سرانجام پس از ۶۰ روز بسيار سخت و تلخ که بر مردم گذشت، ۴ تن از ۵ مرزبان به گروگان گرفته و اسير شده توسط گروه هاي تروريستي در شرق کشور آزاد شدند. ۱۷ بهمن سال ۹۲ همان روز تلخي بود که ۵ تن از فرزندان و مرزبانان ايران عزيزمان در دام تروريست ها و اشرار مرتبط با سرويس هاي جاسوسي برخي کشورهاي منطقه اي و فرامنطقه اي غافلگير شدند و چه روزهاي سخت و پرالتهابي بر مردم و خصوصاً خانواده هاي اين عزيزان طي اين ۶۰ روز گذشت چرا که فرزندان برومندشان و مرزبانان غيورشان در چنگ جانيان و تروريست هايي اسير شده بودند که در کارنامه سياه خود و هم پالکي هايشان جنايت هاي فراواني ثبت و ضبط شده است. داغ جنايت شامگاه جمعه سوم آبان ۹۲ و به شهادت رساندن ۱۴ نفر از فرزندان و مرزبانان غيور وطن عزيزمان به دست همين گروهک تروريستي هنوز سينه هاي مردم را همچنان مي گداخت که ديگر بار و در فاصله کمتر از ۴ ماه ۵ تن از مرزبانان ميهنمان به گروگان گرفته شدند و چون مردم سابقه جنايت هاي اين گروهک تروريستي و سلف جنايتکار آنان را خوب به خاطر داشتند هر روز و لحظه اسارت اين عزيزان در دست آن شريران و جانيان بسي سخت و طاقت فرسا بود چرا که آنان در عمل بارها و بارها نشان داده اند که از هيچ جنايتي فروگذار نيستند. و سرانجام روز گذشته پس از سپري شدن آن روزهاي جانکاه و طاقت فرسا خبر خوش آزادي از چنگال تروريست ها و بازگشت ۴ مرزبان عزيز کشورمان دل مردم و خانواده هاي اين عزيزان را شاد کرد.
اما مجموعه اين واقعه تروريستي و اقدام شرورانه برگ ننگين ديگري بر سلسله جنايت هاي اين جانيان اضافه کرد چرا که تمامي شواهد و قرائن تا اين لحظه و اظهارات برخي مقامات رسمي کشور و معتمدان محلي از به شهادت رسيدن يکي از ۵ مرزبان به گروگان گرفته شده توسط تروريست هاي مزدور، کج فهم، فريب خورده، جاهل و آدمکش حکايت مي کند. سخنگوي اين گروهک تروريستي خود به اين جنايت در فضاي مجازي اذعان کرده و چه جاهل و جاني هستند اين کوردلان که هيچ شرع و عرف و منطق و عقلي بر اعمال آنان حاکم نيست که چنين ناجوانمردانه به کشتن اسير اقدام مي کنند. آيا اين آدمکشان بسيار فاصله گرفته از وجدان و عاطفه و دين و قرآن و آدميت نمي دانند که دير يا زود ناله هاي جانسوز همسر جوان و پدر و مادر و خانواده اين مرزبان عزيز کشورمان که براي تأمين امنيت مردم و وطن و حفاظت از کيان دين و ميهنش جان در طبق اخلاص گذاشته دامن اين جنايتکاران را خواهد گرفت و آه جانسوز همسر و خانواده اين شهيد و گريه هاي نوزاد شيرخواري که هنگام شهادت مظلومانه پدر اسيرش ده روزه بود و حالا ۲۰ روزه شده و مادرش منتظر آمدن همسر غيورش بوده تا نامي براي او انتخاب کند اين جنايتکاران را راهي جهنم خواهد کرد با اين حال اين جانيان و اربابان آنان به ياد داشته باشند که ايران براي مانايي، سرافرازي، استقلال، امنيت و عزت خود جان هاي عزيز بسياري به درگاه الهي هديه کرده است و دلاور مردان اين آب و خاک را باکي از سربازي و جانبازي در راه دين و ميهن نيست اما خجل و سرافکنده و روسياه و جهنمي، جانيان و تروريست هايي هستند که بر سربازان و مرزبانان ميهن اسلامي شبيخون مي زنند و ناجوانمردانه آدم مي کشند و حتي به اسير هم رحم نمي کنند و مرزبان اسير را نيز به مسلخ جمود و عناد و خوي آدمکشي خود مي کشانند.
اما ذکر چند نکته درباره اين موضوع را خالي از فايده نمي دانم.
۱ - اول اين که دولت پاکستان بايد ضمن عذرخواهي رسمي از دولت و مردم کشور ما به خاطر فعاليت گروه هاي تروريستي در خاک کشورش، تضمين عملي براي جلوگيري از اين گونه فعاليت ها عليه مردم و مرزبانان کشورمان بدهد و به لحاظ قانوني و حقوق بين الملل و رعايت موارد انساني و حسن همجواري بايد متعهد شود که تمام تلاش خود را براي جلوگيري از اتفاقات مشابه اين چنيني انجام دهد.
۲ - اگر تذکرات، رايزني ها و روش هاي ديپلماسي پاسخ مناسب و شايسته را براي جلوگيري از تکرار عمليات تروريستي چنين جنايت هايي از داخل خاک پاکستان عليه نيروهاي مرزي ندهد اين حق کشور ما است که اقدامات موثر و بازدارنده براي کنترل، مهار و سرکوب اقدامات تروريستي را در مناطق مرزي و حتي در مناطقي از خاک پاکستان که به محل فعاليت هاي تروريستي تبديل شده و از قرار معلوم دولت پاکستان يا اراده کنترل يا توان مهار آن را ندارد در دستور کار خود قرار دهد تا چشم فتنه کور شود و از اين پس هيچ آدمکش و تروريستي سوداي تجاوز به حريم وطن و شبيخون زدن به مناطق مرزي و مرزبانان کشور عزيزمان را نداشته باشد.
۳ - روشن است که امنيت و استقلال کشورمان از برترين امتيازات ايران عزيز در منطقه و جهان است و به هيچ عنوان هيچ گروه تروريستي نبايد سوداي خدشه دار کردن اين امنيت بي بديل در اين منطقه ناامن را در سر بپروراند. پس مبارزه قاطع، موثر و بازدارنده با اشرار و گروهک هاي تروريستي بايد بيش از پيش در دستور کار مسئولان قرار گيرد. در اين راستا جلب مشارکت حداکثري مردم و معتمدان و ريش سفيداني که در آزادي ۴ مرزبان عزيز کشورمان نيز موثر بوده بايد بيشتر از گذشته براي تحکيم امنيت وجهه همت مسئولان ملي و خصوصاً محلي و بومي نقاط مرزي کشورمان قرار گيرد.
۴ - پر واضح است که سيستم مرزباني کشورمان بايد به لحاظ برخورداري از تجهيزات و امکانات پيشرفته، به روز و کارآمد، انگيزه بيشتر و قوي تر نيروها، آموزش هاي بيشتر و فني تر، توان عملياتي قوي تر و سريع تر، قدرت آفندي و پدافندي دقيق تر و پرسرعت تر و رعايت دقيق تر نکات اطلاعاتي و امنيتي براي جلوگيري از غافلگير شدن و شبيخون خوردن، بيش از اين ها مورد توجه دولتمردان و قانونگذاران قرار گيرد زيرا کمترين سهل انگاري و کم توجهي در ارتباط با مسائل امنيتي و مرزباني مي تواند خسارت ها و تبعات بس سنگين و خطرناکي و گاه جبران ناپذيري براي مردم و کشور به دنبال داشته باشد. شک نداريم که تجهيزات و امکانات مرزباني تناسب چنداني با مأموريت خطير دلاورمردان مستقر در مرزهاي ميهن مان ندارد اين امري کاملاً روشن است که مي توان و بايد جلوي ولخرجي ها، ريخت و پاش ها و اسراف هاي فراواني را که در کشور مي شود گرفت و آن را صرف سرمايه گذاري در تحکيم و تداوم امنيت کشور و بستن کامل دست و پاي اشرار و تروريست ها کرد.
۵ - افزون بر اين ها مي توان براي نيروهاي مرزباني به خاطر وظيفه بسيار خطيري که بر عهده دارند، حقوق، مزايا و تسهيلات خاص قائل شد و علاوه بر افزايش نيروهاي کادر و امکانات و تجهيزات پيشرفته، براي سربازان مرزباني نيز ضمن آموزش هاي ويژه، امتيازات و تسهيلات ويژه نيز در نظر گرفت، افزايش ميزان مرخصي، پرداخت حقوق و حتي کاهش مدت خدمت سربازي براي سربازاني که در مناطق مرزي و عملياتي خدمت مي کنند مي تواند در دستور کار و تصميم سازي مسئولان قرار گيرد. امنيت مرزباني و اهميت امنيت مرزهاي کشور و کور کردن چشم فتنه اشرار و تروريست ها آنچنان حائز اهميت است که حتي شايد بتوان به اين پيشنهاد انديشيد که مرزباني به عنوان يک نيروي مستقل از نيروي انتظامي در خدمت امنيت کشور باشد.