازیگریاش به محبوبیتی قابل توجه هم دست پیدا کرد. با این وجود، علم کردن او به عنوان گزینهای موجه برای هدایت استقلال، اتفاق نامطلوبی است که این روزها عمدتا توسط برخی هواداران کمسال او رخ میدهد. با این حرفهای ناشیانه و موضعگیریهای احساسی نه باید استقلال را تحت فشار قرار داد و نه فرهاد مجیدی را در مورد چیزی بیش از آنچه سزاوار است متوقع کرد. شماره هفت استارت مربیگریاش را باید از جای دیگری بزند؛ جایی که سربازها میروند و کسی آگهی استخدام ژنرال نمیدهد!