به گزارش 598 به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت الله خامنه اي متن بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار دستاندركاران برگزاري كنگرهي بزرگداشت صدمين سالگرد رحلت آيتالله العظمي آقانجفي اصفهاني با ايشان به شرح زير است:
بسماللهالرّحمنالرّحيم
اين بياناتي كه آقاي نجفي كردند - كه واقعاً بسيار پرنكته و درست بود - اگر همين مطالب در مجموعهي كار بزرگداشت و آثاري كه به دنبال او پخش خواهد شد رعايت بشود، به نظر من، ما كار بزرگي انجام دادهايم؛ به همين نكات بايد توجّه بشود.
يك نكتهي اساسي اينجا وجود دارد كه به نظر من شايد مؤثّر است در همهي اين نكاتي كه گفته شد، و آن حضور روحانيّت است. حضور روحانيّت - با خصوصيّاتي كه روحانيّت شيعه دارد، حالا آن كه ما در بين خودمان در تاريخ ديدهايم - در مسايل اجتماعي، به طور طبيعي معنا و هويّت خاصّي مي دهد به آن مسايل اجتماعي. وقتي كه عالم شيعي در حوادث بزرگ اجتماعي حضور دارد، اين طبعاً اسلاميّت در آن است، مقابله با هر دستگاه ظلم و استعمار و استكبار - اعمّ از استعمار خارجي يا استبداد داخلي – در آن است، مردمي بودن قهراً در آن است، امتداد داشتن در متن مردم و در خودِ روحانيّت در آن است. شما ملاحظه كنيد، همين كاري كه مرحوم آقاي آقانجفي اصفهاني و اخوي ايشان مرحوم حاج آقا نورالله انجام دادند، اين كار از قبل از مشروطه شروع شده - يعني از زمان تحريم تنباكو - و تا زمان رضاخان ادامه پيدا كرده؛ در حالي كه در خلال اين مدّت چه حوادث تلخي براي اينها پيش آمده: هم براي خود مرحوم آقانجفي كه تبعيد شد، مورد تحقير قرار گرفت، به او اهانت شد، همين طور كه شما مي گوييد مورد تهمت قرار گرفت و ابهاماتي در مورد ايشان به ذهنها القا شد؛ مرحوم حاج آقا نورالله هم كه معلوم است، بعد آمد و مسموم شد و به شهادت رسيد. بنابراين نفسِ حضور روحاني - عالم برجستهي ديني - خودش يك موضوعيّتي دارد.
به خصوص حالا اين خانواده. يكي از نكاتي كه غالباً در علماي اصفهان و در محيط ديني و علمي اصفهان نظر من را جلب مي كند، اين است كه خانوادههاي پرعالم در اصفهان زياد است؛ ما كمتر جاهاي ديگر اين را ديدهايم. مثلاً خود همين خانواده: مرحوم حاج شيخ محمّدتقيِ صاحبحاشيه - حاشيهي 'هداية المسترشدين' كه كتاب اصوليِ عميقِ قويّ ماندگاري است و داراي حرفهاي نو - كه شخصيّت معروفي است در حوزههاي علميّه؛ بعد فرزند ايشان مرحوم حاج شيخ محمّدباقر؛ بعد پسرهاي مرحوم حاج شيخ محمّدباقر كه همين چهار پنج تا برادرند كه ظاهراً از همه بزرگتر مرحوم آقاي آقانجفي بوده، حاج شيخ محمّدعلي، حاج شيخ محمّدحسين؛ بعد پسر حاج شيخ محمّدحسين كه مرحوم حاج شيخ محمّدرضاي اصفهاني است - معروف به آقا رضاي اصفهاني - كه امام و ديگران در قم توانستند يك مدّت كوتاهي از درس او استفاده كنند و همين براي اينها يك نكتهاي است، امام در بحث مكاسب محرّمه مطلب مرحوم آقا رضاي اصفهاني را حدود دو سه صفحه تلخيص مي كنند و نقل مي كنند، ايشان از لحاظ ادبي شخصيّت معروفي است، حالا ايشان در اصفهان خيلي مردمي و بين مردم نبوده بلكه بيشتر نجف و در حوزههاي نجف و به خصوص در بين ادبا و اينها معروف است؛ بعد مرحوم حاج آقا نورالله است؛ بعد مرحوم حاج آقا جمال است - برادر ديگرشان - كه سالها در تهران بودند؛ يك خانوادهي علمي. بقيّهي خانوادههاي اصفهان هم همين طور هستند: خانوادهي كلباسيها - كه خب عدّهشان هم زياد بوده - خانوادهي شفتيها، خانوادهي درچهايها - همين آقايان درچهاي، مرحوم آ سيّد محمّدباقر درچهاي، آ سيّد مهدي درچهاي و بعضي از اولاد اينها - خانوادهي چهارسوقيها - كه اصلاً خوانساري هستند و بعد آمدند اصفهان و چقدر عالم در بين اينها از علماي بزرگ و برجسته هست - هم اين خصوصيّت علمي را دارند. حضور اينها خيلي مؤثّر بوده است.
به هر حال كار بسيار خوبي است اين بزرگداشت صد سالگي رحلت ايشان و ان شاءالله كه بتوانيد از آن استفاده كنيد در همين جهاتي كه ذكر كرديد؛ حرفهاي شما كامل و خيلي خوب بود. انشاءالله موفّق باشيد.'