به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، سریال «پایتخت» یکی از معدود سریالهایی است که پس از ساخت 3 سری نه تنها از لحاظ کیفی افت نکرد، بلکه بسیاری از منتقدان معتقدند سری سوم آن از دو سری قبلی قویتر بود.
درموفقیت این سریال عوامل مختلفی دخیل هستند که یکی از آنها حضور احمد مهرانفر در نقش «ارسطو» است. البته او یکی از نقاط قوت سریال «شاهگوش» به کارگردانی داوود میرباقری است که در شبکه نمایش خانگی توزیع میشود.
آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی فارس با این هنرمند است که خاستگاه خود را تئاتر میداند.
**ارسطو در طی 3 سری پایتخت چه مسیری را دنبال کرد؟ عمدهترین تغییراتش در چه بخشهایی بود؟
-تغییراتی که در پایتخت3 برای ارسطو به وجود آمد، در واقع خود ما نمیخواستیم که تکرار کارهای قبل را بکنیم، شخصیت همانطور که قبلا بود، همان موقعیتهای قبل که بوده باشد، تکهکلامهایش همان باشد، ولی دلیل اصلیاش این بود که ارسطو خیلی شبیه خنجلی در سریال شاهگوش است. به همین دلیل ما سعی کردیم یک تغییراتی در کارکتر شخصیت ارسطو ایجاد کنیم؛ یکی اینکه ارسطو حالا این دفعه مثل دفعات قبل اینطور نیست که دنبال دختری باشد که با او ازدواج کند، این دفعه ازدواج کرده، بعد اینها چیزهایی بود که در فیلمنامه لحاظ شده بود و اینکه این آدم کامیونش عوض شده، راننده ترانزیت است و چون با کشورهای دیگر در ارتباط است، یکسری کلمات انگلیسی به کار میبرد، کلاس انگلیسی رفته و یک چیزهایی دست و پا شکسته میگوید و همه اینها باعث این تغییرات شد.
**همه تغییرات از سوی خود شما لحاظ شد؟
اینها چیزهایی بود یکسریاش در فیلمنامه بود و یکسری هم صحبتهایی بود که قبل از این کار شروع شود، من با آقای تنابنده کردیم و لحاظ شد.
**وقتی شما درباره نقش خنجلی صحبت کردید، شباهتهایی با ارسطو احساس کردید یا این شباهتها بعدا در کار اتفاق افتاد؟
-نه. این کارکتر و شخصیت طراحی شده بود ولی من هم با توجه و اطلاع از این قضیه رفتم سرکار، همه سعی کردیم این اتفاق نیفتد و در واقعیت هم نیفتاد، یعنی شما چه شباهتی بین خنجلی و ارسطو میبینید؟ به غیر از اینکه دو تا آدمی هستند که عاشقپیشه هستند.
**لهجهها هم کمی شبیه است.
-آنهایی که با لهجه آشنا هستند، میدانند خنجلی برای استان گیلان است و گیلانی است. یک آدمهایی که از لهجه خبر ندارند شاید بگویند این دو آدم شبیه هم هستند ولی واقعیت این است که آن برای شمال غربی است و مازنداران است و آن یکی برای گیلان است و سختی کار هم این بود که دو تا لهجهای که تقریبا شبیه هم بود، حالا لحنهایشان یک کمی فرق میکرد، ما میخواهیم جفت آنها را اجرا کنیم به دو تا شخصیتی که فنداسیونشان شبیه هم است، بخواهیم اینها را از هم تفکیک کنیم و از همه متفاوت کنیم. این اتفاق افتاد.
تنها شباهتی که به نظرم بین این دو شخصیت وجود داشت، این بود که این دو تا آدم در موقعیتهایی قرار میگرفتند که قرار بود به دختری ابراز علاقه و عشق کنند وگرنه دیالوگهایی که خنجلی میگوید چقدر فرق میکند با دیالوگهای ارسطو. آن اوایل این شایعه ایجاد شد که یک مقدارش عمدی بود و یک مقدارش غیرعمدی، این شایعه ایجاد شد که این دو تا شخصیت خیلی شبیه هم هستند در صورتی که این دو تا شخصیت هم در ظاهر و هم در نوع دیالوگ و در لحن و همه چیز با هم متفاوت هستند و تنها چیزی که یکسان است، آن موقعیتهایی است که در آن قرار میگیرند.
ـ کدام برایتان سختتر بود، صولت یا ارسطو؟
-صولت سخت بود. قرار گرفتن جلوی دوربین آقای میرباقری یک مقدار سخت است. من میدانم همه بازیگران ایران میترسند که جلوی دوربین میرباقری قرار بگیرند چون خیلی آقای میرباقری نکتهسنج و نکتهبین هستند و چیزهایی که میخواهند دوست دارند صددرصد لحاظ شود و نمیگذرند از هیچ چیزی و به همین دلیل در همین فیلمبرداری ما قرار بود 6 ماه طول بکشد ولی 9 ماه طول کشید.
برایم سختتر بود چون دیالوگهای بیشتری داشت؛ خنجلی یک چیزهایی داشت، رفتارها و خردهرفتارهایی داشت، گفتارهایی داشت که اینها خیلی سخت میکرد کار را، آن راه رفتنش خیلی برای من سخت بود، یک جایی آن حجم دیالوگ را بگویی و حالا آن راه رفتن و فیزیک را حفظ کنی، خیلی برای من سخت بود، جایی وقتی سکانس تمام میشود، واقعا انگار من یک نصفه روز در آفتاب کار کردم، اینطور بود. ولی نتیجه کار خیلی لذتبخش بود.
**چون آقای میرباقری یک کار در شبکه خانگی داشت فکر نمیکردید این کار هم مثل آن کار شاید بیننده نداشته باشد یا شرایط اینطوری؟
-نه، من به هر حال آقای میرباقری یکی از کارگردانان مورد علاقهام است و وقتی پیشنهاد داده شد علیرغم اینکه این دو تا شخصیت شبیه هم بود و ما میدانستیم ولی من پذیرفتم که کار کنیم، حالا خود آقای میرباقری و دوستان، بسیار عالی بود و من خیلی چیزها از آنها یاد گرفتم.
**تکهکلامها تغییر کرده بود ولی حساس نشو باقی مانده بود. حتی یک بخش خبری در شبکه خبر به نام حساسنشو وجود دارد. شما این بخش را دیدهاید؟
-شنیدم که این بخش در شبکه خبر هست. البته فرصت نکردم ببینم. از نظر من هم اشکالی ندارد، دوستان لطف داشتند که این بخش را گنجاندند و ما را در ذهن مردم ماندگار کردند.
**بازخوردها چطور بوده؟
-من خیلی درگیر کار بودم ولی بازخوردها خیلی خوب بود. هر جا میروم، تلفنی و دوستان خیلی بازتابها خیلی خوب است، نه در مورد شخصیت ارسطو در مورد همه سریالها.
**تکهکلامها چگونه انتخاب میشوند؟
-این تکهکلامها به صورت فیالبداهه، تعدادی را هم چون ارسطو آدمی است که دوست دارد یکسری لغات انگلیسی را در فرهنگ گفتاریاش داشته باشد، یکسری چیزهایی است که خودم میگویم، کلا چیزهایی است که به صورت فیالبداهه است. من چیزهایی که به ذهنم میآمد را در موبایلم ثبت میکردم و بعد در طول کار از آنها استفاده میکردم.
**تغییر ظاهری ارسطو هم در سری چهار بیشتر بود.
-این هم از کارهایی بود که سعی کردیم از خنجلی فاصله بگیریم، چون یک مقدار موی کوتاه برای ارسطو وجود داشت شائبه را ایجاد میکرد ولی سعی کردیم در گریم هم این اتفاق بیفتد، و اتفاقهایی افتاده که شخصیت ارسطو کاملا عوض شد و ما آدمی را میدیدیم که برود یک دختر را پیدا بکند و با او ازدواج کند، حالا تصمیم گرفته یک آدمی که ازدواج کرده و موقعیت قبلی دیگر تکرار نشود.البته خیلی از مردم وقتی من را در خیابان میبینند نمیشناسند. وقتی هم میشناند میگویند جثه ارسطو در سریال بزرگتر از توست.
**کلکلهایی هم با پسر خالهاش نقی دارد که آنها هم برای مخاطب جذاب بود.
-به هر حال یکی از چیزهایی بود که در سریال درآمده و خیلی هم خوب شد. این تقابل و این کَلکَلها هم شیرینیهایی را به کار اضافه میکند.
**شرایط کار هم که امسال به خاطر سردی هوا سختتر بود؟
-دیگر عادت شده برای ما، گروهمان، گروه کارهای سخت است، شما پایتخت2 را ببینید میبینید ما 15 تا فیلم سینمایی کار کردیم، از شمال رفتیم جنوب، اینها را پذیرفتیم چون کارمان را خیلی دوست داریم، هم کارمان دوست داریم و بیشتر این کار (پایتخت) را دوست داریم.
**خود شما رانندگی میکردید؟
-بله من رانندگی میکردم، منتها جایی که دوربین دور بود از ماشین، راننده خود ماشین بود.
**مجبور بودید بروید یاد بگیرید؟
-من بیشتر سر آن ماشین اول، کامیون اولی خیلی تمرین کردم ولی این چون خیلی آسانتر بود، خیلی تمرین نکردم، شاید نیم ساعت نشستم و یکسری چیزها به من گفتند و من کار را شروع کردم.
**اسپانسر امسال یک مقدار پررنگ بود این برای شما آزار دهنده نبود؟
-آزار دهنده که بود ولی یک مقدار تبلیغ شد در کار و به هر حال وقتی قرار است تهیهکننده، و خود تلویزیون که پولی ندارد که بدهد، باید یک سریال بسازد، مجبور میشود از اسپانسر استفاده کند آن هم وقتی که یک پول بزرگ به کار تزریق میشود، قطعا باید در کار تبلیغ هم بشود. مطئمنا کار سفارشی را دوست ندارم و هر کاری که یک طور تبلیغ در آن باشد و یکطوری حالا کار هنری در واقع برود تحت سلطه جریانات اقتصادی، دوست ندارم و بدترین چیز است ولی وقتی پولی نیست ما شرایط را پذیرفتیم.
**وقتی اوایل کار مطرح شد که شما در سری سوم پایتخت نباشید، ناراحت نشدید؟
-من پایتخت را خیلی دوست دارم. منتها یک مقدار من یک قراردادی با آن طرف (شاهگوش) داشتم که نمیتوانستم آن را رها کنم و فیلمبرداری طول کشید و شاهگوش 6 ماه،9 ماه شد و من مجبور شدم چون تعهد داشتم، ولی قراردادی که نوشته شده بود با آنها طوری بود که من کار میکردم به همین دلیل با لطفی که دوستان داشتند و پیگیریهایی که مدیران داشتند توانستم به این سریال هم بیایم.
**این موضوع کار را سخت نکرد؟
خیلی سخت بود ولی خب یک جاهایی بود که من سر هر دو کار بودم. یک دو سه قسمت که شخصیت قرار بود در آخر سریال باشد حذف شد. سریال 27قسمت است و من تا قسمت 24 هستم.
**بازخورد سریال شاهگوش چطور بود؟
-خیلی خیلی خوب بود. خیلی زیاد مخصوصا خارج از کشور خیلی استقبال کردند، آدمهای زیادی از همه جای ایران زنگ میزدند به هر حال لطف داشتند.
**شاهگوش مانند پایتخت با اعتراض مواجه نشد؟
-من فکر میکنم این اعتراضها بیشتر جهت جلب توجه است، یکسری آدمها هستند که دچار کمبود توجه هستند، یک بستری فراهم میشود که اینها میتوانند توجه دیگران را به خودشان جلب بکنند به همین دلیل میآیند و یک اعتراضات این شکلی میکنند.
آدمهایی را من در سر پایتخت قبلی و این سری میدیدم که اعتراض میکردند وگرنه خودشان با سریال همراه بودند و سریال را میدیدند. وقتی یک بستری فراهم شود که تو بتوانی خودت را نشان دهی، و توجه دیگران را به خودت جلب کنی، خیلی آدمها وسوسه میشوند که این کار را بکنند. من فکر میکنم شرایط اینجا اینطور پیش رفت که این اتفاق افتاد و بعضیها داشتند از این قضیه سوءاستفاده میکردند.
**الان سر چه کاری هستید؟
تئاتر خشکسالی و دروغ به کارگردانی محمد یعقوبی که از 20 فروردین در فرهنگسرای نیاوران روی صحنه میرود.
**اگر پایتخت 4 ساخته شود شما باز هم حضور خواهید داشت؟
-ما به هر حال یک گروهی هستیم که با همدیگر کار میکنیم اگر گروه تصمیم گرفت این کار را بکند. باید برسیم، رسیدن گروه به آن مرحله، باید یک حرف تازه برای گفتن باشد و باید یک شکل جدید پیدا کند و باید یک بستر جدیدی شکل بگیرد در فیلمنامه که دراماتیک باشد و جدید باشد و نو باشد، اگر این اتفاق بیفتد تصمیم میگیریم.
من یک چیزی میخواستم بگویم این است، عوامل زیادی باعث شد که من این دو تا شخصیت را بازی کنم و دیده شوم یکی از دلایل اصلی گریم من بود که گریم بسیار خوب در شاهگوش آقای عبدالله اسکندری طراحی کرده بود و این چیزی بود که طی یک ماه به آن رسیدم و واقعا جا دارد من به شخصه از ایشان تشکر کنم، اگر یک تفاوتی وجود و اگر یک موفقیتی وجود دارد در خنده مدیون گریم خوب است. در پایتخت هم همینطور است، یک گریم دیگری برای من طراحی کردند همچنان که مشخصههای ارسطوی قبلی را داشت یک تفاوت هم وجود داشت.
**مردم شما را میبینند تکهکلامی که بیشتر میگویند چیست؟
-حساس نشو. من حواسم است و در این قضیه شاخکهایم تیز است وقتی در یک یادداشتی یک چیزی از یکی میشنوم، سریع آن را یادداشت میکنم. الان در موبایل من نگاه کنید هست. مثل وات تو دو. در پایان هم امیدوارم سال خوبی برای شما و همه مردم باشد.